همان چیزی که تماشاگران امروزی انتظارش را دارند

ترجمه اختصاصی سلام سینما
داستان این فیلم خیلی آسان و سرراست است. زمانیکه پنی وایز (در نقش دلقک؛ بیل اسکارگارد) بعد از 27 سال غیبت به شهر دِری بر می گردد هفت نفر که در سال 1989 او را شکست دادند باید با هدف پایان دادن به حکومت ترس و وحشت او، علیه او متحد شوند. این هفت نفر عبارتند از: بیل (جیمز مک آوُی)، بیوِرلی (جسیکا چاستین)، ریچی (بیل هِیدِر)، مایک (عیسایا مصطفی)، بن (جِی رایان)، ادی (جیمز رانسون)، و استانلی (اندی بین). نه تنها یک موجود آزارگر – که او را «آن» می نامند – به آنها حمله میکند بلکه اهریمن های فردی خودشان هم آنها را اذیت میکنند. فلش بک و توالی خوابها به بازیگران جوان – که قبلاً نقش هایی را بازی کرده بودند – اجازه داد که در «فصل دو» شرکت کنند اما زمانیکه آنها طلسم های مورد نیاز برای یک مراسم تبعید را جمهع آوری میکنند رشته اصلی داستان ادامه می یابد.
اگرچه این فیلم در ژانر «وحشتناک» جای میگیرد اما فصل 2 صحنه های وحشتناک کمی دارد. پنی وایز با عناصری که از داستان گذشته او آشکار می گردد بیشتر یک هیولای متعارف در فیلمها است، تا یک حضور ماوراء طبیعی مرموز. در صحنه هایی که وحشت کامل حاکم است وقتیکه جورجی جوان وارد دریچه لوله های فاضلاب می شود هیچ چیز در این فیلم با لحظات اولیه «آن» مطابقت ندارد. فصل دو، دو صحنه برجسته به این شکل دارد: یکی از آنها (که در تریلر هم دیده میشود) یک خانه آینه ای است اما صحنه دیگر یک دختر بچه است که زیر صندلیها حرکت میکند. ترس های ناگهانی بندرت اتفاق می افتند. سناریوی گَری دابرمن، حاوی عناصری از کمدی سیاه (کمدی تلخ) است. این زمینه را برای بیل هیدر کامل می کند که عملکرد برقی او تقریباً بهترین چیزی است که در فصل 2 مشاهده میشود. جیمز مک آوی و جسیکا چاستین، بازیگران مشهور دیگر، با نو اختر هیدر، ستاره هایشان را رو به افول می یابند.
بعضی از مؤثرترین توالیها در فصل دو، توالی هایی هستند که بازگشت بازیگرانی از فصل یک (جیدن لای برهر در نقش بیل، سوفیا لیلیس در نقش بورلی، فین والفهِرد در نقش ریچی، چوسن جیکوبز در نقش مایک، جرمی ری تیلور در نقش بن، جک دایلان گریزر در نقش ادی، و ویات اولف در نقش استانلی) را نشان میدهند. اهمیت این ایفا کنندگان در موفقیت کلی فیلم اول در این صحنهها مشخص می شود. حتی با اینکه شخصیتها در سراسر تولید جدید حاضر هستند، اما بزرگسالان نمی توانند همدلی تماشاگران کودک را با همان قدرت بروز دهند.
در فیلم های ترسناک، ساختن یک داستان از پایان دادن آن سخت تر است و فصل دو هم این قاعده کلی را تقویت میکند. مهمترین رویداد فیلم پایان یافتن یک حماسه پنج ساعته (در دو فیلم) است اما این پایان یافتن زیاد حاوی خلاقیت یا شگفتی نیست. اثرات و اکشن های خاص بر انسجام داستان پیشی می گیرد، اگرچه این احتمالاً همان چیزی است که تماشاگران امروزی انتظارش را دارند. پایان فیلم به کلیات (و نه مسائل اختصاصی) پایبند است. وقتی که بررسی می کنیم که بسیاری از رمان های پادشاهان چطور در انتقال از صفحه نوشتار به پرده سینما به پستی کشیده شده اند، «آن» بعنوان یکی از استثنائات نادر ظاهر میشود که تلاش کرده است تا حد ممکن واقعیات مطالب مبدأ را با توجه داشتن به محدودیت های رسانه، حفظ کند.
«آن» ، فضایی را برای دنباله ای جدید باقی نمی گذارد که این چیز خوبی است. اگر هر دو فیلم را ترکیب کنیم آغاز و خاتمه خوبی را می بینیم و اگر خاتمه آن به اندازه آغاز آن خیلی قوی یا امیدبخش نیست، حداقل کل داستان بازگو شده است. با توجه به چالش های همراه با انطباق نیمه دوم رمان، سازندگان فیلم کار خوبی را ارائه داده اند که احتمالاً تمام چیزی است که برای تبدیل فصل دو به یک موفقیت مهم در باجه های فروش بلیط، لازم است.
منبع : ریل ویوز
مترجم : وحید فیض خواه