سینما تسلیت ...

وقتی این خبر را شنیدیم ، اکثر ما مشتاق شدیم که ببینیم اصلا این IPTV چه چیزی هست و به چکار ما می آید ؟؟ خُب فناوری جدیدی هست و تازه وارد کشور ما شده است و مورد بهره برداری هم قرار گرفته ، باید برویم دنبال شناخت این فناوری و بعد برویم ببینیم این فناوری چگونه استفاده می شود ، آداب و رسوم آن چیست و .... .
خیلی هایمان می دانستند و بخاطر همین دنبال چیست و چگونه کار می کند آن نرفتند و خیلی ها هم همچون من رفتند و سرچ کردند و چند مطلب از این فناوری خواندن و اما هیچکدام ما، کماکان چون سابق ، بسراغ چگونه بهره ببریم از این فناوری ، نرفتیم و نخواهیم هم رفت ، نه جایی آموزش گذاشتند و نه جایی منشور استفاده را عرضه نمودند ( مثل تلگرام و دیگر اپلیکیشن ها ، تنها آمدند و در اختیار مان گذاشتند تا خودمان یاد بگیریم و تا ما بخواهیم یاد بگیریم ، خیلی آبرو ریزی ها کرده ایم ، نمونه موفق این آبروریزی همان تعارفات ما ایرانیها در صفحه بازیکن فوتبال آرژانتین ، جناب لیون مسی ) .
بهتره بحث اصلی خود را روشن کنم و از مقدمه گویی کم کنم.
چند وقتی است که این فناوری وارد کشور شده و در بخش های مختلف ، مورد بهره برداری قرار گرفته ، از سازمان صداو سیما که مشغول خدمات رسانی به شیوه دیگر تولیدات در بستر این فناوری است ، گرفته، تا همین وزارت فرهنگ وهنر که خبر از "راهاندازی اولین سامانه سینما آنلاین در کشور " را می دهد .
از خیلی جهات این فناوری خوبه و می توان مورد استفاده قرار داد ، اما نمی توان تعمیم داد آن را برای تمامی حوزه ها .
ما از IPTV برای آموزش از راه دور استفاده کردیم و جواب گرفتیم ،
برای پخش آنلاین برنامه های صدا و سیما استفاده کردیم و حتی برنامه های بازپخشی را در آن قرار دادیم تا مخاطب به اختیار خود گزینش برنامه کند و به تماشا بنشیند (هرچند که انتخاب مطلق ندارد و بازهم ما گفتیم چیا ببینید و از بین این تولیدات باید گزینش کنید برای تماشا) ، و بازهم خوشبختانه جواب گرفتیم ،ما از این فناوری، در عرصه تشوق و ترویج کتاب خوانی استفاده کردیم ،که حمدالله فیدبک خوبی داشت و سپس آمدیم سراغ معرفی دست آوردهای بومی و از طریق ساخت کانال های ویدیویی در وب سایت هایی که بستر ویدیویی عرضه میدارند ، پرداختیم به محصولات فرهنگی و هنری و این هم خوشبختانه با آنالیز کردن این وب سایتها و بازدید های بسیاری از شبکه های نشر ویدیو ،که توسط خود مردم یا ارگان خاصی بود ( کانال ها و ویدیو های موجود در سایت آپارات و فیلیمو و ... ) دیدم که این حرکت هم مورد استقبال قرار گفته و نتیجه فرهنگی هنری خوبی داشته است .
اما در حوزه سینما چطور ؟ آیا سینما آنلاین با این فناوری فیدبک خوبی دارد در جامعه ؟!!!!
برای پاسخ و تحلیل این سوال ، نخست یک زنگ تاریخ مولتی مدیا در ایران میگذاریم. یک فلاش بک بزنیم به تاریخمون ببینیم چی داریم .
در دهه ۱۳۳۰ ایجاد سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران مطرح شد، مجلس شورای ملی ایران در تیر ماه سال ۱۳۳۷، مادهای با چهار تبصره به تصویب رساند که به موجب آن، اجازه داده شد فرستنده تلویزیونی در تهران زیر پوشش وزارت پست و تلگراف و تلفن ایجاد شود. نخستین فرستنده تلویزیون ایران در ساعت ۵ بعد از ظهر جمعه ۱۱ مهر ماه سال ۱۳۳۷، اولین برنامه خود را که پیام جناب محمدرضا شاه پهلوی که از کاخ اختصاصیاش قرائت شد به اضافه پخش فیلم مسافرت او به ژاپن، قرائت پیام نخستوزیر و صحبتهای وزیر پست و تلگراف و حبیبالله ثابت پاسال و پسرش ایرج (مدیرعامل تلویزیون) و پخش چند برنامه نمایشی و موسیقایی از دیگر برنامههای روز افتتاح تلویزیون بود.
در آن روز حبیبالله ثابت پاسال در لابهلای صحبتهایش خطاب به مخاطبان تلویزیون گفت: «... و اما شما بینندگان و شنوندگان عزیز اگر وقتی قسمتی از برنامه را مطابق سلیقه خود نیافتید با در نظر گرفتن اشکالات و این نکته مهم که ذوق و سلیقهها مختلف است بر ما ببخشید. به علاوه از شما تمنا داریم که ما را در اجرای این خدمت یاری کنید و نه تنها معایب و نقایص را گوشزد فرمایید بلکه ما را از آنچه برای بهبود و تکمیل برنامهها به نظرتان میرسد کتباً یا شفاهاً برخوردار و قرین امتنان نمایید. ما برای اینگونه پیشنهادها جوائزی ترتیب خواهیم داد که در آینده به اطلاع شما خواهد رسید...»
پخش برنامههای تلویزیون ایران در واقع از فردای آن روز یعنی شنبه دوازدهم مهر به طور رسمی آغاز شد. برنامههای تلویزیون در نخستین روزها از ساعت ۶ عصر شروع میشد و تا ۱۰ شب ادامه داشت. در این چهار ساعت معمولاً هر روز ابتدا برنامههایی مخصوص خردسالان و کودکان و سپس برنامههای ورزشی، فیلم سینمایی، تدریس زبان، اخبار، بحث روانشناسی پخش میشد.
کانالهای تلویزیونی
در سال ۱۳۴۸، به منظور افزایش امکانات فنی تلویزیون، دستگاه زمینی ماهوارهای مخابراتی اسدآباد همدان تبادل برنامههای تلویزیونی را با ایستگاههای خارجی میسر ساخت و پس از چندی دولت ،تلویزیون ایران را از ثابت پاسال خریداری کرد و با پیوستن تلویزیون ایران به تلویزیون ملی، پخش دو برنامه تلویزیونی از دو کانال ادامه یافت. برنامههای جاری تلویزیون ملی، برنامه اول و برنامههایی که از تلویزیون ایران سابق پخش میشد، برنامه دوم نام گرفت. به غیر از این دو برنامه، دو کانال دیگر نیز فعالیت داشتند: نخست، تلویزیون آموزشی که به همت آقای دکتر علاءالدین دولتشاهی تأسیس و از مهرماه سال ۱۳۴۵، کارش را زیر نظر وزارت آموزش و پرورش آغاز کرد و به آموزش تخصصی دورههای ابتدایی و متوسطه پرداخت. دیگری شبکهٔ رادیو تلویزیون بینالمللی که سرپرستی آن با سیروس رامتین، از مدیران رادیو تلویزیون، و روزنامه نگار قدیمی بود. این شبکه در تاریخ ۲۶ اکتبر ۱۹۷۶ میلادی، در سالگرد تولد شاه ایران برنامههای خود را شروع نمود. برنامههایش به زبان انگلیسی پخش میشد. این فرستنده تلویزیونی همراه یک فرستنده رادیویی که برنامه بینالمللی خوانده میشد، وظیفه پخش اطلاعات و اخبار و همچنین فراهم آوردن برنامههای اداره آمار تلویزیون، ۹۳ درصد مناطق شهری و ۴۵ درصد مناطق روستایی ایران، زیر پوشش برنامههای تلویزیونی قرار گرفته بود. پخش برنامههای تلویزیون به صورت رنگی نیز از همین سال شروع شد .
اکنون کمی بیشتر میخوانیم تا ببینیم که از چه زمانی ،جنگ رسانه ای آغاز و مضراتش ، گریبان گیر سینما و سینمادار و بعضی سینماگران شد :
تولید فیلمهای مستند و داستانی
از آغاز شکلگیری تلویزیون به علت امکانات مالی خوب، عده بسیاری از فیلم سازان جذب آن شدند و تلویزیون به صورت یکی از مراکز مهم فیلم سازی در بخش دولتی درآمد. تا قبل از انقلاب نزدیک به هزار فیلم کوتاه و بلند ساخته و تولید شده بود. از مهمترین این برنامهها میتوان به برنامه ایران زمین، که فریدون رهنما طراح و بنیانگذار آن بود، اشاره کرد. رهنما در سال۱۳۴۵، به تلویزیون آمد و مرکزی برای ساخت و تولید فیلمهای مستند به وجود آورد و علاقهمندانی را که در وزارت فرهنگ و هنر آموزش فیلمسازی دیده بودند به تلویزیون آورد و خود یکی از مدرسان آنها شد. از جمله این افراد که با رهنما در برنامه ایران زمین همکاری میکردند، میتوان به همایون شهنواز با فیلم «گذراسماعیلبزاز» و ناصر تقوایی با فیلم «بادجن» اشاره کرد.
فیلمسازی داستانی در تلویزیون در چارچوب محدودتری براساس شیوههای رایج و کلیشهای سینمای موجود صورت میگرفت، چه آن که پارهای از این آثار را فیلم سازان حرفهای سینما برای تلویزیون ساختند، که از شاخصترین آنها میشود از «درخت مراد» ساخته زکریا هاشمی، «خورشید در مه» ساخته نظام کیایی و «برباد» ساخته خسرو پرویزی نام برد.
تولید فیلمهای سینمایی
تلویزیون با ایجاد سازمانی به نام تل فیلم شروع به ساخت فیلمهای سینمایی کرد. درسال ۱۳۵۰، فیلم «چشمه» ساخته آربی آوانسیان، به عنوان نخستین فیلم سینمایی تلویزیون تهیه شد که درسال ۱۳۵۱، و به نمایش عمومی درآمد. آرامش در حضور دیگران، به کارگردانی ناصر تقوایی، همزمان با چشمه ساخته و بعد از یک سال و اندی توقیف شد و دوباره درسال ۱۳۵۲، با حذف صحنههایی ، پخش شد. فیلم بی تا ساخته هژیر داریوش، سومین فیلمی بود که با سرمایه مشترک تلویزیون و سازمان فانوس خیال ساخته شد. سرمایهگذاری تلویزیون بر روی تولید فیلم به صورت مستقیم و یا شراکت ادامه یافت و تا سال ۱۳۵۷، فیلمهای زیر برای نمایش آماده شد :
طبیعت بی جان، در غربت (سهراب شهید ثالث)، زنبورک (فرخ غفاری)، شازده احتجاب (بهمن فرمان آرا)، اوکی مستر، مغولها، باغ سنگی (پرویز کیمیاوی)، دایره مینا (داریوش مهرجویی) و ملکه سبا (پرکورال نیک).
خب حالا می پردازیم به یک سوال :
از چه هنگام جنگ رسانه ای در ایران آغاز شد و مصیبتی گریبانگیر سینما و سینماداران شد ؟؟
وقتی تلویزیون بخواهد تمام هنر ها را در خود داشته باشد و برای جذب مخاطب دست به هرکاری بزند، و برایش مهم نیست که بر سر آن هنر چه می آید ، آخر و عاقبت آن هنر می شود مثل تئاتر و چون سینما خود دیده بود چه بر سر تئاتر آمد ، نمیخواست بر سر خودش بیاید و این شد که جنگ رسانه داخلی ، آغاز شد .
تلویزیون که از سال ۱۳۵۰ اقدام به تولید فیلم سینمایی نمود ، رسما اعلام جنگ کرد با سینماداران و رقیب سر سختی شد برای پرده نقره ای . متاسفانه خیلی از سینماگرهای آن دوران باتوجه به موقعیت موجود ، وارد تلویزیون شدند و تولید فیلم نمودند و از همان زمان تا همین زمان که همچنان این بی دقتی و کم تفکری از سوی خیلی از هنرمندان دیده می شود ، همچنان ادامه دارد که دلیل این کم تفکری را می توان گفت : رسیدن آن هنرمند به شهرت از هر روش و از هر رسانه ای !
که همین حرکت آن هنرمند ، یک پتانسیل فعالی می شود برای ادامه این جنگ .
((مثلا شبکه های ماهواره ای ، هنرمندان ما را با وعده های پوچ ، مشتاق پیوستن به خود می کنند، چون توان هنرمند پروری ندارند و هنرمند ما بعد یک مدت از انجام فعالیت هنری ، از قالب هنرمندی خارج شده و به هنربندی و سپس یک فرد عادی می شود ،،، لبته باید بگویم که بعضی ها هم همچون شهره آغداشلو، هومون خلعتبری، گلشیفته فراهانی، محسن نامجو، شاهین نجفی ،محمد رضا شجریان و هزاران هنرمند دیگری که رفتند در سرزمین دیگری و در رسانه های دیگری و هر کدامشان در حوزه مخصوص خودشان درخشیدند و شاید هم ندرخشیدند!! بحث مهاجرت هنرمندان و موفقیت وشکستشان در خارج از این مقاله است و تنها یک مثال ساده بود در خصوص استفاده ابزاری از هنمرندان در جنگ رسانه ای ))
و این چنین شد که مردم کم کم نشستن در خانه و تماشای فیلم از تلویزیون را به رفتن سینما ترجیح دادند و خانه نشینی تحمیل شد بر آنها و تنها عده کمی همچنان سینما می رفتند و ستارگانشان را بروی پرده نقره ای بتماشا می نشستند .
این معضل ادامه داشت تا اینکه سروکله رقیب دیگری به نام تلویزیون اینترنتی ، به میان آمد.
«بحث اینترنت و ورودش را همگان میدانیم و دوستانی که میخواهند کسب دانش بیشتر کنند ، تاریخ اینترنت در ایران را بروند مطالعه کنند ، من اینجا باز نمیکنم چون خارج از حوصله این مطلب است .»
این فناوری جدید ، رقیبی شد که اینبار بیشتر فوکوس کشید بروی تلویزیون و بعد از جنگ سرسختی که داشت ،تلویزیون را تسلیم خود کرد و پیروز این نبرد شد و حالا نوبت به سینما رسیده است .جنگ سخت دیگری که اینبار نتنها سینما را مورد حمله قرار میدهد ، بلکه اهالی سینما را هم مورد حمله قرار خواهد داد .
چون مردم دیگر راحتر از قبل می توانند سینما بروند و فیلم راببینند . تنها کافیست ، مودم اینترنت پرسرعت خود را روشن کنند ، و از گوشی هوشمند یا تبلت خود وارد سامانه سینما انلاین بشوند و هزینه تماشا را پرداخت و به تماشا بنشینند و در همین هنگام که مردم فیلم میبینند ، باید مدیران سینما، بروند بازار کفن فروشان و کفن سفارش بدهند برای سالن هایشان!! چون این سامانه برای زمین زدن این هنر و سالن سینما و پرده نقره ای، نیامده است ، برای قتل آن است . مرگ هنر به روش حامیان هنر...
دولت فرانسه ، سالانه روز به روز به تعداد سالنهای سینما و اپرا و .... خود می افزاید و تشویق می کند به حضور مردم در سالن ها و ما اینجا مسئولین و مدیران رد بالای دولتیمان ، نشستند و طرح می ریزند که چگونه مردم را خانه نشین کنیم و سالن های سینما را کم جمعیت کنیم ....!!! دلایل غیر منطقی که می آورند برای توجیح این پروژه ، تماشای فیلم های در حال اکران ، از طریق این سامانه برای مردمان شریف و زحمت کش روستا !!!
عزیز مسئول ، لطفا مردم و اهالی فرهنگ و هنر را با این حرفتان به سُخره نگیرید ! چرا که ما اگر پای دکل مخابراتی هم بشینیم ، سرعت اینترنتمان آنقدر نیست و چرایی این کم سرعتی را جویا شویم ، پاسخش نبود بستر مناسب و زیر ساختهای نامناسب است ،،، آن وقت شما برای روستا این بستر را فراهم نمودید تا بتوانند از طریق اینترنت ، اکران فیلم در سینما را بصورت آنلاین ببینند !!! بعضی ازروستاهای کشورگاز ندارند آن وقت اینترنت دارند!!! و آن هم با این سرعتی که همگان ما میدانیم باید چقدر باشد ؟!!!!! بجای این همه زحمت ، سالن بسازید که خیلی از شهر های ایران سالن سینما ندارند .
البته اگر پولی بماند از ته فیش های حقوقی مدیرانتان ....
یک زمانی جهان بینی مردم به اندازه کل زمین بود و کم کم به اندازه پرده نقره ای رسید و سپس شد به اندازه قاب تلویزیون، و متاسفانه چند سالیست به اندازه یک صفحه نمایش تبلت و روز به روز کوچکتر و کوچکتر .....
مردمان کشورم ، جهانشان خلاصه می شود در یک صفحه چند اینچی ........
سینما تسلیت ......