نادر فلاح: تنها مردگان پایان جنگ را دیدهاند!

نادر فلاح، بازیگر، کارگردان تئاتر و سینما این روزها نمایش «ببر سفید بنگال در باغ وحش بغداد» نوشته راجیو جوزف را برای اجرا، آماده می کند. این اثر نمایشی از 7 مهر در سالن استاد ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر حدودا به مدت یک ماه اجرا میشود. نمایشنامه مضمونی جنگ دارد و به قول فلاح با تاریخ و زمانه جامعه امروز ما مناسبت دارد. به همین مناسبت با نادر فلاح به گفتوگو نشستیم.
نادر فلاح درباره چرایی انتخاب این نمایشنامه گفت: همیشه کارهایی که میخواهم کارگرانی کنم دنبال نمایشنامههایی می گردم که مناسبتی با تاریخ و زمانه و وضعیت جامعهای که در آن زندگی میکنم، داشته باشد. سالها پیش نمایش «کابوسهای آنکه نمیمیرد» را انتخاب کردم که داستانی ایرانی از آقای طاهری بود. سال قبل «جایی که گوزنها آواز میخوانند» یک مونولوگ ایرانی بود که اجرا کردم. مدتها دنبال یک نمایشنامه بودم که درباره انسانهای گرفتار میان جنگ و صلح باشد، مانند جنگ 12 روزه که نظم زندگی و نظم روانی افراد بسیاری را به هم ریخت، من همین دیشب کابوس جنگ میدیدم! مسالهای است که برای ما ایرانیان بعد از این جنگ مهم شده است. این نمایشنامه «ببر بنگال در باغ وحش بغداد» که ما با عنوان «ببر سفید بنگال در باغ وحش بغداد» اجرا میکنیم، نویسندهاش «راجیز جوزف» به خاطر این اثر کاندید جایزه پولیتزر شده و در برادوی با بازی «رابین ویلیامز» در نقش ببر اجرا شده است.
این کارگردان و بازیگر درباره موضوع نمایش، افزود: داستان در سال 2003 اتفاق میافتد، همان سالی که ارتش آمریکا به عراق حمله میکند و صدام را نابود میکند. در جریان از بین رفتن این دیکتاتور، عدی حسین و قصی حسین، پسران صدام، که بسیار جنایتکار بودند،کشته میشوند. ماجرای دیگری که در آن سال اتفاق میافتد، در باغ وحش بغداد، حدود 1000 حیوان را نگهداری میکردند که بعد از این اتفاقات تنها 32 حیوان باقی میماند. ماجرای نمایش در مورد ببری است که ببر نیست و خود نویسنده هم میگوید، انسان است و در باغ وحش بغداد گرفتار شده است. در زمانی که آمریکاییها حمله کرده و به بعضی از قفسها، خمپاره اصابت کرده، تعدادی از حیوانات از جمله 8 تا شیر فرار می کنند. ببر، همان ابتدای نمایشنامه توسط یکی از سربازان آمریکایی کشته میشود و روح سرگردانش در بغداد میچرخد. اتفاقات از گردش و کشف ببر از شرایط زندگی انسا، شرایط جنگ و مواجههاش با انسانهای دیگر اتفاق میافتد. به موازات این داستان، ماجرای دو سرباز آمریکایی که یکی روانی میشود و دیگری دستش قطع میشود هم در نمایشنامه آمده است و حتی داستان کودکی را میبینیم که در جنگ سوخته است... نمایشنامه به بخشی از مشکلات جنگ می پردازد و تاثیراتی که بر زندگی روحی، روانی و مادی انسانها میگذارد.
فلاح درباره اینکه آیا فقط جنگ، رویارویی دو ارتش است یا خیر، اظهار داشت: مهمترین مساله نمایش، این است که اساسا جنگ چیست؟ آیا همین بمب، تیر و کشته شدن است یا فراتر از اینهاست که باید بهعنوان تمثیل و نماد به آن توجه کرد. اساسا، ما انسانها در جنگ هستیم، با خودمان و دنیایمان. افلاطون جمله زیبایی دارد: «تنها مردگان پایان جنگ را دیدهاند!» یعنی انگار هیچ وقت جنگ تمام نخواهد شد و بهطور مداوم انسان در این ورطه جنگ گرفتار است. در واقع ما وقتی از جنگ حرف میزنیم، در پشت آن از آرزوی خودمان برای برقراری صلح،امنیت، آرامش، عشق و دوستی حرف میزنیم. آرزو می کنم جنگ وجود نداشته باشد و روزی همهی ملتها در کنار یکدیگر، فارغ از اختلافات عقیدتی و سیاسی، به عنوان انسان قرار بگیرند تا به آرامش برسند.
این هنرمند درباه اینکه مخاطب چقدر با نمایش «همذاتپنداری» میکند و به سالن نمایش میآید، گفت: ارتباط مخاطب با اثر خیلی غیرقابل پیشبینی است. من وقتی «کابوسهای آنکه نمیمیرد» را اجرا کردم، با اینکه تئاتری جدی، سیاسی و اجتماعی بود، مخاطبان زیادی به سالن میآمدند و 4 دوره اجرای نمایش را تمدیدکردیم، دو دوره در سالن مولوی و دو دوره در سالن شهرزاد به روی صحنه رفتیم. همینطور از تئاتر تکنفره «گوزنها» هم استقبال شد و امیدوارم این اثر نیز مورد استقبال قرار بگیرد و سینه به سینه برای نمایش تبلیغ کنند، چون این نمایش، دغدغههای سیاسی و اجتماعی دارد و مسائل انسانی را مطرح میکند. این نمایش، قصهی جذابی دارد اما به هر روی نمیتوانم پیشبینی کنم که چه اتفاقی خواهد افتاد. آرزوی من برای همه این است که همیشه پر از مخاطب باشند و کارگردانها از کار کردن در تئاتر ناتئاترهاامید نشوند.
فلاح درباره زمان تمرین و آمادهسازی نمایش، گفت: از زمانی که نمایش را پیدا کردم، حدود یک ماه و نیم طول کشید تا این نمایش آماده شد.
بازیگر نمایش «تب» درباره ترکیب بازیگران نمایش نیز یادآور شد: رامین سیار دشتی، بازیگر درجه یک تئاتر است و گزینه مناسبی برای نقش ببر بود. قبلا هم بایکدیگر کار کرده بودیم. با برخی دیگر در مقام تهیهکننده و یا کارگردان کار کرده بودم، تواناییشان را میشناختم و از تعهدشان نسبت به تئاتر را خبر داشتم. با چند نفر از عوامل هم اولین باری است کار میکنم اما همگی آگاه و با عشق و متعهد هستند، انتخابها حرفهای بود و صرفا از روی دوستی نبود. چون ما در نمایش نیاز به دانستن زبان عربی هم داشتیم، بازیگرانی چون مصطفی خیرالهی و ایوب بویزل از بازیگرهای جنوب کشوربه گروه ما پیوستند.
نمایش «ببر سفید بنگال در باغ وحش بغداد» نوشته راجیو جوزف به کارگردانی نادر فلاح از 7 مهرماه ساعت 21 در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه می رود و بلیتفروشی آن از فردا(30 شهریورماه) آغاز میشود.
منبع: ایران تئاتر