انفرادی، کمدیای که شکل نگرفتهاست

«انفرادی» فیلم شبهکمدی و مبتذلی است از کارگردان «دینامیت» و «تگزاس» که این روزها اکران شدهاست و فروش آن هم روند افزایشی دارد، اما با بهای بلیت ۴۵ هزارتومانی نمیشود ارزیابی در رضایت مخاطب داشت. انفرادی در ادامه دیگر ساختههای اطیابی، اثری است که قصد دارد مخاطب را با شوخیهای جنسی و اروتیک با موقعیتهای خامدستانه و دستمالیشده بخنداند. اطیابی اگر در «دینامیت» با مضامین ارزشی شوخی کردهبود که قادر به تأثیرگذاری هم نبود، اما در «انفرادی» قصد داشته پیوندی میان کمدی و سیاست شکل بدهد، اما این پیوند آنقدر ابتدایی است که حتی نمیشود ذرهای از فیلم را به عنوان هنر یا دغدغه فیلمساز درک کرد، اگر چه این گونه مطرحشده که سینما یعنی سرگرمی، اما اینکه فیلم فاقد فیلمنامه و مضمون واحد باشد، نه سرگرمی است و نه هنر. اگر نام کارگردان را از فیلم جدا کنیم انگار تمامی این شبهکمدیها را یک نفر میسازد. مواد لازم و فرآیند شکلگیری آن، حضور یک تا چند بازیگر کمدی است و استفاده از دیالوگهایی که بیشتر بداههپردازی است. در واقع مهمنبودن فیلمنامه و استفاده از موقعیتهای جنسی چندپهلو که در رفتارهای جوانان کوچه و خیابان دیده میشود، حاصلش فیلم «انفرادی» است که هیچ عمق و میزانی از داستانپردازی یا یک خط روایی نسبتاً منطقی در آن یافت نمیشود.
تکیه «انفرادی» به رضا عطاران است و این یعنی فروش قابلملاحظه! اما حتی عطاران هم در این فیلم چنگی به دل نمیزند و شوخیهای همیشگیاش کهنه شدهاست. احمد مهرانفر هم برای نقشش اضافی است و گاهی نبودنش بیشتر به فیلم کمک میکند.
حضور مهدی هاشمی هم حلقه این رفاقت را با گسست مواجه کردهاست؛ یعنی حضوری خنثی دارد که حتی دیالوگگوییاش هم نمیتواند جذابیتی برای خود فیلم داشتهباشد.
حضور این سه بازیگر دلیل مهمی است که کمدی ذهنی اطیابی روی پرده شکل نگیرد و اضافه کنید که اطیابی سعی داشته چند موضوع سیاسی را در هم تنیده کند و از ایجاد موقعیتها از مخاطب خنده بگیرد، اما نه تنها این موقعیتها قوام لازم را در ایجاد موقعیت دراماتیک ندارد بلکه الکن و نارس و البته تکراری است. تا به حال چندین فیلم درباره آقازاده و موسسه مالی اعتباری و اختلاس ساخته شده و حالا انفرادی میخواهد با ابتداییترین حالت ممکن به این موارد بپردازد، اما فضای فیلم خنثی و بیربط است و اضافه کنید که این فیلم مانند دینامیت یا تگزاس بد آموزی دارد. در یک سکانس کشیدن علنی مواد مخدر در ماشین پلیس و در سکانسی دیگر معتادی در پارک دست در لباس بهرام میکند تا مواد مخدرش را پیدا کند. از این گونه موقعیت و دیالوگها در فیلم فراوان است و این موقعیتها شاید در سالن سینما از مخاطب خنده بگیرد، اما به چه قیمتی؟! انفرادی نه تنها برای مخاطبش نکتهای ندارد بلکه فیلم بدآموزی دارد و چشم به گیشه دارد انگار با اثری تکه پاره مواجهیم، اثری که به هم وصله خورده و هیچ علت و معلولی در میان نماها و سکانسها احساس نمیشود و این اثبات میکند که کارگردان سعی داشته اثری در راستای بساز و بفروشی بسازد. سکانس دزدی از بانک با آهنگ متن فیلم بالاتراز خطر میتواند یکی از فاجعهترین سکانسهای این فیلم باشد که قطعا برای کودکان زیر ۱۰ سال جذابیت دارد. اضافه کنید سکانس عمل جواد در بیمارستان و دیالوگهایی که میان دکتر (امید روحانی) و جواد رد و بدل میشود که دیدن این فیلم کنار خانواده را قطعاً با خجالت و شرمساری توأم میکند. در اجرا هم ضعفهای اساسی دیده میشود و این لودگی و مبتذل بودن انفرادی را ثابت میکند.