تجربه خفگی

"تجربه خفگی"
مسعود (نوید محمد زاده ) همسرش نسیم (پردیس احمدیه).را در بخش اعصاب و روان یک بیمارستان بستری می کند. صحرا مشرقی (الناز شاکر دوست) سرپرستار آن بخش محرم و حامی او می شود نسیم به قصد خروج از کشور از بیمارستان فرار می کند و برای رسیدن به وکیلش از صحرا کمک می خواهد.
ساختن فیلمی در یک ژانر از سر اتفاق نمی تواند باشد چه آن که فیلمنامه نویس و فیلمساز نیز هر دو یکی باشند. به نظر می رسد "خفگی" فریدون جیرانی نیز از ابتدا با قصد و نیت ورود به ژانر نوآر نوشته و ساخته شده است. ساختن یک فیلم با ژانری مشخص حتی با توجه به شناخت فراوان از آن گونه کاری بس دشوار است.
"خفگی" به عنوان فیلمی نوآر قابل قبول و تلاش فیلمساز برای ساخته ای کلاسیک و سینمایی قابل تقدیر است اما توجه به نقاط ضعف آن نیز می تواند برای ساخته هایی دیگر از این دست در آینده مفید باشد.
یک ژانر نوعی طبقه بندی از اجزا ساختاری/معنایی فیلم است که شامل اجزاعی اصلی است که فیلمی بدون داشتن آنها در آن گونه قرار نمی گیرد و اجزاعی فرعی که بودن یا نبودن آن تنوع درون ژانری را رقم زده پررنگ تر یا کم رنگ تر می کند.
داستان نوآر با ساختار سه شخصیت اصلی فریب کار، فریب خورده و قربانی زیر چتر فساد و تباهی گسترش می یابد. فریب کار فرد یا سازمان و گروه هایی هستند که با انگیزه به دست آوردن منافعی نامشروع دست به اعمالی شرم آور می زنند، فریب خورده فرد یا افرادی هستند که به ابزاری برای فریب کار تبدیل می شوند و قربانی نیز صاحب اصلی منافعی است که فریب کار به دنبال به دست آوردن آن است. و اما بزرگ ترین فساد و تباهی قتل و جنایت و نابودی انسان های دیگر و به هرقیمتی برای به دست آوردن یا حفظ منافع شخصی است. با توجه به آن چه تاکنون گفته شد "خفگی" اجزا اصلی نوآر را دارد و فیلمبرداری سیاه و سفید، فضای سرد، انتخاب لوکیشن و میزانسن های فرسوده و کهنه و با بازی کنترل شده بازیگران گونه کلاسیک فیلم را پررنگ تر کرده است. اما این ها همه کف این ژانر است و فیلمساز گرامی آقای جیرانی می توانست با پردازش بیشتر شخصیت های اصلی و مکمل آنها به باور پذیری بیشتر کمک نماید. آنچه می بایست در این شخصیت پردازی ها پررنگ تر شود انگیزه های آنهاست که بتواند اعمال تبه کارانه آنها را توجیه نماید. دیگر آن که معمولا همین انگیزه هاست که کشش دراماتیک فیلم را ایجاد می کند که در اغلب فیلم های نوآر به صورت رمزآلود می ماند و در انتهای فیلم رمزگشایی می شود. در صورتی که در "خفگی" در همان دقایق اولیه انگیزه های شخصیت ها فاش می شود و ریتم کند فیلم در ادامه تنها انتظارپایان قابل پیش بینی فیلم را به درازا می کشد.
چاپ شده در روزنامه آفتاب یزد - 27 آبان 1396