جستجو در سایت

1395/11/13 00:00

وقتی قرار است همه چیز در هیچ جا بگیرد

وقتی قرار است همه چیز در هیچ جا بگیرد
«کمدی انسانی» نه تنها پی محکمی ندارد که اصلا پی ندارد. راستش اصلا بنایی ساخته نشده که بخواهد پی داشته یا نداشته باشد. فرض کنید من با شما در حال صحبتم و خبر میدهم که راستی فلانی ازدواج کرد؛ بعد طلاق گرفت بعد سر فلان کار رفت. این فیلم هم دقیقا همینطور است؛ اتفاق‌ها بی هیچ بار دراماتیک در حال بیان شدن است. یادم رفت بگویم که این فیلم اتوبیوگرافیست و خیلی هنر می‌خواهد که اتوبیوگرافی بسازی و فرد محوریت در همه پلان‌ها باشد اما هیچ سمپاتی با مخاطب ایجاد نکند و اصلا شخصیت نشود. احتمالا در نگاه کارگردان، قرار است شخصیت مرکزیش نمادی از کل انسانها باشد اما یادش رفته که نماد از دل شخصیت آنهم با شرط امکان نه وجوب به وجود می‌آید و با دلخواهی نویسنده و کارگردان هیچ چیز نماد هیچ چیز نمیشود.  اما چه شده که شخصیت ساخته نشده است؟ در جواب باید بگویم شاید فارق از بازیهای بد شخصیت محوری مخصوصا در دوران جوانیش، آنچه میتوانست انسان عام قصه را شخصیت کند پرداختن به چگونگی تغییرش از کودک احساساتی به قهرمان مشت زنی بود؛ یعنی بخشی که کاملا در فیلم غایب است. در هر دو بخش کودکی و جوانیٍ فردِ محوریِ قصه، ما با حوادث و اتفاقات پراکنده‌ای مواجهیم که هیچ کمکی به نزدیک شدن مخاطب به قهرمان قصه نمیکند. بایست به جای طراحی مدام اتفاق آنهم نه به شکل دراماتیزه بلکه به شکل روزنامه‌ای وارد دنیای درونی و شخصی قهرمان فیلم می‌شدیم که نشدیم و این در چنین فیلمی یعنی کارگردان هیچ کاری نتوانسته بکند و در واقع هیچ چیز نساخته است!  علاوه بر آنچه گفته شد به نظر حجم زیادی از نماهای بسته که احتمالا به علت سبک کردن مخارج تولید بوده است باعث شده فضا و اتمسفر یک فیلمِ ظاهرا تاریخی به هیچ عنوان ساخته نشود.  دکتر هادی کریمی مغزش سرشار از فکر بوده است و دلش میخواسته این اندیشه‌ها را با بقیه در میان بگذارد اما به کمترین چیزی که توجه کرده درام و شخصیت پردازی بوده است و گویی همه ‌فیلم را بهانه‌ای برای بیان حرفها ودلمشغولیهایش دانسته. حرفها و دلمشغولیهایی که چون از دل قصه بیرون نیامده‌اند نه تاثیری در مخاطب ایجاد میکنند و نه اصلا به گوش دل مخاطب شنیده میشوند که بخواهد تاثیر بگذارد یا نگذارد.     net/*"],"manZ�Y��-5