روایت گلاره عباسی از بازگشت به ایران در ۱۸ سالگی و «سوینا»
به گزارش سلام سینما در آخرین همایش «تد» در ایران، گلاره عباسی، بازیگر سینما و تلویزیون، درباره ایدههایش در عرصه هنر و بهویژه راهاندازی سینمای ویژه نابینایان توضیح داد. او ابتدا گفت: «وقتی همه من را میبینند؛ من را به عنوان یک بازیگر میشناسند و فکر میکنند گلاره عباسی آمده است تا راجعبه بازیگریاش حرف بزند. بله من تقریبا در ۱۵ سال گذشته فکر میکردم آنچه مسیر زندگیام را تغییر داد بازیگری بوده و چند ماه است که فهیدهام اینگونه نیست و آنچه که دنبالش بودم و قرار است همه چیز را عوض کند، یک چیزی به اسم سوینا(سینما ویژه نابینایان) است.»
او ادامه داد: «سوینا، ابتدا یک بخشی از زندگیام بود. بعد پررنگتر شد بعد شد همه زندگیام و حالا زندگیای وجود ندارد؛ سوینایی وجود دارد که من در کنارش زندگی میکنم و از این بابت خیلی خوشحال هستم.»
برگشت به سرزمین مادری
عباسی افزود: «اگر بخواهم از قبلتر شروع کنم در خانوادهای به دنیا آمدم و پدر و مادری داشتم که اهل هنر بودند و قصه و تخیل و شاهنامهخوانی در خانه ما زیاد بود. شاید همین قصه و تخیل باعث میشد که من فکر کنم هرچه را که میخواهم انجام دهم، باید در قالب یک قصه انجام دهم و همیشه شاهزادهای میشدم که به آرزوهایش میرسید. همیشه از بچگی پدرم گفته بود ۱۸ ساله که شدی چمدانت را به دست میگیری تا بروی دنیا را ببینی و دنیا را بشناسی. ۱۸ ساله شدم و ایران زندگی نمیکردیم. چمدانم را دست گرفتم و گفتم خوب دیگر الان وقتش است. گفتم من میروم سرزمین مادریام. میخواهم بروم ایران، زندگی و خدمت کنم.»
این بازیگر سینما و تلویزیون در ادامه بیان کرد: «این موضوع به یک بحران تبدیل شد؛ قول ۱۸ سالهای که به من داده بودند. گفتند مگر میشود دختر ۱۸ ساله به تنهایی برود؟ برای چه میخواهی بروی ایران زندگی کنی. تمام این بحران به یک جریانی تبدیل شد که من به خودم آمدم و دیدم با یک چمدان در فرودگاه امام خمینی (ره) هستم، در حالی که همه خانواده میخواستند کاری کنند که من برگردم. برنامه این بود که هر کسی که در ایران داریم اجازه ورود به منزلش را به من ندهد که من برگردم. نه آدرسی داشتم نه تحصیلاتی و نه حساب بانکی. آن موقع دیدم امید دارم و هدف. حالا شباهت این خاطره و این شب و شبی که تصمیم گرفتم بخواهم پیوند بزنم به سوینا چه بود. شبی که تصمیم گرفتم موسسه و گروهی به نام سوینا را ایجاد کنم همان شبی بود که من دختر ۱۸ سالهای بودم که محیط بیرون را نمیشناخت ولی انگیزه و امید داشت.»
آرزوهای خانم بازیگر
بازیگر سریال «شهرزاد» در ادامه با بیان اینکه نابینایان هم در رادیو ما کار میکنند و هم برنامهها را میشنوند، افزود: «یکی از بهترین محتواها را در رادیوی ما تولید میشود. به قصه شب رسیدیم. شبی یک ربع قصه شب داریم و آن را به صورت پادکست پخش میکنیم و ادیت و میکس آن با بچههای نابینا است. اشتغالزایی بینا و نابینا و کار کردنشان در کنار یکدیگر اتفاق افتاده است. سوینا یک برنامه بلندی است که ۷ روز در هفته برنامههایش را پخش میکند. برنامهای به نام خیال عکس هم داریم که عکسهای معروف دنیا را برای بچههای نابینا توضیح میدهیم و آنها را با مفاهیم خیلی خاصی مثل سایه اجسام آشنا میکنیم اینقدر اینها را خوب توضیح میدهند که جهان دیگری هم رو به من و هم رو به عزیزان دیگر باز شده است.»
گلاره عباسی درباره برنامههای آینده خود گفت: «میخواهیم یک اپلکیشن و پلی لند طراحی کنیم. این یکی از بزرگترین آرزوهای من است. حتما خیلی از شما بچه دارید ولی بچههای نابینا زمین بازی ندارند. ما پلی لندی برای بچههای نابینا درست میکنیم که با خط بریل است. این را کلید زدهایم و میخواهیم زمین بازی باشد. شهرمان را صوتی کنیم. از تهران شروع میکنیم. لوکیشنهای مهم تهران را صوتی میکنیم و توضیحدار میکنیم. جنبه تاریخی و اطلاعاتی را میگوییم تا نابینایان صاحب تصوری از آنها شوند. آرزوی بزرگی دارم؛ اینکه همه سینماهای ایران مجهز شود به سیستم هدفون که خودشان بتوانند به صورت مستقل در کنارعزیزان دیگر آنلاین و صوتی توضیحات را گوش بدهند. من شک ندارم که سوینا به زودی و با کمک تک تک هنرمندان و آدمهایی که شاید اینجا نشستهاند تمام فیلمهای سینمای ایران را صوتی میکند و همه نابینایان در کنار بینایان با یکدیگر فیلمها را توضیحدار میبینند.»