نقد و بررسی فصل سوم سریال بازی مرکب: آخرین حمله سهمگین و آغاز راهی پر از تعلیق
.png?w=1200&q=75)
هشدار: این مطلب شامل لو رفتن قسمت پایانی سریال «بازی مرکب» است.
ترجمه اختصاصی سلام سینما – فریبا جمور: «بازی مرکب»، پربینندهترین سریال تاریخ نتفلیکس، به پایان ویرانگری رسیده است. این تریلر که توسط هوانگ دونگ-هیوک، خالق، نویسنده و کارگردان آن ساخته شده، داستان سئونگ گی-هون (با بازی لی جونگ-جه) را دنبال میکند؛ کسی که در فصل اول برنده بازیها شد و در فصل دوم دوباره به آنها بازگشت تا با نفوذ از درون، آنها را برای همیشه نابود کند. گی-هون وقتی به جزیره بازی بازمیگردد، سادهلوحانه فکر میکند که برتری در دست اوست، اما تا پایان فصل دوم متوجه میشود که در این تورنمنتها، همیشه خانه (میزبان) برنده است. فصل آخر همچنان بسیار ناراحتکننده و خشونتآمیز است، اما بیشتر ادامه فصل دوم است تا یک داستان مستقل. با این حال، فصل سوم این فصل از پدیده «بازی مرکب» را به پایان میرساند و راه را برای آغاز جدیدی با طعمی غربی هموار میکند.
بیشتر بخوانید:
منتقدان خارجی در مورد فصل پایانی سریال بازی مرکب چه گفتهاند؟ | چکیده نقدها و امتیازها
رتبهبندی فصلهای سریال بازی مرکب؛ اوج در آغاز، سقوط در پایان
آغاز فصل سوم با قسمت «کلیدها و چاقوها» ادامه همان جایی است که فصل دوم به پایان رسید؛ جایی که سربازان صورتی به کشتار بازیکنان شورشی میپردازند که همراه با گی-هون برای متوقف کردن بازیها متحد شده بودند. با این حال، این سربازان لباس صورتی همان سربازان معمولی نیستند که تا پیش از این دستورهای نفر اصلی (فرانتمن) را اجرا میکردند. برای غوطهور شدن بیشتر در این آشوب، افراد ویژه در لباس سربازان پوشیده شدهاند و از اینکه خودشان هم جزو شرکتکنندگان فعال بازیهایی باشند که تاکنون فقط از دور تماشا کردهاند، هیجانزدهاند. در حالی که اکثر بازیکنان شورشی بلافاصله کشته میشوند، گی-هون بخشیده شده و به اتاق مشترک مرکزی بازگردانده میشود. در میانه این هرج و مرج، سرباز صورتی نو-ئول (پارک گیو-یونگ) نقشهای برای نجات پارک گیونگ-ساک (لی جین-ووک)، همکار سابقش که تنها برای پرداخت هزینه درمان سرطان دختر کوچکش به بازیها پیوسته بود، از جزیره میکشد.
گی-هون که از شکست شورش ناامید و از آنچه تجربه کرده بهشدت آزرده و در هم شکسته است، آرام نمیگیرد. با این حال، بازیها ادامه دارند. دور ترسناک «قایمموشک»، تغییر وحشتناک «طناببازی» و در نهایت مبارزهای تا سر حد مرگ در «بازی مرکب آسمانی» برگزار میشود. هرچند به نظر میرسد گی-هون دست از تلاش کشیده، کارآگاه هوانگ جون-هو (وی ها-جون)، که قبلا با نفوذ بهعنوان یکی از نگهبانان در بازیها حضور یافته بود تا برادر گمشدهاش، هوانگ این-هو (لی بیونگ-هون)، را پیدا کند، همچنان به جستوجوی جزیرهای که مسابقات در آن برگزار میشود ادامه میدهد. متاسفانه، سرنخهای غلط و شخصیتهای خبیث در ابتدا مانع از پیدا کردن شواهد واقعی برای او میشوند.
فصل سوم «بازی مرکب» به اندازه دو فصل اول پرهیجان و ماندگار نیست، عمدتا بهخاطر ساختار تکراری بازیها و فقدان شخصیتهای جدید. با این حال، پیچشهای جذابی در این فصل وجود دارد که شش قسمت پایانی این داستان پرتنش را ارزشمند میکند. اگرچه برخی از شخصیتهای محبوب فصل دوم به شکلهای بسیار دردناکی کشته میشوند، اما ورود نوزاد کیم جون-هه (جو یو-ری) در پایان قسمت دوم، «شب پرستاره»، مسیر بازیهای نهایی را تغییر میدهد و سطح هیجان و خطر را به شکلی میبرد که پیشتر دیده نشده بود.
گی-هون که در آشفتگی عمیق روانی بهخاطر بازیها، ناتوانی در شکست فرانتمن و شکستهای شخصیاش به سر میبرد، شروع به دیدن کودک جون-هه به عنوان فرصتی برای رستگاری میکند. ورود این نوزاد او را از گیجی و بیحالی بیرون میآورد و پس از قول دادن به جون-هه برای محافظت از او، به نظر میرسد که دوباره به خود آمده و با هدفی تازه جان گرفته است. اما زمانی که افراد ویژه تصمیم میگیرند نوزاد را به عنوان مهرهای برای ظلم و سرگرمی خود استفاده کنند (که تمثیلی مستقیم از رابطه میان ثروتمندان افراطی و بیپناهان در جامعه امروز ماست)، گی-هون درمییابد که نه تنها بیگناهترین افراد ذاتاً آسیبپذیرند، بلکه طمع و وحشیگری بیحدومرز است، بهویژه وقتی ۴۵.۶ میلیارد دلار روی خط است.
در نهایت، گی-هون در این مرحله از بازیها زنده نمیماند. با جان نوزاد در خطر و بدون هیچ راهحلی برای نابودی فرانتمن یا متوقف کردن بازیها، او تصمیم میگیرد خود را فدا کند. تا دختر بچه نوزاد فرصتی برای زندگی پیدا کند، گی-هون در مسابقه نهایی، «بازی مرکب آسمانی»، جانش را فدا میکند و بدین ترتیب نوزاد به عنوان برنده اعلام میشود. این نقطه عطفی است در عملکرد برجسته لی جونگ-جه در طول سریال که مخاطب مردی را میبیند که تمام طیف احساسات را تجربه کرده و علیرغم شرایطش، انسانیت خود را حفظ کرده است.
دنیا ظالمانه، ناعادلانه و پر از وحشت است، بسیاری از این وحشتها در طول زندگی ما به شکل فزایندهای زشت و نفرتانگیز خواهند شد. اگرچه این نسخه از «بازی مرکب» به پایان رسیده، اما داستان هنوز تمام نشده است. در قسمت پایانی سریال، «انسانها هستند…»، فرانتمن خود را در لسآنجلس مییابد که به بازی سیلی نگاه میکند؛ همان بازیای که نقطه شروع مسابقات بازی مرکب است. پس از تماشای استخدامکننده (کیت بلانشت) که در مسابقهای بیرحمانه با مردی بیخانمان درگیر است، این-هو و زن با هم لبخندی آرام ردوبدل میکنند. با این حال، حتی در میان این صحنه آخر تاریک و پیچیده، خالق سریال هوانگ راهی برای پیشرفت نشان داده است. بهتنهایی، ما قدرت اصلاح همه چیز را نداریم، اما اگر هر کدام از ما نقش خود را در تغییر و تأثیرگذاری روی یک چیز انجام دهیم، درست مثل گی-هون، جون-هو و نو-ئول، این تلاشها جمع شده و تبدیل به چیزی بزرگتر خواهد شد. در نهایت، همانطور که گی-هون پیش از سقوط به مرگ میگوید: «ما اسب نیستیم. ما انسانیم. و انسانها…»
نویسنده: آرامید تینوبو
منبع: ورایتی