ژانر کمدی احمقانه هوشمند
کمدی احمقانه هوشمند -
smart dumb comedy
این زیر ژانر فیلم های کمدی دقیقا چیست؟ خب، فیلمسازان که احمق نیستند که اینقدر اتفاقات و دیالوگ های بی منطق بنویسند (کافیه ملانصرالدین خودمون رو تصور کنید) . آنها فقط میخواهند مخاطبان بدانند که فیلمنامهنویسها روی تک تک کلماتشان فکر کرده اند و زحمت کشیدهاند تا حرفهای «احمقانه» بنویسند. آنها به طور هدفمند مسخره هستند و سزاوار احترام بیشتری نسبت به کمدی های پر ایرادی هستند که ضعیف و بد نوشته شده اند.
چنین فیلمهای کمدی، اغلب توسط منتقدان به جایگاهی پایین تنزل داده میشوند اما با این حال، آنها هر چیزی هستند جز احمقانه! این کمدی ها ساخته شده از استعاره ها، داستان های هشداردهنده و تفسیر اجتماعی صریح با استفاده از حماقت به عنوان وسیله ای فکر شده برای به فکر وا داشتن هستند. من که می گویم حرکت بسیار هوشمندانه ای است.
اصلا چرا یک فیلمنامه نویس باید یک فیلمنامه ی احمقانه ی هوشمند را در نظر بگیرد؟
برای شروع باید بگم خب چه کسی از خنده های از ته دل لذت نمی برد؟
این کمدی ها پر از صحنههایی که در مرز ظالمانه ی هوش و حماقت اند و می توانند بدون خودآگاهی، خودآگاه باشند. لحظات کلیشهای و خنده داری را که در کمدیهای دیگر میبینیم را فراموش کنید. در مورد کمدی های هوشمندانه ی خاص تری حرف میزنم که که میتوانند یک اتفاق جنسی شکنجه آور را به مسئله یک کشور مرتبط کند. و با هرچیزی که فکرش را میکنید داستان بسازند. این کمدی ها که فضا را با دقت یک جراح پر از اتفاقات ریز و درشت میکنند و به هر شوخی حتی کوچکی هوشمندی و نبوغی تزریق می کنند که عمق مسئله مد نظرشان را برجسته می کند.
کمدی های احمقانه ی هوشمند کلاس های درس هستند. پر از نبوغ و رهایی. آزادی بیش از حد. هر عملی احمقانه است، اما در اجرای آن میتوانند خلاقیت و ایده های نو و بیشماری ببینید. فیلم های آدام مک کی استاد این زیر ژانر کمدی را در نظر بگیرید. هم امیدبخش است و هم شعار هایی درباره هرگز تسلیم نشدن دارد و در کنار این محتوا خنده دار و احمقانه است. ترکیبی از هوشمندی، شعار، کلیشه، نو آوری حماقت و جسارت. یک سوپ اردک کامل!
شخصیت ها ممکن است گیج به نظر برسند.اما احمق نیستند. هومر سیمپسون ها را تصور کنید، خب فقط یک دانشمند میتواند تا این حد احمق باشد.
شخصیت ها در این کمدی ها از کارهای خنده دار خود آگاه هستند و بسیار مصمم و جدی آن را انجام می دهند. پزشکی را تصور کنید که تنها راه خارج کردن یک چاقو در بدن مردی را، فرو کردن یک چاقو دیگر برای بیرون کشیدن اولی میداند و این تصمیمش کاملا جدی است.
شخصیت های احمق این فیلم ها ظاهراً هوش خود را با قلب عوض کرده اند. و در صورت لزوم می توانند دوباره آنها را مبادله کنند.
زندگی برای جدی گرفتن خیلی کوتاه است! شاید این شعار خوبی برا این ژانر کمدی باشد.
این کمدی ها اکثرا بر پایه روابط شکل میگیرند.
فرانچایز فیلم "Dumb & Dumber" را در نظر بگیرید که یک نمونه خوب از این نوع کمدی است.
کمدی های احمقانه هوشمند از سبک ساختاری کمدی های رمانتیک دور می شوند. هیچ صحنه عروسی ای نیست هیچ شخصیت عصبی ای که بیش از حد مست می شود یا کسی که نمی تواند قرص های آرامبخش خود را پیدا کند وجود ندارد. فیلم نامه این اثار کاملا کلاسیک است و یک درام بینظیر دارد. یک اثر پخته که از قضا احمقانه است. ریک اند مورتی را بدون بخش کمدی اش در نظر بگیرید! یک درام سای فای بینظیر است. یک اثر کاملا جدی. ولی وقتی قرار است یک smart dumb comedy بشود. دیالوگ ها احمقانه میشود، اتفاقات همینطور و ابعاد رمانتیک حذف میشود و شخصیت ها از پس اتفاقات بی منطق احمقانه با هوشمندی تمام احمقانه ترین راه حل را انتخاب میکنند.
ویژگی دیگر این کمدی ها سراسر پوچ بودن و هرج و مرج شدید در اثر است. شاید بتوان با ساب ژانر کمدی های شلوغ هم پیوندشان داد. و برادری ای هم با اسکروبال دارند.
انیمیشن کمدی درهم و برهم "Sausage Party" را به یاد بیاورید. هر بار که آن را تماشا می کنید هوشمندتر می شود. نویسندگان فیلمنامه با کنکاش گزنده خود در زمینه آزادی های مذهبی و تبعیض، به عمق جنگل پر هرج و مرجی وارد شدند که در عین پوچی و لودگی، عمیق است و در عین متفکرانه بودن احمقانه است.
این فیلم ها ازادی کامل در هرچیزی را دارند و از یک فیلم سراسر برهنگی و الفاظ رکیک گرفته تا اثری مثل خنگ و خنگ تر جیم کری. ولی اکثرا ریت R دارند و بی پروا هستند.
کمدی ابلهانه هوشمند. میتواند فقط تقویت کننده مخاطبان پیچیده ای باشد که از سینمای کمدی ملایم، غیرماجراجویی و تقلیل دهنده یا حتی کلاسیک خسته شده و میخواهد طعم جدیدی را تست کند.