جستجو در سایت

1404/02/30 18:00
اختصاصی سلام سینما

ماندگار ترین شخصیت های سریال «وضعیت سفید»

ماندگار ترین شخصیت های سریال «وضعیت سفید»
به بهانه پخش مجدد سریال «وضعیت سفید» از تلویزیون، نگاهی می‌اندازیم به شخصیت‌های جذاب یکی از مهم‌ترین و ماندگارترین آثار تاریخ صدا و سیما؛ مجموعه‌ای که با وجود دشواری‌های فراوان در تولید، به اثری درخشان بدل شد و شخصیت‌هایی به‌یادماندنی را به مخاطبان معرفی کرد.

اختصاصی سلام سینما - وضعیت سفید بی‌اغراق یکی از مهم‌ترین و بهترین آثار صدا و سیما در همه سال‌های فعالیتش است. سریالی که با مشقت‌های زیادی ساخته شد و پروسه تولیدش بسیار بیشتر از حد پیش‌بینی شده به طول انجامید و هزینه‌هایش سربه فلک کشیدند. حتی تولیدش مدتی متوقف شد تا در نهایت شفیعی نژاد تهیه‌کننده سریال با سختی هزینه ادامه کار را فراهم کرد. اما همه این سختی‌های فرسایشی به محصول تولید شده نهایی می‌ارزید.

وضعیت سفید اپیک‌ترین سریال ایرانی است که از دهه شصت و سال‌های مشقت‌بار جنگ، یک جهان اسطوره‌ای می‌سازد. به مناسبت ده سالگی سریال و پخش مجددش از تلویزیون ماندگارترین شخصیت‌های سریال را مرور کرده‌ایم. شخصیت‌هایی که هرکدام گویی نماینده قشر یا دسته‌ای از جامعه رنگارنگ آن سال‌ها بودند.

امیر محمد گلکار

شخصیت اصلی و قهرمان سریال حمید نعمت‌آلله یک نوجوان باهوش است که از نظر بچه‌های فامیل و اطرافیان عجیب و غریب است و حتی او را «امیر دیوونه» خطاب می‌کنند. اما این هوش زیاد و جهان خیالباف ذهن امیر است که او را عجیب غریب می‌کند. این مهم‌ترین نکته درباره اوست. امیر یک نوجوان باهوش و متفاوت است که هرکاری را با نهایت دقت و تمرکز انجام می‌دهد و هر مسئله کوچکی ذهنش را تا منتهای وجود درگیر می‌کند.

همانطور که در همان سکانس افتتاحیه سریال می‌بینیم که چطور ذهنش درگیر آشتی دادن عموهایش با یکدیگر است و وقتی شروع به توضیح بی‌مورد شرایط با ریز جزییات به معلمش می‌کند، تماشاگر متوجه این ذهن جزیی‌نگر و پردغدغه امیر می‌شود.

فکر و خیال‌های امیر با ورود شیرین به داستان بیشتر و بیشتر می‌شود و نعمت‌الله جهان سریال را جایی میان خیال و فانتزی‌های ذهنی امیر و واقعیت سیاه سال‌های جنگ و بمباران پایتخت می‌سازد.

بهروز گلکار 

یکی از جالب‌ترین شخصیت‌های سریال و البته سینمایی‌ترینشان که نماینده سینمای فارسی و قهرمانان فیلم‌فارسی‌هاست. بهروز با بازی اغراق انگیز عباس غزالی که یادآور لحن و حالات بهروز وثوقی است، از آن شخصیت هایی است که اغراق و طمطراقش آنقدری زیاد به‌نظر می‌رسد که در نظر اول تماشاگر را پس می‌زند. در همان زمان پخش سریال صحبت از شخصیت بهروز بسیار بود و بسیاری بازی غزالی را تقلیدی از بازی حامد بهداد می‌دانستند که با همه اغراق‌های بازیگری و رفتاری‌اش در اوج دوران کاری خود قرار داشت. اما مواجهه دوباره با وضعیت سفید باعث می‌شود تماشاگر شخصیت بهروز را طور دیگری بازیابد. 

همه اغراق‌ها و اکت‌های غلوآمیز بهروز اما پیش از آن‌که به بازی غزالی مربوط باشد، در فیلمنامه شکل گرفته است. نعمت‌الله در کاراکتر بهروز به دنبال بازسازی شمایل قهرمانانه‌ای است که در فیلم‌های دهه پنجاه و شصت پرورانده می‌شد و بخش پررنگی از سلیقه سینمایی و شمایل قهرمانانه محبوب تماشاگران سینمای فارسی را شامل می‌شد. بهروز تجلی همان قهرمانان است که انگار از روی پرده سینما به جهان واقعی هبوط کرده است.
مسائل و دغدغه‌های خود بهروز و دست و پنجه نرم کردنش با فقر و اعتیاد در طول سریال از او کاراکتری رنج‌کشیده‌تر و عمیق‌تر می‌سازد که برای تماشاگر به محض اینکه به اغراق‌های شماتیک‌اش عادت کند، همدلی‌برانگیز می‌شود.

محترم گلکار

خواهر دوم خانواده که در سکانس معرفی‌اش یکسره دارد حرف می‌زند و از خواهرها و برادرانش گله می‌کند. سکانسی که از پشت پنجره‌های رنگی خانه آن‌ها تصویر شده تا پیش از تصویر و سیمای محترم، با صدا و حرف‌ها و این سویه شخصیتی‌اش آشنا شویم.

محترم هم از جمله شخصیت‌های نمونه‌ای سریال است. نماینده دسته مهمی از زنان و اخلاقیات زنانه دهه شصتی. زنی مهربان که دلسوز همه است اما فقط به شیوه خاص خودش می‌تواند ابراز محبت کند که ممکن است به مذاق خیلی‌ها خوش نیاید.

در کنار این مهربانی و دلسوزی خواهرانه، محترم یک روحیه مدیریتی بسیار قوی دارد. این جنبه از شخصیت او از همان ابتدا هویداست. همانطور که لجبازی‌های کودکانه و خودخواهانه‌اش هم از همان لحظات اول آشنایی تماشاگر با محترم مورد توجه تماشاگر قرار می‌گیرد.

اما کاراکتر محترم از وقتی که به مدرسه می‌روند و در آن‌جا پناهنده می‌شوند، جذابیت‌های دوچندانی پیدا می‌کند. یعنی درست وقتی که در کنار همه اخلاقیات ذکر شده، آن روحیه مدیریتی‌اش به اوج می‌رسد و بیش از پیش نمود پیدا می‌کند. او یک تنه مدرسه را اداره می‌کند و به امورات همه خانواده‌ها می‌رسد و فعالیت‌هایی هم برای جبهه می‌کند. 

لجبازی او با خواهر بزرگ‌تر یعنی احترام، قفل شخصیتی اوست که فیلمساز به زیبایی به سراغ گره‌گشایی از آن می‌رود تا محترم با اجرای درجه یک بایگان یکی از ماندگارترین شخصیت‌های سریال و کارنامه کاری افسانه بایگان شود. 

هوشنگ؛ همسر محترم گلکار

همسر محترم هم یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌های سریال است. مردی آرام و مهربان که فقط شبیه خودش است و از باقی شخصیت‌هایی که مملو از المان‌های دهه شصتی هستند، جداست. انگار که روحیه به‌روز و زیست درویشانه و تفکرات روشنفکرانه‌اش از آینده و دهه‌های بعد به زمان سریال راه پیدا کرده باشد.

قرار گرفتن چنین تیپ شخصیتی در کنار محترم، یک انتخاب هوشمندانه از جانب فیلمنامه‌نویس است. تنها کسی که می‌تواند درون ناآرام و دل‌نگران و ایده‌آل‌گرای محترم را کمی آرام کند و روی شور و حرارتش آب سرد باشد، هوشنگ است.

هوشنگ آدم بسیار بامعرفتی هم هست. هوای همه، خصوصا بهروز را دارد، به مادیات توجه چندانی ندارد، به دنبال صلح و صفا و آشتی است و نه تنها خودش با کسی مشکل ندارد که دلش می‌خواهد حلال اتفاقات و مشکلات هم باشد. مردی که کمتر نمونه‌اش در دهه شصت وجود داشت اما محصول همان جهان و بزرگ‌شدن در بطن همان جامعه است.

شهاب؛ دوست امیر محمد گلکار

رفیق امیر و یکی از ناب‌ترین و پاک‌ترین شخصیت‌های سریال که در همان قسمت‌های ابتدایی با مادرش وارد جهان سریال می‌شود. آن‌ها جنگ‌زدگانی هستند که از خوزستان آمده‌اند و در مدرسه ساکن شده‌اند. داستان‌هایی که امیر و شهاب در رفاقتشان پشت سر می‌گذارند تاثیر دراماتیک شگرفی بر روند سریال و رشد و بزرگ شدن امیر دارد. شهاب مونس و همراه امیر در همه اتفاقات خوب و بد روزهایش است اما این رابطه از نیمه سریال شکل جدیدی پیدا می‌کند. 

وقتی امیر در اوج حال بدی و روزهای تیره و تارش قرار دارد و با همه سر لج افتاده، بیشترین ترکش‌هایش را به سمت شهاب می‌چکاند. خصوصا وقتی که او در تب و تاب عشق می‌سوزد و از همه طرف تحقیر می‌شود، شهاب و دخترخاله امیر تازه عشق و عاشقی و نامزدبازی‌هایشان شروع شده و این حسادت عیان و شدیدی را هم به حال بد امیر اضافه می‌کند. 

اما شهاب در اوج تواضع و رواداری نه تنها به روی امیر نمی‌آورد که بیشتر از همیشه هم هوایش را دارد. کمتر کسی است که شهاب را از عمق وجودش دوست نداشته باشد. او به یک فرشته نگهبان برای امیر می‌ماند و در نهایت هم شبیه به یک فرشته به تعالی می‌رسد.

شیرین؛ دختر عباس آقا و همدم 

همه راه‌ها به شیرین ختم می‌شود. ستاره آسمان امیر که از لحظه ورودش به سریال جهان امیر را دگرگون می‌کند. دختری شهری و درس‌خوان، پیگیر سیاست و اوضاع اجتماعی. از آن نوجوانانی که بزرگ‌تر از سنشان فکر و رفتار می‌کنند. شیرین به شکل اغراق‌شده‌ای بزرگ‌تر از سن خودش است. فیلمساز سعی کرده بیشتر از یک دخترک نوجوان دلبر و دوست‌داشتنی، یک دختر سفت و محکم و جدی را به تصویر بکشد که زودتر از سن واقعی خود وارد جهان آدم‌بزرگ‌ها شده. 

شیرین مغرور و دست نیافتنی است، خودش را دست بالا می‌گیرد و رفتارش با امیر نه تنها تحقیر آمیز و از موضع بالا است که در بسیاری از لحظات حتی بی‌رحمانه هم می‌شود. اینست که هرچه امیر حالش بدتر می‌شود، تماشاگر از شیرین دلگیرتر می‌شود. 

شیرینی که در ذهن امیر محمد زیست می‌کند و هم‌صحبت و هم کلام تنهایی‌های اوست هرچند کمی متفاوت است و تن به دیالوگ و عواطف امیر می‌دهد اما کماکان همان دختر دست‌نیافتنی و پرنسس‌گونه است.

سیما؛ همسر بیژن گلکار

سیما یکی از شخصیت‌های نسبتا فرعی‌تر سریال است با بازی ویژه و عالی افسانه چهرآزاد. شخصیتی نابسامان و بدحال که زندگی‌اش از هر سو در آستانه فروپاشی است. همسرش اصلا توجهی به او و زندگی مشترکشان نمی‌کند و درگیر کار و روابط دیگری است. فرزندانش همه بدون توجه پدر و مادر بزرگ شده‌اند و تربیت درست و حسابی ندارند و سوهان روح مادرشان هستند.

سیما تنهاست. عمیقا تنهاست و این بدحالی‌اش باعث می‌شود همه به دیده تحقیر و ضعف به او نگاه کنند. از این نظر او نزدیک‌ترین شخصیت به امیر است و احوالات مشترکی دارند. جالب است که در میان همه اهالی خانواده رابطه سیما زن عموی امیر با او از همه بهتر است و درست وقتی که همه از هر سو امیر را مورد حمله قرار می‌دهند و تحقیر می‌کنند، سیما بیش از بقیه درکش می‌کند و هوایش را دارد.

نویسنده | شعله بخشی


فیلم های مرتبط
افراد مرتبط
مونا احمدی
مونا احمدی متولد 1369 در تهران است. وی فعالیت سینمایی خود را با بازی در فیلم کودک و فرشته آغاز کر...
یونس غزالی
یونس غزالی نقاش، گرافیست و بازیگر سینما و تلویزیون، متولد ۲۶ شهریور ۱۳۷۰ در تهران است. او فعالیت هنری‌اش را به‌واسطه برادر بزرگ‌ترش عباس شروع کرد. سپس در سال ۱۳۸۶ با بازی در فیلم «در میان ابرها» به کارگردانی روح‌الله حجازی درخشید و استعداد بازیگری‌اش را به همگان نشان داد. از مهم‌ترین نقش‌آفرینی‌های یونس غزالی می‌توان به «وضعیت سفید»، «اخراجی‌ها»، «یوسف پیامبر»، «۱۰۱ راه برای ذله کردن پدر و مادرها» اشاره کرد.
عباس غزالی
عباس غزالی متولد ١٤ بهمن ماه ١٣٦٣ در بیمارستان مهدیه تهران به دنیا آمد. فعالیت حرفه‌ای خود را از سال ٧٧ با سریال «انتظار سرخ» آغاز کرد و تاکنون بیش از ٢٠ اثر تلویزیونی حضور داشته که مهم‌ترین آنها سریال «وضعیت سفید» بود که در سال ٩٠ روی آنتن رفت و را به اوج شهرت رساند. در سال ٩٣ کاندید سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد برای بازی در فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» در سی سومین جشنواره فیلم فجر شد. او بازیگر گزیده کار است و تا امروز در آثار مختلف سینمایی حضور داشته است.
افسانه چهره آزاد
افسانه چهره آزاد (افسانه نعمت ناصر) در سال 1341 در تهران و در خانواده‌ای هنرمند متولد شد. او بوا...
افسانه بایگان
افسانه بایگان متولد 26 دی 1340 در تهران، بازیگر است. فضل‌الله بایگان(بازیگر، کارگردان و تهیه‌ک...
عزت الله مهرآوران
عزت الله مهرآوران در 18 اردیبهشت 1328 در مسجد سلیمان(استان خوزستان) متولد شد. او بر اثر ابتلاء ب...
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image