درخشش Demon Slayer: Infinity Castle موفقیتی که فیلم‌های ابرقهرمانی حسرتش را دارند

درحالی‌که سال‌ها فیلم‌های ابرقهرمانی هالیوود سلطه‌گر گیشه جهانی بوده‌اند، انیمه «شیطان‌کش: قلعه بی‌نهایت»(Demon Slayer: Infinity Castle) با استقبال بی‌سابقه‌ای به ویژه در شرق آسیا، قواعد بازی را تغییر داده است. پیش‌فروش بلیت‌های این فیلم به سطح رکوردهای اوج مارول نزدیک شده و در مناطقی مانند هنگ‌کنگ، طرفداران به شکلی بی‌سابقه از زمان «انتقام‌جویان: پایان بازی» (Avengers: Endgame) به سینماها هجوم برده‌اند.

شگفت‌آورتر این است که این فیلم انیمه‌ای، برگرفته از مانگایی که سال‌ها پیش به پایان رسیده، بیشتر از بسیاری از فیلم‌های بزرگ آمریکایی حال حاضر هیجان ایجاد کرده است. درحالی‌که ژاپن معمولاً مرکز توجه است، این بار تایوان و هنگ‌کنگ در کانون هیاهوی رسانه‌ای قرار دارند و «شیطان‌کش» به پدیده‌ای جهانی تبدیل شده است. نکته مهم اینجاست که برخلاف فیلم‌های ابرقهرمانی که با خستگی مخاطب مواجه‌اند، موفقیت این انیمه به خاطر عشق و وفاداری واقعی هواداران است.

پیش‌فروش بلیت‌ها برای «قلعه بی‌نهایت» به بیش از ۱۰ میلیارد ین ژاپن (حدود ۷۰ میلیون دلار آمریکا) می‌رسد و در هنگ‌کنگ تمامی نمایش‌ها پیش از اکران کاملاً فروخته شده‌اند. چنین تقاضای عظیمی باعث شده سینماهای محلی ناتوان از پاسخگویی شوند و طرفداران برای یک بلیت ساده، حتی در سراسر مراکز خرید صف بکشند.

این موفقیت چشمگیر حتی کشورهای همسایه را نیز به واکنش واداشته و چین را مجبور به اضافه کردن فیلم به جدول اکران‌های خود کرده است، امری که معمولاً به دلیل موانع اداری دشوار است. «قلعه بی‌نهایت» تنها یک انیمه موفق نیست، بلکه یک غول گیشه منطقه‌ای است.

آنچه این موفقیت را برجسته می‌کند، رشد بدون تبلیغات پرهزینه و گسترده‌ای است که معمولاً در فیلم‌های هالیوودی دیده می‌شود. فیلم‌های ابرقهرمانی برای جذب مخاطب، به بودجه‌های کلان و تبلیغات مکرر وابسته‌اند، اما «شیطان‌کش» به لطف داستان‌گویی جذاب و پیوند عاطفی واقعی با مخاطبان، توانسته است محبوبیت خود را حفظ کند.

رسانه‌های تایوان نیز در هیجان‌سازی برای فیلم از رسانه‌های ژاپنی پیشی گرفته‌اند که نشان می‌دهد این انیمه به فراتر از یک اثر صرفاً ژاپنی، به پدیده‌ای فرهنگی و احساسی در منطقه تبدیل شده است.

در نهایت، «شیطان‌کش: قلعه بی‌نهایت» نه تنها رکوردشکن است، بلکه ماشین تبلیغاتی هالیوود را به چالش کشیده و نشان می‌دهد که وقتی داستان در اولویت قرار گیرد، عشق واقعی مخاطبان نیز به دنبال خواهد آمد.