گریم و استایلهای متفاوت باران کوثری به مناسبت تولد ۳۳ سالگیاش
اختصاصی سلام سینما- باران کوثری (زادۀ ۲۵ مهر ۱۳۶۴ در تهران) بازیگر، طراح صحنه، طراح لباس و منشی صحنه ایرانی است. باران کوثری فرزند رخشان بنیاعتماد (کارگردان سینما) و جهانگیر کوثری (تهیهکننده سینما و کارشناس فوتبال) است. باران کوثری فارغ التحصیل رشته نمایش از هنرستان سوره است و بهترین بابای دنیا ساخته داریوش فرهنگ، نخستین تجربه بازیگری اوست. نقش آفرینیهای بعدی وی تا سال ۱۳۸۰ به بازی در فیلمهای مادرش اختصاص دارد.
باران کوثری از معدود بازیگران زنی است که با گریمها و استایلهای بسیار متفاوتی نقشآفرینی کرده و کاراکترهایی که داشته است هم بسیار متنوع بودهاند. به بهانه تولد او نگاهی انداختهایم به کاراکترها و استایلهای مختلف باران کوثری در فیلمها.
زیر پوست شهر- رخشان بنی اعتماد
کوثری در «زیر پوست شهر» یک دختر بچه نوجوان است. نوجوانی بامزه با اخمهای خاص خودش.
ریحانه نام کاراکتر او در «رقص در غبار» است. دختری که قربانی حرفها و غیبتهای مردم و بدنامی مادرش میشود و چهره مظلومش دل تماشاگر را به درد میآورد.
یک دختر جنوبی و معلمی جوان و مهربان که در یک انفجار در بازار پایش میشکند و به همین دلیل وقتی عراقیها به محله آنان میرسند، توانایی فرار ندارد و برادرش او را در خانه مخفی میکند اما یک عراقی که از قضا عاشق اوست پیدایش میکند. لباسهای جنوبی ظاهری متفاوت از باران کوثری را به نمایش میگذارد.
دختر جوان روستایی در لباس زیبای گیلکی که حامله است و از موقع زایمانش گذشته اما فرزندش قصد به دنیا آمدن ندارد!
پستچی سه بار در نمیزند- حسن فتحی
دختر پولدار و مرفه بالاشهری که از قضا خیلی هم پررو و حاضر جواب است. کاپشن چرمی و موی کوتاه بلوند به نمایش این پروبازی و سمجی کاراکتر کمک شایانی کرده است.
باران کوثری در اینجا نقش یک زن متاهل را بازی میکند که با همسر سوپراستارش به مشکل خوردهاند. بعد از نقشآفرینیهای دخترانه، اینبار با یک باران کوثری خانم و شیک و پیک مواجهیم.
دو خواهر بدشانس که در جریان یک کل کل بچهگانه با دو پسر تصادف میکنند و از دست میروند. حدس بزنید راننده ماشین چهکسی بوده؟ باران کوثری که یک عروسکگردان است و گاه و بیگاه با صدای عروسکها و عینک گردش خودش را برای تماشاگر لوس میکند.
خون بازی- رخشان بنی اعتماد, محسن عبدالوهاب
دختری معتاد از طبقه متوسط شهری که میخواهد ترک کند اما ارادهاش را ندارد. میتوان اینرا خاصترین و سنگینترین گریم او دانست.
دختری روستایی که عاشق پسری افغان میشود. معصومیت و کودکانگی در چهره و ترکیب رنگ لباسهای او تماشاگر را به کاراکتر بسیار نزدیک میکند.
یک خانم وکیل متشخص و باز هم شیک و خوشپوش. رنگ ابروها و استفاده از پارچههای حریر و ساتن در طراحی لباس در شکلگیری شخصیت اثر بسیار مثبتی گذاشته است.
تنها نقشآفرینی باران کوثری در چادر و در نقش دختری مذهبی.
یک دختر معصوم که قربانی تجاوز میشود و از ظاهر دختری شوخ و شنگ و شاد بهمرور تبدیل به زنی کینهتوز میشود که انتقام سختی از متجاوز میگیرد.
دختری دبیرستانی با آن گل سرهای بامزه بغل موهایش که در مقنعه شمایل دبیرستانی جالبی به باران کوثری بخشیده ضمن اینکه نگاههای کنجکاوانهاش بهیاد ماندنی است.
در شنل برای اولین بار نقش یک مادر را بازی میکند. درحالیکه اکثرا نقشهایی کمتر از سن خود را بازی کرده است در اینجا در نقش زنی که از سن خود او چندین سال بزرگتر است، ظاهر میشود.
دختر شیطان و شر و شور که مهارش کار هرکسی نیست. گریم او به خوبی روی کاراکترش نشسته و شر از چشمانش میبارد.
یک خلافکار مبهوت کننده و زیبا و یک فمفتال دلبر و البته عاشقپیشه. این دلرباترین باران کوثریای نیست که روی پرده سینما دیدهایم؟
موی بلوند بلند، یک کیفیت زنانه ویژه به کوثری بخشیده که پیش از این شبیهش را در چهره و استایل او ندیدهایم.
دختر مقاوم و محکم و پا به توپ با درونی ظریف و شکننده. خطی که در ابروی اوست به باور فوتبالیست بودنش کمک بسیاری کرده است. این بهترین نقشآفرینی باران کوثری تا به اینجای کارنامه کاری اوست.