نقد فیلم سینمایی "دادگاه شیکاگو هفت | The Trial Of The Chicago 7"

"دادگاه شيكاگو هفت / The Trial Of The Chicago 7” در دسته بندى آثار 'فرد عليه سيستم' قرار مى گيرد؛ داستان آدم هايى كه در برابر يك سيستم فاسد و ظالم تاب نياورده و عليه آن مى شورند.
تماشاگر قبل از تماشاى اين اثر و با توجه به اطلاعاتى كه از داستان فيلم دارد، فكر نمى كند كه با داستانى لايق اهميت روبروست؛ و البته كه قرارگيرى ٧ شهروند عادى مقابل دولت آمريكا، موضوعى دراماتيك و پرتنش است، امّا كليت داستان، اثرى ست براى نمايش دادن هنر چگونه گفتن.
دستاورد بزرگ كارگردان در اين اثر، همين 'چگونه گفتن' است؛ اينكه تماشاگر را ١٣٠ دقيقه مجذوب خود كرده و براى او داستانى را روايت كند كه شخص ديگرى پيش از اين روايت نكرده باشد.
فيلمنامه اين اثر در عين سادگى و قابل درك بودن، پر شده است از جزئيات كوچك و بزرگى كه روايت را زنده كرده و داستان را تا سكانس آخر جذاب نگه مى دارد.
روايت اين اثر به سبك و سياق فيلمنامه هاى صموفق آرون سـوركـيـن، مانند "شبكه اجتماعى / The Social Network" غيرخطى و پر شده از فلش بك ها و فلش فورواردهاى متعدد است. تماشاگر در هردوى آنها با دادگاهى قضايى روبروست، امّا اطلاعات چندانى از علت برگزارى آن ندارد؛ و در هردوى آنها رازهايى وجود دارد كه در طول داستان براى تماشاگر افشا مى شوند؛ رازهايى كه سنگ بناى آن همين جزئيات هستند.
انتخاب بازيگران فيلم براى روايت وقايع داستان، كاملاً هوشمندانه بوده است؛ بازيگرانى كه به درستى براى نقش ها انتخاب شده و نشان از هوش بالاى كارگردان در تشخيص توانايى بازيگران دارد؛ كه در مجموع مى توان گفت آرون سـوركـيـن در دومين تجربه كارگردانى خود بعد از "بازى مولى / Molly’s Game"، بار ديگر توانسته است بهترين بازى ممكن را از بازيگران ستاره اش بگيرد.
و در نهايت "دادگاه شيكاگو هفت / The Trial Of The Chicago 7" با بهره گيرى از فيلمنامه اى جذاب و بازيگران كاربلد، توانسته است داستان آن سالهاى نسبتاً دور آمريكا را به خوبى براى تماشاگران امروز سينما تصويرسازى كرده و حس همدردى و خشم تماشاگر را نسبت به بى عدالتى هاى موجود برانگيزد.
با آرزوى نبودن بى عدالتى هاى دردآور در هيچ كجاى زمين...