وقتی " آوازهخوان 2" مد مکس را شکست داد

در ماه مه سال ۲۰۱۵، دو فیلم بسیار متفاوت اما محبوب بهطور همزمان روی پرده رفتند: مد مکس: جاده خشم به کارگردانی جورج میلر و آوازهخوان ۲ (Pitch Perfect 2) به کارگردانی الیزابت بنکس. برخلاف انتظارات، این فیلم اکشن حماسی که بعدها به یکی از بزرگترین آثار سینمای مدرن تبدیل شد، نتوانست در گیشه صدرنشین شود و رقابت را به یک فیلم کمدی-موزیکال زنمحور واگذار کرد.
فیلم آوازخوان حرفهای 2 با افتتاحیهای ۶۹.۲ میلیون دلاری در آمریکا، جایگاه نخست جدول فروش را بهدست آورد؛ رقمی بیش از فروش کلی قسمت اول این مجموعه در سال ۲۰۱۲. در مقابل، جاده خشم که حدود ۱۵۰ میلیون دلار هزینه ساخت داشت، با فروشی ۴۵.۴ میلیون دلاری در رتبه دوم قرار گرفت. این اتفاق درحالی رخ داد که منتقدان از ساختهی میلر بهشدت تمجید کرده بودند و آن را یکی از بهترین فیلمهای سال میدانستند.
دو مسیر متفاوت برای موفقیت
در حالیکه مد مکس: جاده خشم نتیجه بیش از سه دهه تلاش و توسعه پرمشقت بود — از تغییر بازیگر اصلی گرفته تا فیلمبرداری طاقتفرسا در صحراهای نامیبیا — قسمت دوم Pitch Perfect با برنامهریزی سریع، بودجهای متوسط و با تکیه بر محبوبیت قسمت اول، به سرعت وارد فاز تولید شد و موفقیتی تجاری کسب کرد.
در ادامه، جاده خشم با تحسین گسترده منتقدان، ۶ جایزه اسکار از جمله برای تدوین، طراحی صحنه و لباس دریافت کرد و جایگاه خود را بهعنوان یک اثر ماندگار در تاریخ سینما تثبیت کرد. در مقابل، Pitch Perfect 2 راه را برای ساخت قسمت سوم و حتی یک اسپینآف تلویزیونی باز کرد و سود قابلتوجهی برای یونیورسال بههمراه داشت.
درسی برای استودیوهای هالیوود
نکته مهم این است که موفقیت در هالیوود میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد؛ از آثار بزرگ و پرهزینهای مثل مد مکس گرفته تا فیلمهای میانردهای چون Pitch Perfect که با هزینهای کمتر، بازگشت سرمایه بالایی دارند. این تنوع، نه تنها به گیشه کمک میکند، بلکه امکان خلق داستانهای متنوعتری را نیز برای مخاطبان فراهم میسازد.
تجربهی همزمان موفقیت دو فیلم با محوریت زنان، پیامی مهم برای استودیوها دارد: مخاطبانی که در انتظار روایتهایی متفاوت و زنمحور هستند، در صورت ارائه اثر با کیفیت، آن را حمایت میکنند — همانگونه که بعدها با موفقیت پدیدههایی چون باربی شاهدش بودیم.
منبع: slashfilm