شباهت شگفتانگیز روایتهای سوپرمن و بتمن

در تازهترین آثار دیسی، «سوپرمن» (Superman) جیمز گان و «بتمن» (Batman) مت ریوز با پیچشهای داستانی مشابهی مواجه میشوند که شگفتی طرفداران را برانگیخته است. هر دو قهرمان، نسخههای جوان و تازهکار ولی مسئولیتپذیر خود هستند که تازه تجربهٔ قهرمانی و نحوهٔ برخورد با دیدگاه عمومی نسبت به خود را فراگرفتهاند. حتی هر دو با یک ترانهٔ راک در ارتباط با شخصیتشان شناخته میشوند.
در فیلم «سوپرمن»، والدین کریپتونیال این ابرقهرمان، بهجای فرستادنش به زمین بهعنوان ناجی، او را برای تسخیر فرستادهاند و این حقیقت نیمهٔ داستان آشکار میشود. در پایان، سوپرمن نگرش خود نسبت به ریشهها و هدفش را تغییر میدهد و آماده میشود تا قهرمانی واقعبینتر و زمینگراتر باشد.
بهطور مشابه، در فیلم «بتمن»، بروس وین درمییابد که والدینش آن انسانهای فداکار و بیعیب و نقصی که تصور میکرد، نبودهاند. نیمهٔ داستان پرده از نقش احتمالی توماس وین در سکوت کردن یک خبرنگار و پرده برداشتن از جنبههای تاریک خانوادهاش برمیدارد. در پایان، بتمن روش انتقامجویانهٔ خود را کنار گذاشته و به جستجوی عدالت و امید روی میآورد.
هر دو قهرمان با حقیقتی سخت در مورد میراث والدینشان روبرو میشوند که باعث بازنگری در روشهای مبارزه با جرم و دیدگاه آنها نسبت به عدالت میشود. این پیچشها توسط شرور اصلی داستان هر فیلم آشکار شده و شامل رابطهٔ والدین با جامعه و تأثیر مرگ آنها بر امکان رسیدن به آرامش احساسی قهرمانان است.
با پذیرش این حقیقتها، سوپرمن و بتمن میتوانند نسخهای بالغتر و متعادلتر از خود ارائه دهند؛ سوپرمن به قهرمانی زمینگراتر و بتمن به نماد عدالت واقعی تبدیل میشود. با وجود شباهتهای عمیق در داستانهایشان، ادغام دنیای آنها به دلیل تفاوت سبک و قوانین جهانهای متصور، عملی به نظر نمیرسد.
این شباهتهای داستانی، بتمن و سوپرمن را دو روی یک سکه معرفی میکند؛ اگرچه شخصیتها ممکن است اختلاف داشته باشند، اما نقاط مشترک آنها بسیار است و میتواند زمینهٔ همکاری یا تضاد جذاب میانشان را فراهم کند.