صدا و سیما سدی برای پیشرفت هنر هفتم

صدا و سیما سدی برای پیشرفت هنر هفتم
همه ی ما ایرانی هستیم و همیشه در هر رشته ای و موضوعی و در هر زمینه ای وقتی مقامی برای یک ایرانی در هرکجای دنیا کسب می شود و یا حتی تلویزیون در حال پخش مستقیم مسابقات جام جهانی کشتی آزاد است و اگر ما اصلا از کشتی هیچ خوشمان نیاید و هیچ سر رشته ای نداشته باشیم تنها آرزویمان در آن چند دقیقه پیروزی بازیکن ایرانی و در نهایت قهرمانی ایران است و بس چراکه ما ایرانی هستیم و هیچ ایرانی نیست که از کسب افتخار برای کشورش خرسند نشود و حتی برای دقایقی به خوشحالی نپردازد. وقتی پای کشور و پرچم و نام ایران در وسط باشد هیچ چیزی شوخی بردار نیست و حتی اگر کسی از رشته ی کشتی متنفر هم باشد، برای دقایقی به تماشای آن می نشیند و پیروزی بازیکن ایرانی را به انتظار می کشد. نه تنها کشتی بلکه تمامی ورزش ها و حوضه های مختلف و سازمان ها و ارگان ها. برای چند دقیقه هم که شده احساس پیروزی و خوشحالی سراسر وجود ما را فرا می گیرد و به شادی می پردازیم. این ها همه بدان معناست که اگر پایش بیافتد همه حاضرند هر کاری که از دستشان برمی آید برای سربلندی و سرافرازی کشورشان انجام دهند و باعث پیشرفت آن قسمت شوند. حال آنکه بیاییم در جهت زمین زدن هموطن خود به دلیل منافع شخصی آن هم در سطح بین المللی هر کاری انجام دهیم و از هیچ چیز برای شکست دادنش دریغ نکنیم این دیگر امریست نادر و غیر انسانی که حتی از روی نام ایران هم رد شده اند و هیچ چیزی جز خودشان برایشان اهمییتی ندارد. کسانی که ادعای پاکی و درستکاری دارند و حرف از اسلام و مسلمان بودن می زنند اما هیچ بویی از انسانیت و منش و شعور انسانی نبرده اند و فقط در حال شعار دادن هستند. افراد ریاکاری که برای رسیدن به منافعشان دست به هرکاری می زنند و از روی همه رد می شوند تا به هدفشان برسند. کسانی که دم از وحدت و همدلی و همزبانی می زنند اما عملشان چیزی جز تفرقه اندازی نیست. پای منافع شخصیشان که وسط بیاید به راحتی روی تمامی اعتقاداتشان پا می گذارند و حتی قانون را هم سرکار می گذارند. آیا درست است که چون فلان آدم با ما به توافق نرسیده و رفته و برای خودش راهی برای پیشرفت انتخاب کرده به دنبال هر راهی باشیم برای زمین زدن او؟ آیا انسانی است که برای سنگ اندازی جلوی پای کسی به بدگویی و دروغگویی رو بیاوریم و به هر دری بزنیم تا شاید وجهه ی او را از نظر دیگران مخدوش کنیم؟ آیا درست است که با تنگ نظری ها و حسدورزی هایمان چوب لای چرخ دیگران بگذاریم که کارشان رونق نگیرد؟ آیا این درست است که تا پیشرفت چشمگیر کسی را می بینیم شروع به بدگویی و تهمت زنی کنیم تا جلوی پیشرفتش را بگیریم؟
مسلما جواب این سوال ها خیر است. اما کسانی هستند که در لباس میش اما ذاتی گرگ صفت دارند و تنها به فکر جیب خودشان اند و بس و لاغیر! با کمی تامل و تفکر در رفتارهای بعضی از سازمان ها و ارگان ها می شود این را کاملا حس کرد که با یک کمبود اساسی مواجه هستند و برای جبران آن به جای استفاده از راه های منطقی و از در مذاکرات، بلافاصله جبهه گیری می کنند و بدِ این و آن را می گویند تا مبادا دیگران خوش بدرخشند وقتی در رکاب آن ها نیستند. مبادا دیگران فکر کنند که فقط با برکت وجود این سازمان نیست که کار فلانی رونق گرفته و به بار نشسته، بلکه ذات آن پروژه است که نظر مردم را جلب می کند و پر مخاطب می شود. همانند سریال پرمخاطب و پربیینده ی شهرزاد که این روزها همه جا صحبت از این سریال خاص و فوق العاده است. اما تنها چیزی که قابل درک نیست خشم و عصبانیت و حسادت صدا و سیماست!
خشم و حسادت صدا و سیما نسبت به سریال شهرزاد از آن کار های عجیب و غریب بود که کم تر کسی انتطار داشت که صدا و سیما نسبت به محبوبیت شهرزاد اینگونه واکنش نشان دهد. نمونه ی بارزش ممنوعیت پخش تبلیغات سریال شهرزاد و ممنوعیت حضور بازیگران شهرزاد در تلویزیون است. صدا و سیما که به شدت از موفقیت شهرزاد خشمگین شده به جای الگوبرداری از این سریال در تلاش است که هر طور شده شهرزاد را تخریب کند. اولین قدم تلویزیون در جهت تخریب "شهرزاد" خودداری از پخش تبلیغات این سریال بود که باعث دلخوری تهیه کننده و کارگردان این مجموعه پرمخاطب نیز شده است. این اقدام ناجوانمردانه ی صدا وسیما صدای اعتراض سید هادی رضوی، سرمایه گزار سریال را درآورد. سید هادی رضوی در نشست خبری شهرزاد گفت: "مدیران دولتی با پول صدا و سیما سریال سازی می کنند و رسانه های شبکه نمایش خانگی را رقیب خود می دانند؛ در حالی که این حوزه هم یک عرصه در کنار صدا وسیما است و نه رقیب آن. وقتی صدا و سیما اجازه نمی دهد که آثار نمایش خانگی در تلویزیون تبلیغ شود، چطور انتظار دارند که مخاطبان به سراغ آثار ترکیه ای و ماهواره ای نروند."
این جمله ی تهیه کننده "شهرزاد" قابل تامل است که صدا و سیما شبکه نمایش خانگی را رقیب خود می داند. بسیار بسیار تاسف برانگیز است که صدا و سیما با آن همه بودجه و نیروی انسانی و قدرتی که در اختیار دارد، از همین رقیب دست و پا بسته هم شکست می خورد! تاسف برانگیزتر و بدتر از این مسئله این است که صدا و سیما شکست خود را نمی پذیرد و می خواهد با حمله به طرف مقابل، اتهام زنی، مچگیری، فضا سازی و ...نقاط ضعف خودش را توجیه کند. این مسئله واقعا باعث سرافندگی ماست که رسانه ملی ما، رسانه ای که از کودکی تا بزرگسالی چه ما و چه فرزندانمان را تحت کنترل خودش داشته و آموزه های زندگی را از این رسانه آموخته ایم، چنین ویژگی هایی دارد و اینگونه اخلاق را زیر پا می گذارد. رسانه ی ملی باید یک رسانه ی کاملا بی طرف و عادل باشد تا همه ی مردم بتوانند از آن استفاده کنند و بهره ببرند و در جهت پیشرفت خود و جامعه از آن کمک بگیرند نه اینکه در اختیار یک عده ی خاص قرار بگیرد و هر آنچه مورد دلخواه آن هاست در شبکه های مختلف سیما ببینیم و هرچیزی که مورد پسندشان است را به خورد مخاطبان بدهند. رسانه ی ملی از آنجایی که اسمش رویش است ملی ست و برای همه ی اقشار جامعه است و همه باید از آن راضی و خشنود باشند نه اینکه تنها یک عده ی خاص و اندک وجود داشته باشند که فقط آن ها از این سیستم به کار برده شده رضایت دارند.
اگر بخاطر داشته باشید چند سال پیش در زمان توزیع سریال "قهوه تلخ" به کارگردانی مهران مدیری که پر فروش ترین سریال تاریخ شبکه نمایش خانگی نام گرفت نیز تلویزیون حاضر به پخش تبلیغات این سریال نشد. در آن زمان تهیه کننده سریال "قهوه تلخ" در اقدامی هوشمندانه و زیرکانه بر روی تابلوهای ال ای دی اطراف زمین ورزشگاه ابوظبی (محل برگزاری بازی تدارکاتی ایران و برزیل) تبلیغ کرد و شبکه سه مجبور شد در هنگام پخش زنده بازی، این تبلیغات را نشان دهد. جالب اینجاست که این حرص و جوش زدن ها و عصبانی شدن ها نیز در زمان پخش سریال "قهوه تلخ" هم از سوی صدا و سیما وجود داشته است و در آن زمان هم چه مستقیم و چه غیر مستقیم واکنش هایی از خود نشان می دادند که این واکنش ها از روی موفقیت چشمگیر سریال "قهوه تلخ" بوده است. صدا و سیما بهتر است به جای تهمت و تخریب دیگران به فکر راهی برای تعامل باشد تا از در دوستی راهی بیابد که همه جذب شوند و به جای شبکه نمایش خانگی، سریال های این چنینی اجازه پخش در صدا و سیما را پیدا کنند. اینگونه هم صدا و سیما پول هایش را دود نمی کند و در راه سریال های بی محتوا و کم مخاطب خرج نمی کند هم مخاطبان فراری از تلویزیون با صدا و سیما آشتی می کنند هم کارگردان های سریال های پربیننده دیگر دغدغه ی فروش شبکه نمایش خانگی را ندارند و هم صدا و سیما با مخاطبان میلیونی اش راضی می شود.
روزنامه جام جم که ارگان رسمی سازمان صدا و سیما است، چندی پیش حمله ی گازانبری اش را آغاز کرد؛ روزنامه جام جم با تیتر "میوه های ممنوعه در شبکه نمایش خانگی" حسابی از خجالت سریال "شهرزاد" درآمد و این در حالی است که این روزنامه همیشه تیتر یک خود را به مسائل مهم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی اختصاص می دهد. جام جم سریال "شهرزاد" را تیتر یک کرد تا به همگان اعلام کند که این موضوع چقدر برایش اهمییت دارد. همانطور که می دانید "میوه ممنوعه" نام یکی از سریال های موفق و پربیننده ی حسن فتحی است که در ماه رمضان سال 1386 از شبکه دو سیما پخش شد. در واقع جام جم با این تیتر کنایه آمیز خود خواست بگوید که سریال "شهرزاد" یک محصول غیرمجاز است! اما سوال اینجاست که اگر "میوه ممنوعه" بار منفی دارد پس چطور این سریال چند سال پیش در صدا و سیما با نامی که خود صدا و سیما آن را برگزید پخش شد؟
این روزنامه در این ماجرا دست پیش را گرفت که پس نیافتد؛ جام جم که در دوران مدیریت جدید کاملا تهاجمی عمل می کند این را وظیفه خود می داند که تمامی انتقاد ها به صدا وسیما را یک به یک پاسخ دهد و در بغضی دفاعیات خود حتی با تاکتیک حمله به یک سازمان دیگر نیز پیش می رود و اینگونه می خواهد مانع حمله های احتمالی شود.
این روزها روزهایی است که انتقاد شدیدی به صدا و سیما وارد است مبنی بر اینکه در ساخت سریال های جذاب و پر بیننده بسیار ضعیف عمل میکند و با وجود استعداد های فراوان در زمینه های بازیگری و کارگردانی به آن ها بی توجهی می کند و آن ها را نادیده می گیرد. روی همین حساب روزنامه جام جم با حمله به سریال "شهرزاد" قصد خلع سلاح کردن مخالفینش را داشت.
در جریان هستید که پخش سریال پربیننده ی شهرزاد برای مدیران صدا و سیما به معنای از دست دادن میلیارد ها تومان پول و میلیون ها مخاطب است. صدا و سیما خیلی دلش می خواست که "شهرزاد" را خودش پخش کند اما زمانی که دید کار از کار گذشته است شروع به کوک کردن ساز مخالف نمود.
نویسنده ی روزنامه ی جام جم بعد از زیر سوال بردن وضعیت شبکه نمایش خانگی، انواع و اقسام تهمت ها را متوجه فیلم های این شبکه کرده است که با هم چند خط این نوشته را می خوانیم: "شبکه نمایش خانگی چندی است آثاری تولید می کند که در آن مصداق های ناهنجاری به چشم می خورد و بعضی از صاحبان فیلم و سریال ها با سوءاستفاده از فضای باز موجود، دست به ترفندهایی گاه غیراخلاقی و منافی باورها و اعتقادات عمومی برای جذب بیشتر مخاطب می زنند. سوال اینجاست که چه شده چاقو دسته خود را بریده و نهادی که قرار بود اتفاقات خوبی را رقم بزند، حالا باعث تبعاتی منفی در جامعه شده و هم به دلیل کارکردی معکوس صدای اعتراض اهالی سینما و تلویزیون را بلند کرده؟" جام جم دقیقا مشخص نکرده است که این اهالی سینما و تلویزیون که معترضند چه کسانی هستند! در گزارش ارائه شده احمد نجفی و محمد حسین فرح بخش دو سینماگری هستند که در این رابطه صحبت کرده اند. این در حالی است که فرح بخش با ساخت فیلم هایی چون "شارلاتان" و "عروس فراری" مورد انتقاد بسیاری از نظر اخلاقی قرار گرفت و حتی صدا و سیما تبلیغات فیلم هایش را پخش نکرده و او به این مسئله معترض هم بوده است. حالا چه شده که به یکباره او چهره ی معتبری برای زیر سوال بردن شبکه نمایش خانگی می شود؟
حرف های مزحک و بی منطق احمد نجفی نیز در این رابطه شنیدنی ست که می گوید: "سریال "شهرزاد" منافع تلویزیون را زیر سوال می برد! اگر شبکه نمایش خانگی با همین معیار های آزاد و رها سریال بسازد، متاسفانه تلویزیون که مخاطب خیلی وسیع تری دارد، از دهن می افتد چون مردم این آثار را به عنوان سریال خریداری می کنند و دیگر به سریال های رسانه ملی اهمین نمی دهند." یعنی چه این حرف آقای نجفی؟ دقیقا منظورتان از این حرف چیست؟ یعنی شما می گویید برای اینکه منافع شخصی یک عده از جمله جنابعالی به خطر نیافتد دیگران هیچ فیلم و سریالی نسازند که مبادا مردم از پای تلویزیون بلند شوند؟ ای کاش شما و امثال شما چیزی به نام منطق را لمس کرده بودید تا می شد با شما وارد بحث تخصصی شد! این دیگر آخر بچه بازی ست که آقا شما کار خوب و عالی نساز چون کارهای بی کیفیت ما دیگر خریدار پیدا نمی کند و همه کار عالی شما را می بینند. این هم شد منطق؟ بهتر نیست به جای تعیین و تکلیف برای دیگران کیفیت فیلم و سریال های خودتان را ارتقا دهید تا اینگونه به دست و پای دیگران نیافتید؟ واقعا مایه ی تاسف است که بازیگر پا به سن گذشته ی این مملکت با این کوله بار تجربه جملاتی بی پایه و اساس به کار می برد و سعی در طرفداری از صدا و سیمایی می کند که کیفیت سریال هایش با آن همه خرج و هزینه های هنگفت به گرد پای همین سریال نوپای "شهرزاد" هم نمی رسد. در واقع احمد نجفی لپ کلام و حرف دل تمامی مدیران و مسئولان صدا و سیما را بیان کرده است. علت افسردگی و سوزش آن ها این است که "شهرزاد" توانسته مخاطبان تلویزیون را به خودش جذب کند و این ماجراهای ناهنجاری و ترفندهای غیراخلاقی بهانه ای بیش نیست!
حتی روزنامه جام جم تا اینجا هم پیش رفته و مدعی شده است که سریال "شهرزاد" حاوی صحنه های غیر اخلاقی است و به برخی از این صحنه ها اشاره کرده است: "نمایش صحنه های می خوارگی، بهره گیری از برخی دیالوگ های ناشایست، پوشش نامناسب بازیگران زن در برخی صحنه ها و اهانت به قومیت ها که به تازگی نمونه ای از آن حاشیه ساز شده است، اوضاع شبکه نمایش خانگی را نگران کننده نشان می دهد و نیاز به نظارت جدی تر وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی ماجرا را گوشزد می کند." درباره تک تک این اتهامات وارده از سوی روزنامه جام جم می توان به تفصیل صحبت کرد. جالب است که بازیگران زن سریال "شهرزاد" حتی در سکانس های عروسی پوشش کامل داشتند و از هیچ یک از خط قرمز ها عبور نکرده اند.
"شهرزاد" یک سریال کاملا خانوادگی است که تمام اعضای خانواده در کنار هم آن را تماشا می کنند. تا به حال در هیچ کجا شنیده یا دیده نشده که از سوی مردم شکایتی مبنی بر غیر اخلاقی بودن محتوای سریال صورت بگیرد اما در این میان روزنامه صدا و سیما به قول معروف کاسه ی داغ تر از آش شده و به جای مردم تصمیم گیری و اعتراض می کند. جام جم بهتر است به جای اینکه وزارت ارشاد را تشویق به سختگیری بیش تر کند فکری به حال نمایش می خوارگی و پوشش زنان و میل به همجنس گرایی در سریال "معمای شاه" کند.
تلویزیون به هزار و یک دلیل توانایی ساخت سریالی همچون "شهرزاد" را ندارد. در شبکه نمایش خانگی مردم برای دین تمامی قسمت های این سریال پول می دهند و از آنجایی که این سریال فروش بسیار خوبی داشته و بسیار پربیننده است، عوامل سریال در کوتاه ترین زمان دستمزدشان را دریافت می کنند و دغدغه ی دریافت دستمزدشان نیستند.
اما صدا و سیما به دلیل مشکلات مالی که دارد نمی تواند به سمت و سوی سریال های پر خرج برود. سریال "شهرزاد" به راحتی می توانست از تلویزیون پخش شود و صدا و سیما با جدب اسپانسر و پخش پیام های بازرگانی سود عالی داشته باشد اما به دلیل رسیک پذیر نبودن مدیران نالایق صدا و سیما اینکار را انجام ندادند و سریال "شهرزاد" در خارج از مجموعه صدا وسیما ساخته شد.
اگر فرض را بر این بگیریم که "شهرزاد" قرار بود از صدا و سیما پخش باید بازیگر دیگری را جایگزین ترانه علیدوستی می کردند چرا که او بارها اعلام کرده است که حاضر نیست برای صدا و سیما و سریال های تلویزیونی بازی کند. همینطور محسن چاووشی هم به دلیل اعتراضش مبنی بر پخش آهنگ هایش در صدا و سیما بدون اجازه او مطمئنا از همکاری انصراف می داد. همچنین در شخصیت پردازی هم دچار مشکل می شدند چرا که شخصیت بزرگ آقا که فردی دیکتاتور است و با دربار پهلوی ارتباط دارد، ویژگی های مثبت کمرنگی در او می بینیم که این شخصیت را باورپذیر جلوه می دهد یا مثلا اجازه نمی دهد که فرهاد اعدام شود و او را نجات می دهد و یا با دخترش با مهربانی صحبت می کند و به خانواده احترام می گذارد اما این پیچیدگی شخصیت در تلویزیون ما جایی ندارد و چنان که در سریال معمای شاه می بینیم شخصی که با دربار پهلوی در ارتباط است باید شخصی منفور، سیاه و چرک باشد! این ها همه دلیل هایی هستند که صدا و سیما هیچگاه و هیچگاه نمی تواند سریالی مانند "شهرزاد" را به نمایش بگذارد.
محبوبیت و وسعت سریال در حدی بوده است که حق پخش "شهرزاد" در اروپا توسط آلمان خریداری شده است و فرش قرمزی برای عوامل این سریال در این کشور پهن شده است. سید هادی رضوی سرمایه گزار "شهرزاد" همچنین اعلام کرد در استانبول هم فرش قرمزی برای این سریال تدارک دیده شده است. آن وقت یک همچین سریالی که وجهه بین المللی پیدا کرده و حکم آبروی کشور عزیزمان ایران را در دنیا دارد و کشورهای اروپایی نیز حق پخش این سریال را خریداری و فرش قرمزی برای عوامل این سریال پهن کرده اند را روزنامه ی جام جم و صدا و سیما به سخره می گیرد و دست به اتهام زنی و توهین و جوسازی علیه این سریال فاخر می زنند. یعنی از دشمن هم شما برای ملت ایران دشمن ترید که با آبروی یک کشور بازی می کنید و به جای حمایت و پشتیبانی از این اثر تاریخی و ماندگار، جلوی آن می ایستید و با آن می جنگید؟ کدام یک از سریال های شما را کشورهای اروپایی خریداری کرده اند و به این حد محبوبیت رسیده است؟ نه تنها تا کنون نتوانسته اید هیچ وقت به این مهم دست پیدا کنید بلکه در آینده هم با این سیستم نمی توانید دست پیدا کنید و در همین حد خودتان باقی می مانید.
همانطور که درباره ی عدم پخش تبلیغات مربوط به شبکه نمایش خانگی صحبت کردم حال درباره یک قانون من درآوردی صدا و سیما صحبت می کنم که شاید برای شما جالب باشد. صدا و سیما نه تنها با سریال های شبکه نمایش خانگی مشکل دارد بلکه برای فیلم های سینمایی هم مشکل ساز شده است. جدیدا صدا و سیما قانونی مزحک گذاشته است که باعث شده تا بسیاری از تهیه کنندگان فیلم های سینمایی از پخش تیزر تبلیغاتی فیلم شان در صدا و سیما منصرف شوند.
وقتی کارگردان و تهیه کننده فیلم سینمایی "نقش نگار" بعد از تماسی که با وی گرفتند برای امضای یک برگه توسط او، به صدا و سیما می رود با برگه ای عجیب و غریب روبرو می شود که به او داده بودند تا امضا کند. در بخشی از این برگه، تهیه کننده تعهد می دهد که تیزر فیلم اش در هیچ یک از شبکه های ماهواره ای پخش نشود که تا اینجای کار خواسته ی معقولیست اما موضوع مزحک اینجاست که تهیه کننده باید تعهد بدهد که نه تنها او به عنوان تهیه کننده بلکه هیچ یک از عوامل فیلم و حتی خریداران فیلم برای اکران خارجی حق پخش تصویر یا تیزری را در شبکه های خارجی ندارند و تهیه کننده اینجا گیج می شود که چطور باید به جای دیگران تعهد بدهد؟! چنانچه این تعهدنامه امضا شد و اتفاقی خلاف آنچه تعهد داده شده رخ بدهد نه تنها پخش تیزرهای تلویزیونی قطع می شود بلکه باید هر خسارتی که صدا و سیما تعیین می کند به عنوان تهیه کننده بپردازند و در ضمن با امضای این برگه حق هرگونه دفاع را از امضا کننده سلب می کند و با این حساب فکر نمی کنم کسی حاضر به امضای این تعهدنامه ی ترکمنچای شود!
کارشکنی های صدا و سیما در رابطه با شبکه نمایش خانگی کم بود، این هم اضافه شد. با این حساب صدا و سیما برای تخریب هنر هفتم در کشور عزیزمان ایران یک تنه در حال پیشروی به سمت جلوست و به این ترتیب باید منتظرشنیدن اخبار جدیدی از صدا و سیما در راه ضربه زدن و تضعیف وضعیت فیلم و سریال کشورنیز باشیم!
Saturday 16/01/2016
شنبه 26/10/1394 6:27 AM
نویسنده: عرفان امیرسلیمانی