نقد و بررسی انیمیشن ژولیت و شاه به کارگردانی اشکان رهگذر
انیمیشن ژولیت و شاه به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر یک کمدی موزیکال است که از سفر ناصرالدین شاه به پاریس آغاز میشود و در دربار ناصری و شهر تهران پی گرفته میشود. ژولیت و شاه هر چند اثری بینقص نیست اما از پس بخشهای موزیکال به خوبی برآمده است.
داستان ژولیت و شاه
جمال که یک دانشجو تئاتر در فرانسه است در به اجرا بردن نمایشنامههایش بر صحنه ناموفق است. در این بین جمال به جولی، بازیگر جوان و تازهکار فرانسوی قول داده تا نقش اول نمایشنامهاش را ایفا کند. اما هر دو آنها با موانع مواجه میشوند تا اینکه ناصرالدین شاه با دیدن جولی بر صحنه تئاتر هنگام بازی در نقش ژولیت از جمال میخواهد هر طور شده این دختر جوان و زیبا را به تهران بیاورد تا یک تئاتر بر صحنه ببرند. جولی وارد اندرونی ناصرالدین شاه میشود اما زنان ناصرالدین شده به سرکردگی مهدعلیا سعی میکنند سد راه جولی شوند. در این بین تنها تاج السلطنه، یکی از دختران ناصرالدین شاه در به اجرا رفتن تئاتر رومئو و ژولیت به جولی و جمال کمک میکند.
کمی دیزنی کمی جیبلی
انیمیشن ژولیت و شاه در تصویرسازی یادآور آثار سالهای دور کمپانی دیزنی است. جولی با آن موهای بلوند و چشمهای آبی بسیار شبیه به پرنسسهای دیزنی طراحی شده است. از طرفی بخشی از آشناییزداییها به خصوص در به تصویر کشیدن زنان قاجار و مشخصا شخصیت مهد علیا یادآور انیمههایی چون شهر اشباح است. با این حال ایدههای الهام گرفته شده در اثر نشسته و از قضا جز دوستداشتنیترین بخشهای انیمیشن ژولیت و شاه نیز محسوب میشود. هر چند تکنیک دو بعدی که در اثر به کار گرفته شده با استاندارهای جهانی فاصله زیادی دارد اما در برخی صحنهها میتواند جزئیات جذاب و قابل توجهی را به مخاطب ارائه دهد.
یک سوال بزرگ در فیلمنامه
در انیمیشن ژولیت و شاه تلاش شده تا فیلمنامهای قصه و موقعیت محور شکل بگیرد. در برخی ابعاد نیز فیلمنامه توانسته موفق عمل کند. برای مثال موانع پی در پی طراحی میشوند و این فیلمنامه از این نظر دچار مشکل اساسی نیست. و یا جریان ضد قهرمان که مهد علیا رهبر آن است توانسته به خوبی پرداخت شود. اما سوال اصلی به انتخاب قهرمان باز میگردد. جولی یک دختر بلوند غربی، قهرمانی است که زنان ایرانی علیه او شورش میکنند و تلاش دارند تا مانعی برای تحقق رویاهایش باشند. در این بین با آوردن شخصیت تاجالسلطنه تلاش میشود که تصویر پلیدی که از زنان ایرانی ارائه میشود شکسته شود. اما این تمهید کافی نیست و موجب میشود که سوالی بزرگ در ذهن مخاطب شکل بگیرد. آن هم در زمانی که صنعت انیمیشنسازی در سطح جهان به دنبال خلق قهرمانهای دختر غیر چشم آبی و بلوند است چرا یک انیمیشن ایرانی چنین انتخاب واپسگرایانهای دارد. سوالی که بهتر است سازندگانش به آن پاسخ دهند.
با وجود این سوال مهم، انیمیشن ژولیت و شاه در صحنههای موزیکال موفق عمل میکند و میتواند لحظاتی دوست داشتنی خلق کند.