/ #نگاه_من
"به نام هنرمندترین"
نویسنده ی اثر متنی روان و لذت بخش و در عین حال ساده را نوشته است؛و اتفاقاً کارگردان هم فیلمی روان و لذت بخش و در عین حال ساده ساخته است.
فیلم، انتخاب بازیگری دقیقی دارد که بهترین انتخابش برد پیت برای نقش روی مک براید است که یک بازی بی نظیر ارائه می دهد و این بی نظیری در آن است که تو به نقطه ای می رسی که باور نداری پیت در حال بازیگری است.
و اما موسیقی درست فیلم و همچنین فیلمبرداری های خوب و دقیق و به جا، در لحظاتی که روی چشمان روی می رود و می ماند.
جلوه های ویژه ی بسیار خوب و قابل تاثیر هم از دیگر ویژگی های به سوی ستارگان است.
و اینکه کارگردان سعی در یک پیچیدگی ساده داشته که به نظرم به خوبی موفق شده است.
او حرفش در باب کهکشان ها و منظومه ی شمسی و نپتون و حیاتی دیگر یا ابدی و یا هرآنچیز شبیه به این نیست، او حرفش فقط و فقط یک چیز است، عاشق باش و در لحظه زندگی کن.
او این مفهوم را به سمت ستارگان برده اما انگار منظورش از ستارگان آدمها هستند. انسان های موجود و حاضر در زمین و آنهایی که در لحظه درحال زندگی هستند و نه آیندگانی که معلوم نیست باشند و یا اصلاً خود آینده ای که هیچ چیزش و حتی هست و نیستش معلوم نیست.
روی در ابتدا به سوی ستارگان می رود، اما در انتها هم به سوی ستارگان می آید؛ و دقیقاً مصداق این حرف است که : اما این کجا و آن کجا ...
جیمز گری به نظر می رسد به دنبال بیان این حرف به گونه ای فلسفی اش، با زبان سینما بوده است، و به خوبی توانسته با سادگی و دلربایی تمام این کار را به شکلی مناسب انجام دهد.
اگر به سوی ستارگان را ندیده اید پیشنهادش می کنم و دیدنش خالی از لطف نیست.
به قلم : مصطفی کزازی