نگاهی به سریال ترسناک Channel Zero | سریال پیشنهادی برای ایام قرنطینه

سریال Channel Zero از آن دسته سریالهایی است که بینندگان کمتری به سراغش میروند. دلیل آن شاید شبکهاش باشد که این مجموعه را پخش میکند. شبکه SyFy سابقه خوبی در تولید سریالهای باکیفیت و با ارزش ندارد و معمولاً پس از چند فصل به دلیل عدم جذب مخاطب و نمرات ضعیف، کنسل میشوند اما Channel Zero واقعاً همانند یک گنجینه با ارزش برای شبکه SyFy میماند. این مجموعه آنتولوژی ( آنتولوژی به آن دسته سریالهایی گفته میشود که هر فصل یک داستان جداگانه را دنبال میکند و در همان فصل داستان به پایان میرسد.) در این مطلب، به بررسی موشکافانه و با جزییات تمام فصلهای سریال Channel Zero میپردازم که نشان بدهم که این مجموعه فراتر از آثار کلیشهای سبک وحشت در سینمای هالیوود مدرن است.
سریال Channel Zero توسط Nick Acosta تهیه و تولید شده است و فصل نخست سریال در اکتبر 2016 از شبکه SyFy پخش شد. نکتهای که سریال Channel Zero خود را از سایر مجموعههای تلویزیونی و سینمایی متمایز میکند، این است که هر فصل بر اساس داستانهای کوتاهی که کاربران و نویسندگان عادی در سایت کریپی پاستابه اشتراک میگذارند، ساخته میشود. نیک به جای استفاده از کلیشهها و عناصر تکراری ژانر وحشت و الهام گیری از بزرگترین آثار ساخته شده در این ژانر، به قوهی تخیل و قلم قدرتمند عدهای از کاربران آن سایت اعتماد کرده و داستانهای کوتاه آنها در این مجموعه به تصویر کشانده است.
فصل اول مجموعه بر اساس داستان کوتاهی به نام Candle Cove نوشته Kris Straub تولید شد. این داستان کوتاه در سایت کریپی پاستا مورد توجه بسیاری از خوانندگان و کاربران قرار گرفت و ویدیوهایی هم در شبکه یوتیوب از نقاشیها و طراحیهای مربوط به موجود خبیث داستان به اشتراک گذاشته شد که بر معروفیت این اثر تأثیر بسیاری گذاشت. داستان فصل اول درباره مایک پینتر روان شناس کودکان است که از زن و فرزند کوچکش طلاق گرفته و برای شروع یک زندگی تازه، به محلهی قدیمی خود بازمیگردد. او همچنین کماکان به دنبال برادر دوقلو گمشده است که پس از سالها نتوانسته وی را پیدا کند. از طرف دیگر متوجه میشود که برنامه Candle Cove پس از سالها دوباره از تلویزیون پخش میشود و این مسئله مایک را نگران میسازد.
فصل دوم مجموعه بر اساس داستان کوتاهی به نام No-End House نوشته Brian Russell است که درباره دو دوست جوان است که برای گذراندن یک شب، وارد خانهای میشوند اما همه چیز پس از وارد به آن خانه، برای آنها تغییر مییابد و کمکم فکر میکنند که در یک دنیای خیالی قرار دارند که میتواند جان آنها را به خطر بیندازد.
فصل سوم مجموعه بر اساس داستان کوتاهی به نام Search and Rescue Woods نوشته Karry Hammond است که داستان دختری را شرح میدهد که همراه خواهر روانپریشش، به شهری نقل و مکان میکنند که به عقیده عدهای آن شهر توسط ارواح و موجودات خبیثی تسخیرشده و تقریباً شهر به یک مکان متروکه تبدیلشده است. دخترها با کمک پیر زنی سرنخهایی درباره شرکت تولید گوشت به دست میآورند که آنها را وارد ماجراهای وحشتناکی میکند.
فصل چهارم مجموعه بر اساس داستان کوتاهی به نام Hidden Door نوشته Charloote Bywater می باشد که همین هفته گذشته تمام شش قسمت آن منتشر شد. داستان درباره یک زوج جوان است که برای زندگی به خانهای نقل و مکان میکنند اما میفهمند که دری مخوف در زیرزمین خانه وجود دارد. دری که درواقع ارتباط نزدیکی با گذشته جولیان و قدرت ذهنی وی دارد که ممکن است با باز شدن در، حوادث ناگواری برای دیگران اتفاق بیافتد.
ترس روانشناسانه (Pyschological Horror) اصلیترین عنصر تمام فصول سریال Channel Zero است که تأکید فراوان بر موضوعات روانشناسی، رؤیاپردازی، کابوس و خاطرات و حوادث ناگوار دارد که باعث شده از عناصر کلیشهای ژانر وحشت دوری کند. کمتر در فصول سریال به زامبیها، هیولاها و ارواح اشاره میکند و نیک آکوستا سعی کرده است که تمام عناصر ترسناک در سریال را به یک مبنای مشخص علمی متصل کند. به عنوان مثال عنصر ترسناک موجود در فصل نخست، همان برنامه تلویزیونی مخصوص کودکان است که اثرات آن برنامه باعث شده که تعدادی از کودکان در دهه 80 ناپدید شوند که دیدگاهی حقیقی و روان شناسه به برخی برنامههای تولیدی و مخرب تلویزیون برای کودکان دارد و یا در فصل چهارم، اشاره مستقیمی به رؤیاپردازی با تکیه بر مسئله عصب شناسی دارد. این که یک فرد میتواند با تصویرسازی یک موجود در ذهن خود آن را خلق نماید و حتی آن را به دنیای حقیقی بیاورد.
چیزی که تمام کاراکترهای اصلی فصول سریال Channel Zero از آن رنج میبرند، عدم فراموش کردن گذشته و خاطرات آنهاست؛ خاطرات تلخ که با سرنوشت حال حاضر زندگیشان گره خورده است. به عنوان مثال در فصل اول، شخصیت مایک پینتر همیشه تلاش میکند که از گذشته اسف بارش رهایی یابد، اما نمیتواند و مدام فکر و ذهنش را درگیر کرده است یا در فصل دوم، پروتاگوناسیت مؤنث نمیتواند از گذشتهی خوبی که با پدرش داشته و این که وی را از دست داده رهایی یابد یا در فصل سوم که خواهر آلیس، زو از گذشته خونین مرگ مادرش نمیتواند رهایی یابد و حتی برای این دلیل، به تیمارستان منتقل میشود و یا در فصل چهارم که جولیان در زمان کودکی، با موجود خیالی شبه دلقک اوقات شادی را می گذارنده است و اکنون بعد از سالها این موجود به زندگیاش برمیگردد.
بنابراین در Channel Zero فلش بکهای متعددی درباره خاطرات کودکی، نوجوانی و جوانی کاراکترهای داستان میبینیم که با تماشای آن، گرهیهای موجود در داستان اصلی را برای مخاطب باز میکند.
تمام فصول سریال Channel Zero از طراحی صحنه فوقالعاده برخوردار هستند که در القای حس وحشت به بیننده مؤثر واقع شدهاند. به عنوان در فصل اول و سوم که بیشتر اتفاقات آن در شهر و جنگل میگذرد، شما را یاد فضای بازی ویدیویی سایلنت هیل میاندازد و یا در فصل دوم و چهارم، محیط و فضاها بسته است و با چینش وسایل و رنگ بندی خاص آنها، یاد آور اثر روانشناسانه The Shinning استنلی کوبریک است.
کانال صفر میتواند یک سرگرمی مناسب برای گذراندن ایام قرنطینه باشد. سریالی است که کم به آن توجه میشود اما به جرئت میتوان بگویم که یکی از خلاقانهترین آثار تولید شده در ژانر وحشت برای مدیوم تلویزیون است.