10 سریال جنایی درخشان که حتما باید قبل از مرگ ببینید؛ از پیکی بلایندرز تا کارآگاه حقیقی

ترجمه اختصاصی سلام سینما - مروا موسوی: تلویزیون با ایجاد امکان روایت داستانهای طولانی و فرصت ویژهای که برای پرداخت جزئیات شخصیتها فراهم میکند، رسانهای منحصربهفرد است. اگرچه درخشانترین لحظات آن از فانتزی تا علمیتخیلی امتداد دارد، اما همواره این ژانر جنایی بوده که سلطهای بیرقیب بر صفحه کوچک داشته است. این آثار با هیجانهای پرشتاب، پیچیدگیهای اخلاقی و شخصیتهایی خاکستری، تعریف تازهای از درام را ارائه دادهاند. از خیابانهای بیرحم بالتیمور امروزی تا انگلستان صنعتی دهه ۱۹۲۰، این مجموعهها نماد قدرت درام و زیبایی سبک جناییاند؛ شاهکارهایی که تماشای آنها برای هر دوستدار تلویزیون ضروری است.
۱۰. Ozark (۲۰۱۷–۲۰۲۲)
«اوزارک» داستان سقوط خانواده بایرد است که پس از تهدید مرگبار مافیا، ناچار میشوند زندگی معمولی خود را ترک کرده و در منطقهای روستایی ساکن شوند. مارتی بایرد (جیسون بیتمن)، برنامهریز مالی زیرک، برای نجات جانش وارد همکاری با یک کارتل مکزیکی میشود و خانوادهاش بهتدریج در سبک زندگی جنایی فرو میروند.
این سریال با بازیهای درخشان، تعلیقهای نفسگیر و روایت پرتنش، به اثری اعتیادآور بدل میشود که تصویر تازهای از یک خانواده آمریکایی در دل جنایتهای سازمانیافته ارائه میدهد.
۹. Hannibal (۲۰۱۳–۲۰۱۵)
«هانیبال» با شکوه بصری و خشونتی هنرمندانه، یکی از متفاوتترین سریالهای جنایی دو دهه اخیر است. ویلی گراهام (هیو دنسی)، پروفایلر افبیآی، با توانایی خاص خود در همذاتپنداری با قاتلان سریالی، تلاش میکند روان آنها را بشناسد. او همزمان برای حفظ سلامت روانی خود به روانپزشکی به نام هانیبال لکتر (مدس میکلسن) مراجعه میکند؛ بیخبر از اینکه خود او هیولای پشت پرده است.
با وجود پایانبندی کمی شتابزده، «هانیبال» بهلطف رابطههای پیچیده شخصیتها، صحنههای جنایی خلاقانه و بازیهای درخشان بازیگران، به درامی تاریک و فراموشنشدنی بدل میشود.
۸. Sherlock (۲۰۱۲–۲۰۱۷)
سریال «شرلوک» با بازی بندیکت کامبربچ و مارتین فریمن، شخصیتهای افسانهای آرتور کانن دویل را به لندن امروز میآورد. معماهای قتل و کشمکش با تبهکاران نابغه، این اثر را به یکی از اعتیادآورترین سریالهای تاریخ بدل میکند. شیمی کمنظیر میان شرلوک و دکتر واتسون، ترکیبی از طنز، هوش و تعلیق میسازد که بهسختی میتوان از آن دل کند.
۷. Peaky Blinders (۲۰۱۳–۲۰۲۲)
«پیکی بلایندرز» تنها یک سریال نیست، بلکه پدیدهای فرهنگی است که حتی مد و سبک زندگی را تحتتأثیر قرار داده است. داستان خانواده شلبی، بهویژه توماس شلبی (کیلیان مورفی)، از خلافکاران محلی تا بازیگران عرصه سیاست جهانی امتداد دارد.
این مجموعه با ترکیب خشونت عریان، کاراکترهای پیچیده و فضایی تاریخی پرکشش، به یکی از تماشاییترین آثار تلویزیونی معاصر بدل شده است.
۶. The Bridge (۲۰۱۱)
«پل» از درخشانترین نمونههای ژانر اسکاندیناویایی جنایی است. در فصل اول، جسدی نصفشده دقیقاً روی مرز دانمارک و سوئد در پل اورسوند پیدا میشود و پلیس دو کشور ناچار به همکاری میشوند.
این سریال با فضاسازی واقعگرایانه، روابط پیچیده شخصیتها و طراحی دقیق جنایات، تماشاگر را به جهانی تاریک و بیپیرایه میکشاند.
۵. True Detective (۲۰۱۱–)
فصل اول «کارآگاه حقیقی» بهحق یکی از خیرهکنندهترین روایتهای جنایی تلویزیون است؛ پرونده قتلی آیینی در لوئیزیانا که پلیس را به دنیایی از فساد اخلاقی میکشاند. روایت غیرخطی و بازیهای ماتیو مککانهی و وودی هارلسون، اثری فراموشنشدنی خلق میکند.
هرچند فصل اول درخشانترین است، اما فصلهای بعدی نیز با روایتهای تازه از فساد سیاسی، پروندههای ناپدیدشدگان و فضاسازی رازآلود آلاسکا، همچنان ارزش دیدن دارند.
۴. Mindhunter (۲۰۱۷–۲۰۱۹)
این سریال بر اساس کتاب واقعی *Mindhunter: Inside the FBI’s Serial Crime Unit* ساخته شده و با حضور دیوید فینچر در پشت صحنه، اثری ماندگار در ژانر جنایی است. داستان درباره مأموران افبیآی است که در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی با مصاحبه از قاتلان سریالی، پایههای «پروفایلینگ جنایتکاران» را بنا میگذارند.
ترکیب بازیهای درخشان، جزئینگری حیرتآور و فضاسازی سینمایی، «مایندهانتر» را به شاهکاری ناتمام بدل کرده که هنوز طرفداران در انتظار فصل سوم آن هستند.
۳. Breaking Bad (۲۰۰۸–۲۰۱۳)
«برکینگ بد» قصه والتر وایت (برایان کرانستون) است؛ معلمی مبتلا به سرطان که برای تأمین آینده خانوادهاش به تولید متامفتامین روی میآورد. اما این تصمیم به سقوطی تدریجی در اعماق فساد و قدرت بدل میشود.
این سریال با نویسندگی بینقص و بازی خیرهکننده کرانستون، یکی از کاملترین آثار تاریخ تلویزیون است که نهتنها با پایانی بیعیب، بلکه با اسپینآفی درخشان به نام «بهتر است با سال تماس بگیرید» (Better Call Saul) جهان خود را گسترش داد.
۲. The Sopranos (۱۹۹۹–۲۰۰۷)
«سوپرانوها» یا «خانواده سوپرانو» یکی از تأثیرگذارترین سریالهای تاریخ تلویزیون است. جیمز گاندولفینی در نقش تونی سوپرانو، رئیس مافیای نیوجرسی، تصویر تازهای از یک جنایتکار با بحرانهای شخصی ارائه میدهد. جلسات رواندرمانی او، درامی عمیق درباره خانواده، قدرت و هویت میسازد.
با بازیهای قدرتمند، خشونت تکاندهنده و نگاهی طنزآلود به زندگی مافیا، این سریال مرزهای تلویزیون را جابهجا کرد و الهامبخش نسلهای بعدی شد.
۱. The Wire (۲۰۰۲–۲۰۰۸)
«وایر» شاهکاری بیرقیب در تلویزیون است. ساخته دیوید سایمون، روزنامهنگار جنایی بالتیمور، این سریال ساختار پیچیده قاچاق مواد، پلیس، سیاست، آموزش و رسانه را در هم میتند. هر فصل بُعدی تازه از شهر و نظام فاسد آن را آشکار میسازد.
قدرت «وایر» در انسانیت نهفته در دل روایت است؛ شخصیتهایی که محکوم به شکستاند، اما با تمام وجود برای بقا تلاش میکنند. این سریال همزمان مستندی اجتماعی و درامی جنایی است که میتواند نگاه تماشاگر را به نابرابری و قربانیان جنایت تغییر دهد.
منبع: Collider