جستجو در سایت

1404/06/01 16:16
داستان عامه‌پسند - 9

نقد سریال بیگانه: زمین؛ احیای فرنچایز Alien | شیطان زاد و ولد می‌کند!

نقد سریال بیگانه: زمین؛ احیای فرنچایز Alien | شیطان زاد و ولد می‌کند!
نوآ هاولی در سریال «بیگانه: زمین»، از دل یک فرنچایز قدیمی، خوانشی انسانی از مفهوم شرارت را بیرون کشیده است.

اختصاصی سلام سینما - کسری ولایی: فقط صبر کنید تا برسید به آخر اپیزود سوم سریال؛ با درجه‌ای از قساوت و شرارت مواجه می‌شوید که مدت‌ها در فرنچایز «بیگانه» غایب بوده یا تلاش برای تجسم آن ناکام مانده (مثلا در «بیگانه: رستاخیز» یا «پرومتئوس»). شرور واقعی در هاله‌ای از تاریکی و ناشناختگی پنهان نشده بلکه میل جنون‌آمیز بشر به ایفای نقشی خدای‌گونه است که موجب زاد و ولد شیطان می‌شود و جعبه پاندورا را باز می‌کند. نوآ هاولی بار دیگر از دل یک فرنچایز قدیمی، خوانشی انسانی از مفهوم شرارت را بیرون کشیده است.


بیشتر بخوانید:

داستان عامه‌پسند - 7: نقد فیلم زندگی چاک | رقص طولانی و فروپاشی ذهنی

داستان عامه‌پسند - 8: نقد فیلم ادینگتون ساخته آری استر | هیستری جمعی به زبان نه چندان ساده


داستان «بیگانه: زمین» دو سال قبل از فیلم اول مجموعه اتفاق می‌افتد. فضاپیمای کمپانی ویلند-یوتانی در برجی متعلق به کمپانی رقیب و نوپای پرادیجی سقوط می‌کند. قهرمان قصه هم اولین نمونه‌ی موجود‌ از خودآگاهی انسانی انتقال‌یافته به یک کالبد مصنوعی و دارایی ارزشمند پرادیجی است که می‌تواند جای سایبورگ‌ها و اندرویدهای یوتانی را بگیرد. محموله‌ی خطرناک فضاپیما چیزی نیست چند گونه‌ی ناشناخته‌ از جمله زینومورف. پس رقابت میان یوتانی و پرادیجی برای تصاحب این کشفیات ارزشمند و مرگبار بالا می‌گیرد... .

یکی از دستاوردهای سینما، خلق گونه‌های زیستی خیالی و باورپذیر ساختن وجود آن‌ها برای تماشاگران است. شاید یکی از شاخص‌ترین نمونه‌ها زینومورف در فرنچایز «بیگانه» باشد که پنج دهه از حیاتش در دنیای سرگرمی می‌گذرد. موجوداتی که نمی‌دانیم در چه سطحی از هوشمندی قرار دارند و تا چه حد ذاتشان آمیخته به شرارت و تباهی است ولی همین که در صحنه حضور پیدا می‌کنند، مطمئن شویم دیگر هیچ جای امنی وجود ندارد. پیدایش چنین جانور مخوفی به فیلم ریدلی اسکات برمی‌گردد و طراحی‌های کابوس‌وار اچ. جی گیگر که در بدو امر اصلا قرار نبود به یک مجموعه‌ی سینمایی عظیم تبدیل شود. سلیقه و رویکرد متفاوت اسکاتِ جوان، «بیگانه» را به جای یک فیلم ترسناک رده ب، تبدیل کرد به اثری متفاوت و منحصر به‌فرد. چند سال بعد جیمز کامرون بود که دنیای خیالی «بیگانه‌ها» را با الهام از جوّ سایبرپانک دهه‌ی هشتاد میلادی گسترش داد و ژانر و لحن داستان را تا حدود زیادی عوض کرد. 

در ادامه گرچه فرنچایز «بیگانه» بزرگ‌تر شد، هیچ‌وقت از دو فیلم اول فراتر نرفت. حتی بازگشت خود ریدلی اسکات به مجموعه هم چیزی فراتر از ناامیدی به دنبال نداشت. تا اینکه چند سال قبل، استودیو تصمیم گرفت مسیر متفاوتی را دنبال کند و کار را سپرد به چهره‌های تازه‌نفس. فیلم فده آلوارز که سال قبل روی پرده رفت، فراتر از انتظار عمل کرد. «بیگانه: رومولوس» قرار بود از نظر داستانی در فاصله‌ی فیلم اول و دوم اتفاق بیفتد اما همین محدودیت روایی تبدیل شد به سایه‌ای سنگین و طبق روال دنباله‌ها و بازآفرینی‌های چند سال اخیر، تلاش تحمیلی برای ادای دین به گذشته‌ی مجموعه، تا حد زیادی بداعت و خلاقیت آلوارز و همکارانش را مهار کرد. حالا نوبت رسیده به نوآ هاولی تا پس از ساخت سریال «فارگو» و گسترش فیلم برادران کوئن به یک منظومه‌ی معنایی، برای اولین بار شرارت و سیاهی زینومورف‌ها را به سیاره‌ی زمین بیاورد.


بیشتر بخوانید:

سریال Alien: Earth خط زمانی فرنچایز بیگانه را زیر سؤال برد

سریال Alien: Earth چگونه به دنیای فیلم اصلی Alien متصل می‌شود؟


«بیگانه: زمین» درست مثل «رومولوس» طرفداران فرنچایز را در اتمسفر و زیبایی‌شناسی آنالوگ یادآور دو فیلم اول گیر می‌اندازد اما فراتر از آن، عین یک در پشتی جدید عمل می‌کند و سراغ جنبه‌‌هایی نادیده و ناگفته از مختصات و مناسبات حاکم بر این جهان خیالی می‌رود. جای تعجب ندارد که زمین آینده‌نگرانه‌ی سریال به طرز کنایی یادآور «بلید رانر» (دیگر فیلم مهم ریدلی اسکات) از کار درآمده و ایده‌ی هوش یا کالبدهای مصنوعی، فرصت جذابی را فراهم آورده برای کاویدن ذهن و ماهیت انسان. البته فراموش نکنید که عملا داریم درباره‌ی یک محصول علمی-تخیلی و قله‌ی مهمی در فرهنگ عامه حرف می‌زنیم و خوشبختانه امر به سازندگان سریال مشتبه نشده (مثل بلایی که سر «وست‌ورلد» آمد). هرچند که مدیوم تلویزیون و ضرورت روایت قصه در هشت اپیزود هم محدودیت‌های خودش را به دنبال داشته و گاهی اوقات فرمول‌های تکراری و تاکیدات اضافی توی ذوق می‌زند، تا اینجای کار هاولی به طرز هوشمندانه‌ای با انتظارات بینندگان برای تجربه‌ی موقعیت‌های آشنا بازی کرده و تمام برگ‌هایش را نسوزانده. 

باید دید که «بیگانه: زمین» در قسمت‌‌های بعدی چطور ادامه پیدا می‌کند و سریال می‌تواند فراتر از یک عنوان موفق در مجموعه، مسیر فرنچایز را تغییر و جهان قصه را گسترش دهد؟ چنین دستاوردی قطعا از اکتشافات فضایی ویلند-یوتانی کمتر نیست و به نتیجه نمی‌رسد مگر با قربانی‌ کردن عناصر آشنا و قدیمی.


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image