جستجو در سایت

1403/12/20 20:22

10 اشتباه مهلک جورج لوکاس درباره جنگ ستارگان که تا کنون نمی‌دانستید

10 اشتباه مهلک جورج لوکاس درباره جنگ ستارگان که تا کنون نمی‌دانستید
هرچقدر هم که جورج لوکاس خالق جنگ ستارگان باشد و صنعت سینما را متحول کرده باشد، او مسئول برخی از بزرگ‌ترین اشتباهات این مجموعه نیز بوده است.
به گزارش سلام سینما

ما بینندگان جنگ ستارگان برای او به‌عنوان یک فرد و همچنین برای دیدگاه و تلاش‌هایش در گسترش مرزهای فناوری فیلم‌سازی احترام زیادی قائلیم. لوکاس در خلق ایده‌های نوآورانه و تشویق دیگران به همین کار مهارت داشت و بر برخی از بهترین پروژه‌های جنگ ستارگان نظارت می‌کرد.

با این حال، تصمیماتی که او طی سال‌ها برای این مجموعه گرفت، همیشه به نفع آن نبود و مورد انتقاد بسیاری از طرفداران قرار گرفت. کیفیت برخی فیلم‌ها، جهت‌گیری‌های بحث‌برانگیز داستان‌ها و بی‌توجهی او به مسائلی که طرفداران عاشقشان بودند، موجب اتخاذ تصمیماتی شد که چندان محبوب نبودند. این ۱۰ اشتباه بزرگ لوکاس، ارزش و میراث او را زیر سؤال نمی‌برد، اما بررسی آن‌ها می‌تواند به جلوگیری از تکرار چنین خطاهایی در آینده کمک کند.

۱۰. لوکاس نباید این‌قدر از کارگردانی فاصله می‌گرفت

بین پایان مراحل پس‌تولید «جنگ ستارگان: امیدی تازه» (۱۹۷۷) و آغاز پیش‌تولید «تهدید شبح» در دهه ۱۹۹۰، لوکاس مدت زیادی از کارگردانی فاصله گرفت. در این مدت، او مشغول داستان‌پردازی و تهیه‌کنندگی سه‌گانه اصلی و چندین فیلم دیگر بود، اما این وقفه طولانی باعث شد که بازگشت او به کارگردانی مورد تردید قرار بگیرد.

این فاصله در تهدید شبح کاملاً مشهود است. بسیاری از ما این فیلم را یک افت محسوس نسبت به آثار قبلی او می‌دانیم. البته، کارگردانی او در هر قسمت از سه‌گانه پیش‌درآمد بهبود یافت، اما شاید اگر در این مدت چند فیلم دیگر ساخته بود، از همان ابتدا در اوج باقی می‌ماند.

۹. تبدیل کردن لوک و لیا به خواهر و برادر

این موضوع یکی از اشتباهات لوکاس است که نظرات متناقضی درباره آن وجود دارد. در فیلم اول، لوک به لیا علاقه داشت و حتی در فیلم دوم، آن دو یکدیگر را می‌بوسند. در ابتدا، لوکاس قصد داشت خواهر لوک را شخصیتی جدید معرفی کند، اما زمانی که از ساخت دنباله‌های بیشتر منصرف شد، لیا را به‌عنوان خواهر او انتخاب کرد.

هرچند این تصمیم در نهایت با داستان هماهنگ شد، اما در «بازگشت جدای» کمی عجیب به نظر می‌رسد و آن افشاگری، به‌اندازه دیگر پیچش‌های داستانی جنگ ستارگان، تأثیرگذار نیست.

 ۸. فیلم‌های تلویزیونی جنگ ستارگان کیفیت یکدستی نداشتند

علاوه بر سه‌گانه اصلی، لوکاس تهیه‌کنندگی چندین فیلم تلویزیونی جنگ ستارگان را نیز بر عهده داشت که برخی از آن‌ها فاجعه‌بار بودند. ویژه‌نامه تعطیلات جنگ ستارگان به‌عنوان یکی از بدترین تولیدات تلویزیونی تاریخ شناخته می‌شود و خود لوکاس یک‌بار به شوخی گفت که اگر وقت داشت و یک پتک، تمام نسخه‌های آن را از بین می‌برد.

البته، «ماجراجویی ایواک‌ها» فیلمی نسبتاً سرگرم‌کننده بود، اما دنباله‌اش، «نبرد برای اندور»، یک عقب‌گرد محسوب می‌شد.

۷. تلاش برای حذف نسخه‌های اصلی سه‌گانه

یکی از تصمیماتی که هنوز هم بسیاری از طرفداران بابت آن از لوکاس ناراحت هستند، تلاش او برای حذف نسخه‌های سینمایی اصلی سه‌گانه بود. با وجود اینکه جلوه‌های ویژه آن‌ها در زمان خود انقلابی بودند، لوکاس از نسخه‌های اولیه راضی نبود و در سال ۱۹۹۷ نسخه‌های ویژه‌ای از فیلم‌ها منتشر کرد که شامل تغییراتی بودند.

مشکل اصلی این بود که او هرگز نسخه‌های اصلی را در کیفیت بالا منتشر نکرد. این تصمیم با انتقادات زیادی روبه‌رو شد، اما لوکاس همیشه بر این باور بود که طرفداران در واقع عاشق «نسخه ناقص» فیلم‌ها شده‌اند.

۶. وابستگی بیش از حد به جلوه‌های ویژه CGI در پیش‌درآمدها

سه‌گانه پیش‌درآمد به دلیل استفاده بیش از حد از جلوه‌های ویژه کامپیوتری مورد انتقاد قرار گرفت. هرچند برخی از این انتقادات منصفانه نبودند، زیرا تیم لوکاس همچنان از جلوه‌های عملی استفاده می‌کرد، اما در برخی صحنه‌ها، CGI بیش از حد مورد استفاده قرار گرفت و از جذابیت بصری فیلم‌ها کاسته شد.

فیلم حمله کلون‌ها در این زمینه بدترین مثال است، زیرا تمامی سربازان کلون به‌صورت کامپیوتری ساخته شده بودند، درحالی‌که در انتقام سیث این رویکرد تغییر کرد و دوباره از لباس‌های واقعی استفاده شد.

۵. ذخیره بیش‌ازحد داستان برای فیلم نهایی پیش‌درآمد

بزرگ‌ترین مشکل سه‌گانه پیش‌درآمد این است که لوکاس بیشتر داستان را برای فیلم آخر نگه داشت. این باعث شد که تهدید شبح بیشتر شبیه مقدمه باشد و حمله کلون‌ها از صفر شروع شود.

در نتیجه، انتقام سیث بیش از حد فشرده و شلوغ شد. اگر لوکاس فیلم‌های خود را بهتر تقسیم‌بندی می‌کرد، داستان به‌طور متوازن‌تری روایت می‌شد.

۴. بی‌توجهی به دنیای گسترده جنگ ستارگان

لوکاس همواره اعلام کرده بود که فیلم‌ها و سریال‌های او از نظر داستانی بر دیگر آثار جنگ ستارگان اولویت دارند. این سیاست قابل درک است، اما گاهی منجر به ناهماهنگی‌هایی شد. برای مثال، سریال جنگ‌های کلون که تحت نظر لوکاس ساخته شد، به‌کلی خط زمانی قبلی را نادیده گرفت.

۳. اکران فیلم «جنگ‌های کلون» در سینما

یکی از تصمیمات عجیب لوکاس این بود که سریال جنگ‌های کلون را با یک فیلم سینمایی آغاز کرد. این فیلم در واقع ترکیبی از چهار قسمت اول سریال بود که اندکی تغییر کرده و روی پرده رفت، اما کیفیت پایین انیمیشن و تدوین آن باعث شد فیلم تجربه‌ای ناامیدکننده باشد.

۲. فروش جنگ ستارگان بدون تضمین استفاده از طرح‌های او

لوکاس هنگام فروش لوکاس‌فیلم به دیزنی، انتظار داشت که طرح‌های او برای دنباله‌های جنگ ستارگان مورد استفاده قرار بگیرند. اما دیزنی این ایده‌ها را کنار گذاشت که باعث ناامیدی لوکاس شد. اگر او واقعاً روی این موضوع حساس بود، شاید باید آن را در قرارداد فروش لحاظ می‌کرد.

۱. فروش جنگ ستارگان پیش از اتمام پروژه‌های در دست ساخت

یکی از پیامدهای فروش جنگ ستارگان، لغو پروژه‌های امیدوارکننده‌ای مثل جنگ‌های کلون، سریال «جنگ ستارگان: انحرافات» و بازی‌هایی مثل ۱۳۱۳ بود. البته، این تصمیمات پس از فروش گرفته شد، اما لوکاس می‌توانست اطمینان حاصل کند که برخی از این پروژه‌ها به سرانجام برسند.

با تمام این‌ها، جنگ ستارگان بدون جورج لوکاس هرگز وجود نداشت، و یادآوری این نکته به‌اندازه بررسی اشتباهات او اهمیت دارد.

 

احسان صفاپور

اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image