به وقت وارونه شدن رویا
«به وقت وارونه شدن جادو»
فیلم پوست به نویسندگی و کارگردانی برادران ارک،محور یک عشق مثلثی (آراز ،مارال و سید) شکل میگیرد پوست ،روایتگر داستان مردی به نام آراز است که در جوانی عاشق دختری مسیحی به نام مارال بوده، ولی مارال با مرد دیگری(سید) ازدواج میکند. در روستای آنها خرافات زیادی پیرامون جادو و نفرین وجود دارد و مادر آراز نیز در این زمینهها مهارت. او کمکم متوجه میشود که نرسیدنش به مارال به واسطه دعایی بوده که مادرش نوشته و تصمیم میگیرد این دعا و دیگر طلسمهای وارد شده به زندگی اش را نابود کند اما...
ریشه فیلم ((پوست)) در فولکور بودن آن است و تلاش میکند باورها و افسانه ها را به تصویر بکشد که در این امر کاملا موفق است،فیلم در مرز های خیال و حقیقت،عشق ونفرت و دوراهیِ انتخاب در کشمکش قرار میگیرد و مخاطب را با خود همراه میکند؛یکی از مهم ترین نقاط مثبت فیلم((پوست)) قدرت روایت آن است که سعی دارد در ساده ترین حالت خود قصه بگوید.
یکی از مهم ترین سوالاتی که نویسنده برای هرچه بهترخلق شدن فیلمنامه خود میپرسد آن است که اگر قهرمان به هدف خود نرسد چه میشود،است
اگر این علامت سوال به راحتی حل شود فیلمنامه با بحران رو به رو خواهد شد و اگر حل نشود کارگردان تلاش میکند از پایان باز استفاده کند و اگر از قواعد پایان باز به درستی استفاده نکند فیلم شکست میخورد.
اما پوست از این دوقاعده مستثنی است.
((پوست)) در رده ژانر های فیلم ترسناک قرار نمیگیرد اما توانسته چاشنی وحشت را به داستان عاشقانه آراز و مارال اضافه کند و اثری متفاوت را به سینمای ایران معرفی.
بازی های روان و درهم تنیده ،معروف نبودن بازیگران ((برای اهالی سینما)) و آذری بودن ((پوست)) در کنار موسیقی متن، مراعات نظیری را ساخته که بتواند با وجود فولکور بودن این اثر،مخاطب آن را باور کند
و البته نباید باور داشتن برادران ارک در باب افسانه ها و جادوها و نقل و قول ها را که باعث شد ادای دینی داشته باشند به رئالیسم جادویی نادیده گرفت.
پوست اگر چه ضعف هایی دارد و برادران از کم ترین تکنیک لازم برای فیلم خود استفاده میکنند و این امر شاید از کم تجربگی آن ها باشد اما توانسته اند درون مایه و محور هایی از جنس افسانه و قصه های عامیانه را زنده کنند.