نقد فیلم ترسناک او را برگردان که تماشای آن کار هر کسی نیست | مقابل شیطان واقعی زانو بزنید!

اختصاصی سلام سینما - کسری ولایی: باور کنید نه به بازارگرمی ربط دارد و نه هیجان تماشای یک فیلم غیرمنتظره. احتمالا خود برادران فیلیپو هم درست نمیدانند که چه قلّهای را در ژانر وحشت فتح کردهاند و با گذر زمان عیار کار و دستاوردهای «او را برگردان» (با عنوان اصلی Bring Her Back) مشخص خواهد شد. در تمام مدت دست و پایتان را میبندند و عین گوسفند قربانی تشنه میاندازند جلوی پای شرور ناشناس فیلم و ضربهی آخر را نه با بریدن گلو بلکه با برداشتن نقاب از صورت عامل شر وارد میکنند؛ جایی که بین انگیزههای مهارناپذیر شرارت و غریزههای اصیل انسانی هیچ مرزی باقی نمیماند.
داستان دربارهی خواهر و برادر ناتنی نوجوانی است که پدرشان را به طرز دردناکی از دست میدهند و چون قیّم دیگری ندارند، به صورت موقت و تا زمانی که برادر بزرگتر به سن قانونی برسد، حضانت بچهها به یکی از مددکاران سابق واگذار میشود. همه چیز خوب و خوش به نظر میرسد و سطح تنش از حد یک درام خانوادگی فراتر نمیرود. زیاد طول نمیکشد که پی میبریم پای فرقههای شیطانی و امور ماورایی در کار است و خطری بزرگ اطراف دختر کوچک و نابینای قصه پرسه میزند.
بیشتر بخوانید:
داستانهای عامهپسند - 1: نگاهی به فیلم گناهکاران (رایان کوگلر) | شیطان تا طلوع بیدار میماند
این روزها زندگی واقعی چنان تحملناپذیر و هولناک شده که برای فرار از اضطراب و تهدیدهای روزمره، مردم پناه میبرند به تماشای فیلمهای ترسناک! در مورد نوجوانها وضعیت به مراتب بغرنجتر است چون باید از پل بلوغ عبور کنند و با آدمبزرگهای کمحوصله کنار بیایند. برادران فیلیپو که خودشان هم سنوسال زیادی ندارند، راز بزرگی را کشف کردهاند؛ با قرار دادن شخصیتهای نوجوان وسط یک موقعیت پر از هول و هراس، حس امنیت همیشگی مخاطب هنگام تماشای فیلم را به طور کامل مختل میکنند و برای تصمیمهای دراماتیک با دستی بازتر توجیه منطقی میتراشند.
از نظر ماهوی، «او را برگردان» از فیلم قبلی برادران فیلیپو دور نیست. آنجا هم وحشت مبتنی بود به حضور امر فراطبیعی. «با من حرف بزن» به طرز هوشمندانهای به شیوهی جی هارورها (فیلمهای ترسناک ژاپنی) وجود اشباح را میپذیرفت و شرارت را سفت و محکم بر اساسشان تعریف میکرد؛ در مقابل خشونت و آسیبپذیری جسمانی را از اسلشرها عاریه میگرفت. دیگر نگران نبودید که هر لحظه از ته قاب هیولایی بپرد جلوی دوربین و شما را بترساند چون میدانستید شخصیتها در موقعیتی هولناک و غیر قابل توضیح گیر افتادهاند و دیدن درد و آسیب آنها باعث میشد تا نگاهتان را بدزدید. همین نسبت میان تجربهی امر شرورانهی نامحسوس و نمایش رنج فیزیکی و ملموس، در «او را برگردان» با شدت بیشتری تکرار شده و ابعاد تازهای پیدا کرده است.
فراتر از درک عمیق نسبت به ماهیت سوگ و تاثیر عاطفی مواجه با مرگ، قدرت برادران فیلیپو برمیگردد به میزان تمرکز روی شخصیتها و نمایش عریان و بیرحمانهی تهدیدهای ذهنی و عینی در قاب. حالا علاوه بر گوشت و پوستی که به دندان کشیده میشود و تصویر محو شیاطین پشت شیشه، سطح جنونآمیزی از بازی روانی با شخصیتهای بیدفاع را شاهدیم و نگرانی از وقوع آنچه که در پیش خواهد بود، عین یک میخ بزرگ زنگزده ناغافل به تنتان فرو میرود و تا پایان باید با این زخم باز سر کنید. رسیدن به چنین کیفیتی مدیون اجرای میدانی دقیق و مسلط درگیریهای فیزیکی مقابل دوربین و البته سطح بالای بازیهاست؛ مخصوصا سلی هاوکینز که در نگاه اول شاید روث گوردن در «بچه رزمری» را به یاد بیاورد اما در ادامه کاری میکند که تا آخر عمر هیچکس طرفش نرود (از بازیگری حرف میزنیم که معاشقه با هیولای «شکل آب» را هم در کارنامه دارد!).
تحسین و تفسیر به کنار، باید پرسید که چرا «او را برگردان» در مقایسه با «با من حرف بزن» فروش و سروصدای کمتری داشته؟ قضیه از جو جشنواره ساندنس در سال 2023، ترفندهای بازاریابی A24 و به طور کلی وضعیت گیشه در هفتههای گذشته فراتر میرود. اولین تجربهی سینمایی برادران فیلیپو فیلمی ترسناک و در عین حال جذاب و مفرح بود ولی این یکی تا مغز استخوان تلخ و آزاردهنده است و بدون تعارف نمیشود دیدنش را به همه پیشنهاد کرد.