جستجو در سایت

1403/06/11 12:37
انیمیشن Inside out 2 در ۱۹ روز اول اکران از مرز فروش یک میلیارد دلار عبور کرد و به‌عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۲۰۲۴ و تنها فیلمی که از این مرز عبور کرده است، مورد توجه قرار گرفت. اما علت فروش عحیب و بی‌سابقه این انیمیشن چیست و از چه منظری باید آن را بررسی کرد؟

چرا انیمیشن Inside out 2 پرمخاطب شد؟

چرا انیمیشن Inside out 2 پرمخاطب شد؟
انیمیشن Inside out 2 در ۱۹ روز اول اکران از مرز فروش یک میلیارد دلار عبور کرد و به‌عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۲۰۲۴ و تنها فیلمی که از این مرز عبور کرده است، مورد توجه قرار گرفت. اما علت فروش عحیب و بی‌سابقه این انیمیشن چیست و از چه منظری باید آن را بررسی کرد؟

صدف سرداری- سلام سینما: انیمیشن Inside out 2 در ۱۹ روز اول اکران از مرز فروش یک میلیارد دلار عبور کرد و به‌عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۲۰۲۴ و تنها فیلمی که از این مرز عبور کرده است، مورد توجه قرار گرفت. اما علت فروش عحیب و بی‌سابقه این انیمیشن چیست و از چه منظری باید آن را بررسی کرد؟

سال 2012 که انیمیشن «شجاع» (Brave) منتشر شد با انیمیشن‌هایی که پیش از این ساخته شده بود یک تفاوت اصلی داشت؛ دیگر از پرنسس‌ها خبری نبود و قهرمانش دختری بود که نه به سنت‌ها تن می‌داد و نه منتظر شاهزاده‌ای نشسته بود. سال‌های بعد هم انیمیشن‌هایی ساخته شدند که علاوه ‌بر سرگرم‌کردن مخاطب، رویکردهای روانشناسانه داشت. «میگل»، پسربچه انیمیشن «کوکو» (Coco) با احساسات جدیدی درباره دنیای رفتگان مواجه شد یا سال 2020 هم دیزنی با اکران انیمیشن «روح» ( (Soul و به تصویر کشیدن مرگ یک نوازنده جاز، ماجراهایی خلاقانه درباره چیستی زندگی خلق کرد.

حالا این‌بار کمپانی «پیکسار» باز هم پس از تجربه موفق انیمیشن «درون و بیرون1» (Inside out) این‌بار سراغ قسمت دوم این انیمشین رفته که نگاه روانشناسانه آن مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. «کسری ولایی»، منتقد سینما درباره فرم و محتوای انیمیشن در مقایسه با انیمیشن‌های قدیمی‌تر به «سلام سینما» می‌گوید: «لازم نیست که زیاد درگیر فرم یا محتوا شویم. برای رسیدن به جواب باید به کارنامه‌‌ «پیکسار» در سال‌های گذشته رجوع کنیم. ایده‌ خلاقانه‌ این استودیو در دوران طلایی‌اش چه بود؟ به چیزهایی جان ببخشیم و از پدیده‌هایی شخصیت بسازیم که کسی انتظارش را ندارد؛ رویکردی در تقابل با سنت‌های معمول انیمیشن و الگوهای قدیمی دیزنی قرار می‌گرفت که مثلا تجسم انسان‌گرایانه‌ای از حیوانات داشتند یا وام‌دار قصه‌های پریان یا داستان‌های عامیانه‌ برادران گریم بودند. «درون و بیرون» هم 9 سال قبل در امتداد همان رویه‌ سابق پیکسار تعریف می‌شد هرچند باید پذیرفت که در کنار «روح»، احتمالا انتزاعی‌ترین قصه‌‌ای است که به زبان سینما ترجمه کرده‌اند.»

او معتقد است وقتی موضوع تا این حد انتزاعی است (شخصیت بخشیدن به احساسات انسانی و روایت داستان در ذهن کاراکتر) طبعا برای ترسیم مختصات جهان خیالی قصه باید رفت سراغ زمینه‌‌ مناسب که اینجا آموزه‌های روان‌شناسی است: «آنچه که « Inside out » در قالب جهان استعاری قصه می‌سازد، در خدمت مسیر روایت و انتقال ایده‌ درونی انیمیشن قرار دارد اما باز از الگوهای معمول قصه‌گویی دور نمی‌شود؛ دو احساس شادی و غم ماجراجویی ناخواسته‌ای را در ذهن شخصیت اصلی می‌گیرند که بنا به نیاز روایت از جاهای مختلفی مانند ضمیر ناخودآگاه، واحد پردازش رویا، بخش تجرید و... سر درمی‌آورند. در قسمت دوم هم روند مشابهی را شاهد هستیم و اصل ماجرا تغییر نکرده است.»

*دلیل پرفروش شدن این انیمیشن چیست؟

خبرگزاری ایسنا نوشته است که این انیمیشن در ۱۹ روز اول اکران از مرز فروش یک میلیارد دلار عبور کرد و به‌عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۲۰۲۴ و تنها فیلمی که از این مرز عبور کرده است، مورد توجه قرار گرفت. اما آیا چنین رکورد فروشی فقط به محتوا و موضوع برمی‌گردد؟ ولایی پاسخ می‌دهد: «در بحث فروش فیلم و استقبال مخاطب نمی‌شود مسائل را تک‌بُعدی نگاه کرد و حتما باید عوامل دیگری مانند شیوه‌ بازاریابی، کمپین‌های تبلیغاتی و جو زمانه را هم در نظر گرفت. مثلا، برای دومین سال پیاپی شاهد بودیم که پرفروش‌ترین فیلم تابستان (با رقمی نزدیک به 1.5 میلیارد دلار) اثری است که بر خلاف تعریف کلاسیک بلاک‌باسترها روی پسرهای نوجوان به‌عنوان مخاطب اصلی خودش حساب باز نکرده. تحلیل فروش « Inside out 2» فقط به همین یک عامل محدود نمی‌شود. بنا به آمار گیشه در دو دهه‌ گذشته می‌توان ادعا کرد که فرنچایزها از فروشی تضمین‌شده برخوردارند و وضعیت برای انیمیشن‌ها حاشیه‌ امنیت بیشتری دارد چون بچه‌ها راحت‌تر با قصه ارتباط برقرار می‌کنند و گاه صرف تجربه‌ هیجان، رنگ و شوخ‌طبعی جاری روی پرده برای جذب آن‌ها کافی است. وقتی با فروشی فراتر از انتظار مواجهیم، نباید فراموش کنیم که احتمالا والدین بچه‌ها و افراد بزرگسال هم با انیمیشن از نظر عاطفی درگیر شده‌ و به سینما رفته‌اند. « Inside out 2» نمونه‌ خاصی است چون هم از محبوبیت فیلم قبلی به‌عنوان پشتوانه استفاده می‌کند و هم روی موضوعی ذاتا بزرگسالانه (بلوغ و گرفتاری‌های احساسی با جهان پیرامون) دست می‌گذارد که حتی بیشتر از دیگر محصولات پیکسار با دغدغه‌های روزمره‌ مخاطبان ارتباط دارد. در نتیجه، بخش زیادی از تماشاگران برای یک تجربه‌ سینمایی جدی به سینما رفته‌اند.»

* در دنیای امروز مباحث روان‌شناسی در کانون توجه مردم قرار دارد

او درباره دلیل روی آوردن کمپانی‌ها به این دست موضوعات توضیح می‌دهد: «واکنش‌ها به قسمت اول و دوم « Inside out» و

میزان رشد آگاهی و شناخت عمومی مخاطبان از زمینه‌ روان‌شناختی انیمیشن را طی دهه‌ گذشته در نظر بگیرید. مشخصا این روند ناگزیر است. در زمانه‌ای که با تولید انبوه محتوا در فرم و مدیوم‌های مختلف مواجهیم، طبیعی است که هر روز شاهد کشف ایده و قصه در یک فضا و بستر تازه باشیم چون اصل رقابت این را ایجاب می‌کند.»

ولایی درباره اشارات انیمیشن‌های جدید به موضوعات روانشناسی نیز می‌گوید در دنیای امروز مباحث روان‌شناسی، چه در قالب آکادمیک و چه به صورت شبه‌علمی و زرد، بیش از هر زمانی در کانون توجه مردم قرار دارد و حتی صرف وقت و هزینه برای آن توجیه‌پذیر شده است: «ما همه دنبال پاسخی برای مشکلات روزمره، ناکامی‌ها و تجربیات ناشناخته‌ جدید هستیم و در نتیجه بیش از گذشته نسبت به شناخت خودمان احساس نیاز می‌کنیم. پس با توجه به این میزان درگیری طبقه متوسط با مباحث روان‌شناختی، عجیب نیست اگر چنین سویه‌ای در داستان‌ها و دنیای سرگرمی هم به صورت کاملا خودآگاه بیشتر به چشم بیاید. برای مثال موفق‌ترین محصول سرویس استریم نت‌فلیکس در سال جاری مینی‌سریال «بچه گوزن» است که روی موضوع بغرنج تروما و سوءاستفاده جنسی دست می‌گذارد و برای خیلی از بینندگانش به‌مثابه روان‌درمانی عمل می‌کند. با این وجود نمی‌شود فروش حیرت‌انگیز « Inside out 2» را به‌ حساب حکم کلی گذاشت و از رویه و روند جدید در دنیای انیمیشن صحبت کرد.»

*نقش تفاوت‌های فرهنگی در بازشناسی احساسات نوجوانی

«علی نوروزی»، روانشناس در گفتگو با «سلام سینما» انیمیشن را اینطور تحلیل می‌کند: «انیمیشن بر پایه شناخت احساسات ساده و پیچیده انسان است که در قسمت اول آن چند احساسات ساده بشری مثل شادی، غم، ترس، خشم و تنفر بررسی شده بود و در این قسمت جدید برخی از این احساسات را با یکدیگر ترکیب و چیزهای جدیدی را تشخیص می‌دهد؛ مانند حسرت، نوستالژی، خجالت و شرم. زمانی که چند احساس همزمان راجع به یک اتفاق، فرد یا یک موقعیت وجود داشته باشد، معمولا احساس‌ها و عملکردشان روی ما پیچیده می‌شوند و شاید طولانی‌مدت ما را درگیر کنند. شناختن اینکه باید چه واکنش در درستی در موقعیت‌ها نشان داد تا مصالح و منافع ما را تامین کند، طبیعتا کار پیچیده‌تری می‌شود و این تشخیص برای نوجوانان و جوانان سخت‌تر هم خواهد شد.»

او معتقد است انیمیشن در حال تلاش است تا این مهارت را به نوجوانان بیاموزد که چطور بتوانند احساسات پیچیده‌تر خود را در مورد موقعیت‌های مختلف بازشناسی کنند و متناسب با آن، واکنش نشان دهند: «اما موضوعی که دراین‌باره باید به آن اشاره کرد این است که انیمیشن بیش از حد تاکیدش بر انطباق با موقعیت‌ها است. یعنی نوجوان آنقدر در حال تلاش برای منطبق‌شدن با موقعیت‌های مختلف است و سعی می‌کند خودش را بشناسد و به احساسات دیگران واکنش نشان دهد که از شناخت خلاقانه موقعیت‌ها باز می‌ماند.»

نوروزی توضیح می‌دهد طبیعتا دیدن این انیمیشن می‌تواند کارساز باشد اما به هیچ وجه نباید به این مساله اکتفا کرد: «تفاوت‌های فرهنگی را نیز باید در شناخت احساسات و تاثیرگذاری احساسات مدنظر قرار داد. عموما برداشتی که ما در شرق و خاورمیانه از احساسات داریم کمی با فرهنگ غرب متفاوت است. برای مثال به یکی از موارد سینمایی که می‌توان اشاره کرد ویدیویی است که عباس کیارستمی در حال توضیح تفاوت مفهوم «گلایه» و «خشم» به ژولیت بینوش است و به نظر ژولیت بینوش تفاوت این دو مفهوم و احساسات ایرانی‌ها بسیار پیچیده بود. بنابراین باید در نظر بگیرید که تفاوت‌های فرهنگی بسیار در خودآگاهی ما نسبت به احساسات ما نقش دارد.»

او می‌گوید انیمیشن بر پایه این است که چطور در موقعیت‌های مختلف، خوب و استاندارد و براساس منافع واکنش نشان دهیم: «اما باید ببینیم که تاکید ما بر پرورش کودکانی است که خلاق، راهگشا و رهبر باشند یا تاکید ما این است که افراد بتوانند نظم جامعه کنونی را حفظ کنند. در واقع آنچه که در غرب، حسن نیت ترجمه می‌شود مبنای استانداردسازی است که در این انیمیشن یا انیمیشن‌های آموزشی دیگر می‌توانیم مشاهده کنیم. حتما دیدن این انیمیشن توصیه می‌شود اما لازم است انتقادی نیز به آن نگاه شود؛ اینکه تاکید ما بر این باشد که هر لحظه تمام احساسات را بازشناسی کنیم و همه چیز را بفهمیم، آنقدر کارآمد نیست که بفهمیم در هر موقعیت منافع ما چه حکمی می‌کند و باید بدانیم این دو موضوع تفاوت دارند. به عقیده من مورد دوم در این انیمیشن وجود نداشت و شاید قرار است در قسمت‌های بعدی بیشتر به این موضوع پرداخته شود.»