روانیِ کُند | نگاهی به فیلم ترک عمیق، ساخته آرمان زرینکوب
درامی دو +۱ نفره با چهره کلاسیک سینمای ایران رضا بابک، در کنار گلچهره سجادیه. این فیلم ابتدا با عنوان والس سه نفره شناخته میشد، پس از تغییراتی در فرآیند تولید به ترک عمیق تغییر نام داد.
از جمله حواشی منتشره در فضای مجازی درباره این فیلم پیش از اکران آن میتوان اشاره کرد به: فیلم ترکعمیق از معدود فیلمهای جشنواره فیلم فجر است که پیش از این در جشنوارههای خارجی حضور داشته است و بر خلاف قوانین جشنواره فیلم فجر نخستین نمایش آن در جشنوارهای غیر از این فستیوال بوده است.
این فیلم در جشنواره فیلم آسیائی بارسلون و جشنواره فیلم داکا حضور داشته است و از این بابت میتوان گفت حضور این فیلم یک خرق عادت در ادوار جشنواره فیلم فجر است. ترک عمیق موفق شد جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه از جشنواره فیلم آسیایی بارسلون را از آن خود کند.
فیلم با قفل کردن درهای خانه و حال زار فخری و نزار محمود آغاز میشود. مردی که بعلت وخامت بیماری شت از یک مرکز روانی اخراج میشود و اجبارا به خانه می آید. فضایی کاملا مینیمالیست، خاکستری، ساده و حتی محقرانه که البته در خدمت فیلم است.
فیلمساز تلاش کرده تا آرام کردن ریتم فیلم اجازه رسوب اتفاقات و شناخت شخصیت ها و البته حدس رمز و راز پشت این فضای سرد را به مخاطب بدهد اما این کندی در اتمسفر تک لوکیشن با دو بازیگر، جاهایی فیلم را حوصله سربر میکند و حتی حمله های عصبی گاه و بیگاه مرد خانه و چاشنی موسیقی مرموز بعد از تکرار سوم و چهارم، قدرتش را برای هیجان مخاطب از دست میدهد.
کلوزآپهای جذاب با تغییرات میمیک صورت بازیگران خصوصا رضابابک از نکات قابل توجه فیلم است. بازی مورد توجه بابک نشان داد که از اسد خمالوی آرایشگاه زیبا هنوز هم میتوان بازی خوب گرفت اگر به کارش دقت شود. آثار تک لوکیشن با بازیگران محدود از پرچالش ترین فیلمها برای نگه داشتن بیننده پای پرده هستند. چنین فیلمهایی باید روایت و بازی ها چنان حساب شده باشند که جذابیت روی ریتم حفظ شود.
خصوصا ک ترک عمیق یک اثر روانشناختی با نگاهی به گذشته یک زوج سالخورده است که نگاهش را روی پبچیدگی روابط انسانی و نزول از عشق به نفرت متمرکز میکند. رازی که با ورود ناگهانی یک پلیس کم کم روشن میشوند. اما حقیقتا با این همه مقدمه چینی و آماده سازی و پیرنگ سازی، انتظار رازهایی تاریک تر و پایانی جذاب تر داشتیم گرچه یخشی از پایان دیگر واقعا ماورایی بود.