جستجو در سایت

1397/11/06 01:35

کلاهی گشاد ،ساخته (دلسوزان «هنر»)

کلاهی گشاد ،ساخته (دلسوزان «هنر»)
مظلوم نمایانیکه قطعآ تا دیروز بجای پول بلیط دادن به شرکت واحد اتوبوسرانی ،یواشکی سوار میشدند یا همان (گدایان تهران) قدیمی معرفه و معروف ، اما امروز با چهره هایی با پوستخندهای ،ابله ،سیاه کن ،خود را...


مظلوم نمایانیکه قطعآ تا دیروز بجای پول بلیط دادن به شرکت واحد اتوبوسرانی ،یواشکی سوار میشدند یا همان (گدایان تهران) قدیمی معرفه و معروف ،

اما امروز با چهره هایی با پوستخندهای ،ابله ،سیاه کن ،خود را در کنار مردم نشان میدهند .به نام هنر سینما!!

زمانیکه ما نوشتیم و گفتیم ،به قبای برخی برخورد که ایشان مثلا (بانوی) یا(اقای)سینمای ایرانند ، اینگونه برخورد نکن. ،این اشک تمساح ریزان برای مردم را اگر بی شاستی بلند و خانه چند صد میلیونی و میلیاری دیدید سلام ما را هم برسانید . 

به خودشان بگویید ،جواب خواهید شدید سالها (خاک صحنه) را خوردیم !!،،داریم بسیاری و بسیاری از کسانیکه با بیل خاک صحنه را خوردند ،اما در اوج فلاکت و تنگدستی در خانه های استیجاری ،جنازه هایشان را یافتند. بیاد اقتصاد مظفری افتادم که اکنون شاهد نمونۀ کوچکی از آنیم ،میلیاردی میبرند و چند میلبون کمک به فلان جاها میکنند ،بقول کلام جا افتاده در زبان پارسی (معامله خوبیست ،بوی گلاب میدهد)

بخشی از پول‌هایی که مدعیان مشهور سینمای مستقل در ایران، تنها در نه ماهه‌ی اول امسال، از بنیاد دولتی فارابی دریافت کرده‌اند:

مجتبی میرطهماسب برای پنج فیلمنامه: دویست میلیون تومان

فاطمه‌ معتمدآریا و همسرش حامد: 105 میلیون تومان

رسول صدرعاملی برای فیلم فرزندش: 342 میلیون تومان

علیرضا رئیسیان برای مردی بدون سایه: 505 میلیون تومان

محمدعلی سجادی که آثار سال‌های اخیرش هیچ کدام توفیقی نداشته‌اند: 405 میلیون تومان برای پروژه‌ی جدیدش

وحید موسائیان، یکی دیگر از فیلمسازان ناموفق سال‌های اخیر، 28 میلیون تومان برای فیلمنامه‌ای با موضوع انقلاب اسلامی دریافت کرده است.

* بخشی از پول‌هایی که به خود مدیران سینمایی یا اعضای شوراهای مختلف فارابی در دوره‌های مختلف اختصاص یافته است:

رضا میرکریمی: 350 میلیون تومان برای قصر شیرین

علیرضا شجاع‌نوری: 225 میلیون تومان برای فیلم همسرش مونا زندی حقیقی

وحید نیکخواه آزاد: 35 میلیون تومان برای یک فیلمنامه، و 252 میلیون تومان برای یک پروژه‌ی سینمایی با عنوان اول شخص غائب

احمد مرادپور: 33 میلیون برای فیلمنامه‌ای با موضوع مقاومت

* دو پروژه‌ی گران‌قیمت:

سیدحامد حسینی که پروژه‌ی گران‌قیمت سرو زیر آب به‌کارگردانی باشه‌آهنگر را تهیه‌ کرده بود و در هفته‌های گذشته با فروش بسیار کمتری از هزینه‌ی تولیدش مواجه شد، فیلمی به‌کارگردانی جمیل رستمی را در مسیر تولید دارد که بابت‌اش یک میلیارد و دویست و شصت و چهار میلیون تومان قرار است از فارابی دریافت کند، یا کرده است.

فیلمسازی به‌نام بهروز رشاد هم برای قطار آن شب، با چهارصد و هشتاد میلیون تومان در این فهرست دیده می‌شود.

نام تعداد زیادی فیلم‌های بی‌نام و نشان در این فهرست دیده می‌شود که از کمک‌های گوناگونی برخوردار شده‌اند، مثل خواب تاریک خواب روشن از رضا سبحانی، روزگار مجنون و همچنین حلقه در خاک به‌کارگردانی حمید زرگرنژاد.

* سفره‌ی پربرکتی به‌نام کودک و نوجوان

در شرایطی که تقریبا سینمای کودک و نوجوان نداریم، و محصولات سینمای ایران، نقش و نفوذ چندانی در زندگی کودکان این سرزمین ندارند، هزینه‌های بسیاری برای آن خرج شده است. علی‌اکبر عبدالعلی زاده برای چیزی با عنوان "برگزاری جلسات ویژه کودک و نوجوان"، مطابق این فهرست صد میلیون تومان پول دریافت کرده است و فیلم‌هایی با عنوان تپلی حسین قناعت چهارصد میلیون، اردک لی بهروز غریب‌پور 105 میلیون و وحید نیکخواه آزاد با سوم شخص غائب، 252 میلیون.

هزینه‌ی جشنواره‌ی فیلم کم‌ اثر کودک و نوجوان هم سه میلیارد و هشتصد میلیون تومان شده، که مثلا در یک قلم، حدود 190 میلیون تومان، خرج هیات داوری و انتخاب جشنواره شده است.

بخش مربوط به انتشارات و کتاب و حمایت و حمایت از مجله‌های سینمایی هم داریم که خوب است بروید و مرور کنید.

یک ردیف دیگر هم هست با عنوان: «حمایت از حضور فرهنگی و تجاری، بازاریابی و اکران آثار سینمایی در منطقه و جهان» [عینا همین عبارت]، مثلا رخشان بنی‌اعتماد برای حضور در یک جشنواره در کشور ایتالیا، یک میلیون و دویست هزار تومان و برای «حمایت از آماده‌سازی روسری آبی» پس از سال‌ها، هشت میلیون هفتصد هزار تومان دریافت کرده است. تهمینه میلانی هم برای حضور در یک جشنواره در کشور روسیه دو میلیون تومان گرفته است!

شما را به‌خواندن متن کامل عملکرد بنیاد سینمایی فارابی  دعوت می‌کنم. کلی پول ریز و درشت رد و بدل شده که در این گزارش اشاره‌ای به‌آن نکرده‌ایم، مثل دریافتی هفتاد میلیونی مرضیه برومند و همچنین اختصاص بیش از دویست و پنجاه میلیون تومان پول، به انجمنی به نام اوقات فراغت که می‌تواند همان انجمن رامبد جوان باشد، اما با توجه به کارکرد اندک این انجمن که خبر چندانی از آن بعد به ثبت رسیدن نبوده، مطمئن نیستیم.

و بالاخره نکته‌ی نهایی و دردناک این که اغلب این پروژه‌ها، فیلم‌ها، فیلمنامه‌ها، جشنواره‌ها، کتاب‌ها و.... نقش و نفوذ و تاثیر چندانی در فرهنگ این مملکت نداشته‌اند و در مواردی حتی اکران هم نشده‌اند! منتظر نتیجه‌ی محصولات در حال تولید می‌مانیم.

همه‌ی این‌ها در سال اقتصادی سخت 1397 اتفاق افتاده و البته همه‌اش مربوط به همین نه ماه اخیر است. این که در چند دهه سینمای دولتی و دور از انتخاب آزاد سینمایی مردم، چه گذشته است، بماند.


 به نقل از گزارش عملکرد  بنیاد فارابی