ده فیلمی که در اسکار تعداد زیادی نامزدی داشتند اما جایزه ای نبردند
اختصاصی سلام سینما - چیزی تا نود و پنجمین مراسم سینمایی اسکار باقی نمانده. یکی از کنجکاوی برانگیزترین مراسمهای سینمایی که همهٔ جهان آن را نگاه میکنند. در این یادداشت به پیشواز اسکار میرویم و به بهانهٔ اسکار ۲۰۲۳، فیلمهایی را مرور میکنیم که تعداد نامزدی بالایی در دورههای مختلف اسکار داشتند؛ اما موفق نشدند در هیچ رشتهای تندیس را از آن خود کنند. نام فیلمهای محبوب و مهمی در این لیست به چشم میخورد. فیلمهایی که بعضاً در تاریخ سینما بدل به نامی ماندگار شدهاند بدون اینکه اسکاری گرفته باشند.
«روانی - psyco» با ۴ نامزدی
سال ساخت: ۱۹۶۰
کارگردان: آلفرد هیچکاک
خلاصه داستان: روانی در واقع داستان پولی را تعریف میکند که دختری که منشی یک شرک است آن را از گاوصندوق میدزدد و از شهر فرار میکند. او در متلی بینراهی به قتل میرسد و پول سربهنیست میشود. خواهر دختر و یک کارآگاه به دنبال او و پولها میگردند و سرنخهایشان به متل بینراهی میرسد...
«روانی» نهتنها یکی از مهمترین فیلمهای آلفرد هیچکاک که از بهترینهای تاریخ سینما هم هست. فیلمی با روایتی خاص که قهرمانش را در نیمهٔ فیلم به شکل بیرحمانهای میکشد و تماشاگر را با ترسی عجیب در سالن سینما تنها میگذارد. دیوید فینچر کارگردانی که سبک فیلمسازیاش بسیار متأثر از هیچکاک است درباره «روانی» میگوید که این اولین فیلمی است که تماشاگر آمریکایی را در سالن سینما با وحشتی واقعی - theror روبهرو میکند.
سکانس قتل فیلم یکی از شمایلیترین سکانسهای تاریخ سینما است. همانطور که خود «روانی» در تاریخ سینما بدل به شمایلی از فیلم ترسناک روانکاوانه میشود.
«پرتقال کوکی - A Clockwork Orange» با ۴ نامزدی
سال ساخت: ۱۹۷۱
کارگردان: استنلی کوبریک
خلاصه داستان: الکس یک خلافکار بیرحم است. در آیندهای دیستوپیایی در لندن، او رهبری یک گروه بزهکار را به عهده دارد که با خشونتی افراطی دست به خلاف میزنند. دزدی، غارت و تجاوز میکنند. در یکی از دزدیهایش زیردستان الکس با آمدن پلیس او را رها میکنند و الکس دستگیر میشود و ...
«پرتقال کوکی» که از رمانی با همین نام اقتباس شده، یکی از خشنترین فیلمهای کوبریک است که در دستهٔ آثار ترسناک روانکاوانه قرار میگیرد. فیلمی که تماشایش شبیه به تجربهای عریان از خشونت است و تماشاگر مادام مورد شکنجه و آزار قرار میگیرد. فیلمی که البته در برههای ساخته میشود که آن روی وحشی غرب از زیروبم تمدن بیرون میزند، یعنی دهههای مترقی شصت و هفتاد.
این فیلم رقابت در بخش بهترین فیلم سال را به «ارتباط فرانسوی» باخت.
«زندگی شگفتانگیزی است - It's a Wonderful Life» با ۵ نامزدی
سال ساخت: ۱۹۴۶
کارگردان: فرانک کاپرا
خلاصه داستان: جرج بیلی مردی مهربان و خوشمشرب است. شوهری عاشق و پدری دوستداشتنی، ارز آن مردهایی که سمبل امید انسان به زندگی هستند. جرج از کار اخراج میشود و از نگرانی اوضاع خانوادگی تصمیم به خودکشی میگیرد. فرشتهای به زمین میآید تا جرج را منصرف کند و زندگی و امید را به او برگرداند. جرج زندگی اطرافیان و کسانی که دوستشان دارد را بدون خودش میبیند و این نگاهش به زندگی را تغییر میدهد.
«زندگی شگفتانگیزی است» یکی از همان فیلمهای کلاسیکی است که هرچند اسکاری نگرفته؛ اما نامش در تاریخ سینما ماندگار شده. فیلمی با بازی درخشان جیمز استوارت که هیچوقت قدیمی یا تکراری نمیشود. هرچند این فیلم، احتمالاً بهخاطر نام کاپرا در اسکار در ۵ رشته نامزد شد؛ اما در زمان اکرانش فیلم چندان موفقی نبود. در دورانی که جنگ جهانی بهتازگی تمام شده بود و جامعه با معضلات روحی و افسردگی ناشی از جنگ دستوپنجه نرم میکرد، «چه زندگی شگفتانگیزی است» فیلمی نبود که آن را تاب بیاورد و تحملش کند. اما این فیلم راه خودش را در دل تاریخ سینما باز کرد و در سالهای بعد حسابی موردتوجه قرار گرفت. فیلمی که به قول راجر ایبرت زمان را خوب تاب میآورد و جاودانه است و حتی باگذشت زمان بهتر هم میشود.
«گرگ والاستریت - The Wolf of Wall Street» با ۵ نامزدی
سال ساخت: ۲۰۰۳
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
خلاصه داستان: همانطور که از نام فیلم پیداست، داستان آن در والاستریت میگذرد و بر اساس زندگی جردن بلفورد یک کارگزار بورس ساخته شده است. کارگزار جوانی که در یکی از رکودهای اقتصادی بزرگ آمریکا کارش را از دست میدهد و این باعث تأسیس شرکتی میشود که به دلیل کلاهبرداری، جردن را به دام افبیآی میاندازد.
اینکه اسکار همیشه نسبت به بعضی از کارگردانان مهم مانند مارتین اسکورسیزی و آلفرد هیچکاک، بیتوجه بوده، معروف است. اسکورسیزی با وجودی برای «جداافتاده» اسکار را به خانه برد که تا پیشازاین بارها فیلمهای مهمش نامزد شده؛ اما توفیقی نیافته بودند.
فیلم «گرگ والاستریت» هرچند بعد از «جداافتاده» ساخته شد؛ اما در حالی مراسم را دستخالی ترک کرد که بهزعم بسیاری از تماشاگران و منتقدان بهترین فیلم سال بود.
«رستگاری در شاو شنک - The Shawshank Redemption » با ۷ نامزدی
سال ساخت: ۱۹۹۴
کارگردان: فرانک درابونت
خلاصه داستان: یک بانکدار به جرم قتل همسر و معشوقهاش به حبس ابد محکوم میشود درحالیکه جرم را نپذیرفته است. فیلم داستان سالها گذران زندگی او در زندان و در کنار دو دوست نزدیکش است. مرد هرگز از امید به آزادی دست نمیکشد. او در زندان با دوستش که اجناس مختلف به زندان قاچاق میکند، رشوههای رئیس زندان را پولشویی میکنند. تا اینکه مرد بهواسطه یک زندانی جدید متوجه میشود که قاتل همسرش کس دیگری بوده و قاضی پرونده و رئیس زندان در مجرم شناختهشدن او دست داشتهاند. این انگیزه مضاعفی برای فرار به مرد میدهد و ...
هرچند امروز «رستگاری در شاو شنک» جز فیلمهای مطرح و محبوب دستهبندی میشود؛ اما در زمان اکران خود چندان مورد استقبال قرار نگرفت. در سال ۹۴ دو فیلم عامهپسند ویژه یعنی «فارست گامپ» و «پالپ فیکشن» در سینماهای آمریکا اکران شدند که تماشاگران را به سمت خود کشاندند و از طرفی «رستگاری در شاو شنگ» هم، چون یک فیلم زندان بود، چندان تماشاگرپسند به نظر نمیرسید.
«مرد فیل نما - Elephentman» با ۸ نامزدی
سال ساخت: ۱۹۸۰
کارگردان: دیوید لینچ
خلاصه داستان: جان مریک مردی است که از یک بیماری عجیب رنج میبرد. بیماری او ظاهری هیولا گونه به مریک بخشیده، پوستش ضخیم و پر از برآمدگیهای سخت است. ظاهر مریک باعث میشود مردم با او شبیه به یک هیولا برخورد کنند در نتیجه مریک شدیداً منزوی است تا اینکه با دکتری به نام فردریک آشنا میشود.
شاید باورتان نشود وای این فیلم سیاهوسفید با این داستان بغرنج، یک فیلم زندگینامهای است که بر اساس داستان واقعی مردی به نام جوزف مریک ساخته شده است. داستان فیلم در نیمه دوم قرن نوزدهم میگذرد و به مفاهیمی همچون قضاوتکردن، شفقت و بیرحمی بشر و مواجهه با مخلوقات عجیب میپردازد. فیلمی که حس ناشناخته از ترس و شفقت توأمان را به تماشاگر خود منتقل میکند.
«حقهبازی آمریکایی - American Hustle» با ۱۰ نامزدی
سال ساخت: ۲۰۱۳
کارگردان: دیوید او. راسل
خلاصه داستان: داستان فیلم درباره کلاهبرداری به نام ایرونیگ است که همراه با معشوقهاش سیدنی، کارهای محیرالعقولی میکنند. ریچی مأمور افبیآی که آنان را زیر نظر دارد، دستگیرشان میکند و در ازای آزادی از آنان میخواهد بهعنوان جاسوس افبیآی وارد حلقههای فاسد سیاستمداران و صاحبان قدرت شوند. اتفاقی که به پایانی محیرالعقول میانجامد.
«کلاهبرداری آمریکایی» فیلمی بود که در زمان اکران با موفقیتی چشمگیر روبهرو شد. هم آمار فروش بسیار بالایی کسب کرد و هم مورد تحسین همگانی تماشاگران و منتقدان قرار گرفتی. فیلمی با بازی محشر تیم بازیگری اصلیاش یعنی کریستین بیل، امی آدامز، بردلی کوپر و جنیفر لارنس که از یکی از پروندههای افبیآی در دههٔ هفتاد اقتباس شده است.
«شهامت واقعی - true grit » با ۱۰ نامزدی
سال ساخت: ۲۰۱۰
کارگردان: برادران کوئن
خلاصه داستان: متی، دختر نوجوانی است که پدرش به قتل میرسد. او معاون کلانتر را مجاب میکند تا قاتلان پدرش را پیدا کند و به سزای اعمالشان برساند.
«شهامت واقعی»، وسترن برادران کوئن نهتنها در اسکار که در بفتا و گلدنگلوب هم اقبالی نیافت. احتمالاً رأیدهندگان به این فکر میکردند که دوران وسترنهای اینچنینی به سر آمده است. این در حالی بود که کوينها فیلم را از رمانی اقتباس کرده بودند که پیشتر در سال ۱۹۶۹ با همین نام و با بازی جان وین ساخته شده بود و وین برایش اسکار هم دریافت کرده بود. اما کوئنها از بازسازی آن فیلم امتناع کردند و جهان خود را در نسخهشان از «شهامت واقعی» بازسازی کردند. همان جهانی که در همهٔ فیلمهای دیگرشان هم حضور دارد. «شهامت واقعی» هم یک وسترن اصیل است و هم یک فیلم تماماً کوئنی.
«نقطه عطف - The Turning Point » با ۱۱ نامزدی
سال ساخت: ۱۹۷۷
کارگردان: هربرت راس
خلاصه داستان: دو رقصنده قدیمی بعد از سالها همدیگر را میبینند و درگیر یک رقابت کاری میشوند که ردپای بسیاری از اختلافات و رازهای پنهانی گذشته را میتوان در آن دید. دیدی بالرین قدیمی که با مادر دن رقص را کنار گذاشته، بهواسطه اجرای گروه باله در شهرشان فرصتی مییابد تا همکاران قدیمی خود از جمله اما را ببیند. دیدی دختر بزرگش را که میخواهد بالرین شود به اما معرفی میکند و اما بالرین پیشکسوت گروه او را در گروه میپذیرد. دیدی هم همراه امیلیا عازم نیویورک میشود و حضور دوباره دیدی در محیط باله، رقابتی را میان او و اما آغاز میکند.
«نقطه عطف» فیلمی نسبتاً محجور است با بازی شرلی مک لین و آن بنکرافت که آنان را با نقشآفرینیهای بهیادماندنیشان در «آپارتمان» و «فارغالتحصیل» به یاد میآوریم. همچنین رقصنده معروف باریشنیکوف با این فیلم پایش به سینما باز میشود. هرچند فیلم در یازده رشته نامزد شد؛ اما اسکاری نگرفت.
«رنگ ارغوانی - The Color Purple » با ۱۱ نامزدی
سال ساخت: ۱۹۸۵
کارگردان: استیون اسپیلبرگ
خلاصه داستان: فیلمی درباره یک دختر جوان آمریکایی و آفریقایی در سال ۱۹۰۰. «رنگ ارغوانی» شرح مصائب و مشکلات زنان سیاهپوست در آن سالها است.
هشتمین فیلم استیون اسپیلبرگ و از جمله فیلمهای کمتر مطرحشدهٔ او که هرچند در ۱۱ رشته از جمله بهترین طراحی صحنه، بازیگر نقش اول و مکمل زن، فیلمبرداری و فیلمنامه اقتباسی نامزد شد؛ اما اقبالی به دست نیاورد. این فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام است و دنی گلوور، دسرتا جکسون، مارگارت آوری، اپرا وینفری در آن نقشآفرینی میکنند.