جستجو در سایت

1395/12/03 00:00

دورهمی

دورهمی

چه اصراری است که وقتی دغدغه اجتماعی وجود ندارد، حتماً باید ملودرام اجتماعی ساخت؟ و به جای نشان دادن تصویر درست و واقعی از مشکلات جامعه، شعار سر داد؟  

خلق حیواناتِ انسان‌نما که به هرکس که می‌رسند فریاد می‌زند و بی‌دلیل همدیگر را می‌زنند، به تصویر کشیدن مشکلات اجتماعی است؟ کلیشه‌ی مادری دلسوز و بدبخت (مریلا زارعی) -که این بار نسخه کپی شده و بی‌کیفیتی از «الن برستین» در «مرثیه‌ای برای یک رویا»ست- تا کی قرار است در ملودرام‌های اجتماعی «پوران درخشنده» از مخاطب ترحم طلب کند؟ اصلاً مشکل این زن (زنان) چیست؟ اگر در سال 1379 «طوبی» در «زیر پوست شهر» چنین کاراکتری را داشت، نمی‌شد خرده‌ای گرفت زیرا هم سن و سالش زیاد بود و هم اقتضای زمان چیزی جز یک مادر سردرگم نسبت به خواسته‌های نسل جدید را انتظار نداشت؛ امّا در این دوران، حضور چنین مادری که با رنگ کردن موهایش از مخاطب ترحم گدایی می‌کند –و به طور ناخواسته نگاه ضد زن دارد- افسوس برانگیز است بر اندیشه فیلم‌سازی که داعیه‌دار ملودرام اجتماعی است.

مشکل مادر در «زیر سقف دودی» چیست؟ بی‌توجهی همسر و فرزند به او؟ راه‌کاری که او انجام می‌دهد چیست؟ زیبا کردن سر و صورت و لاک زدن و ته‌چین مرغ و آلو پختن؟ خیر، فکر می‌کنم این مادر از کندذهنی رنج می‌برد و فیلم‌ساز به جای پرگویی‌های توخالی بهتر بود تا راهی برای درمان کاراکترش را در نظر بگیرد. 

فیلم‌نامه کشمکش ندارد و شاید در وهله اوّل عجیب به نظر بیاید که چطور فیلمی با این حجم از دعوا و داد و بیداد از فقدان کشمکش رنج می‌برد؟ پاسخ این است که کشمکش بر اساس کنش‌ و واکنش‌هایی صورت می‌گیرد که اولاً در جهانِ فیلم دارای منطق کنش‌گرانه‌ای باشند و دوما علت دراماتیک، معلولِ کشمکش باشد. در «زیر سقف دودی» چه علتی وجود دارد که «کیانا» باید از «آرمان» کتک بخورد؟ چه علتی دارد که او این‌قدر راحت با مسئله کنار بیاید و فقط در پی عذرخواهی «آرمان» باشد؟ علت رفتار تند «آرمان» نسبت به مادرش چیست؟ او که می‌داند پدرش خائن است، چرا آوار بیشتری بر سر مادر می‌ریزد؟ این‌ شوخی‌های ناخواسته شاید در دنیای واقعی کشمکش به حساب بیاید امّا دنیای دراماتیک فیلم متفاوت است.  

کاراکترها تنها با یک هدف ساخته شده‌اند و آن هم رساندن مضامین فیلم به هر قیمتی است. مضمون‌های فیلم «طلاق عاطفی» و «خیانت» است. حال آنکه این دو مفهوم نیاز به ریشه‌یابی دارد و در بطن درام نیازمند پیش‌داستان است. آیا در فیلم جز چند جمله ناقص چیزی می‌بینیم یا می‌شنویم که باور کنیم بین زن و شوهر طلاق عاطفی صورت گرفته است؟ این مضامین در فیلم جدی نیست و بنابراین تماشاگر هم نمی‌تواند بپذیرد که چرا «طلاع عاطفی» به وجود آمده است و بالتبع چگونه «خیانت» در این رابطه شکل گرفته است. اگر این مفاهیم برای فیلم‌ساز جدی تلقی می‌شد و کاراکترها با این ویژگی‌ها به شخصیت تبدیل می‌شدند، هیچ‌گاه در پایان فیلم –مانند فیلم‌فارسی‌هایی که در هر بیست دقیقه لحن عوض می‌شود- موضع خود را تغییر نمی‌دادند. چرا شوهر پس از اینکه همسرش او را ترک کرد، ناراحت است؟ مگر سال‌ها منتظر چنین روزی نبوده است؟ 

فیلم سراسر شعار است و این شعارها از نقشی به نقش دیگر منتقل می‌شود تا مبادا لحظه‌ای فراموش کنیم که فیلم چقدر دغدغه‌مند است. مثلاً در اولین مواجهه با «امیر» (شهرام حقیقت دوست) او را موجودی مشمئزکننده می‌بینیم که مملو از رفتارهای زشت و کثیف است؛ امّا وقتی «آرمان» برای پس گرفتن پول خود پیش «امیر» می‌رود و باهم گلاویز می‌شوند، موسیقی جان‌سوزی پخش می‌شود، «امیر» اشک می‌ریزد و ناگهان پسر معلولی از ناکجاآباد سر می‌رسد و باید بپذیریم که «امیر» هم مانند سایرین بی‌گناه است و ای مخاطب عزیز؛ به خاطر این کودک هم که شده کمی ترحم لطفاً. پیام اخلاقی‌اش هم احتمالاً این است که هر کسی که از مشکلات اجتماعی رنج می‌برد، می‌تواند معتاد، کلاه‌بردار و هرزه باشد! در فیلم یک دکتر روان‌شناس هم وجود دارد که اصلاً شخصیت‌پردازی نشده است. متأسفانه حتی نمی‌تواند درست فارسی صحبت بکند چه برسد به کمک کردن به کاراکترهای معلوم‌الحال فیلم. فیلم دارای فیلم‌نامه نیست و تنها دو ایده در هم تنیده است که کش آمده. 

«زیر سقف دودی» یک دورهمی است. نه سینماست و نه یک پلان به مدیوم سینما نزدیک می‌شود. یک سری بازیگر معروف دور هم جمع شده‌اند و شعار سر داده‌اند و کمی داد زنده‌اند و کتک خورده‌اند و در این میان، دوربین هم در حال ضبط بوده است. چقدر حیف که پس از اتمام این دورهمی، باید نامی را به عنوان کارگردان بر تیتراژ ببینیم که جز افسوس، چیزی نصیبمان نمی‌شود. 

درباره بازی‌‌ها چه می‌توان گفت؟ مگر می‌تواند بد باشد؟ «فرهاد اصلانی» و «مریلا زارعی» آن‌قدر توانمند هستند که از یک فیلم‌نامه نازل، نقش می‌سازند و بازی می‌کنند. تنها بازی‌های ضعیف فیلم را می‌توان در نقش‌های «ابوالفضل امیری» و «لاله مرزبان» مشاهده کرد و البته بازی «شهرام حقیقت دوست» هم جای تحسین دارد.