نقد فیلم The Choral: رالف فاینس در درامی آرام و دلنشین با نوای موسیقی

ترجمه اختصاصی سلام سینما – نگار رعنایی: فیلم (The Choral) برخلاف آثار پیشین نیکلاس هایتِنر و آلن بنت، بر اساس نمایشنامه ساخته نشده اما همچنان حس صحنهنمایشی و لحظاتی از طنز و دیالوگهای عاطفی که بیشتر در تئاتر کاربرد دارند را حفظ کرده است. در پرده سینما، (The Choral) بیشتر با مناظر باشکوه یورکشایر و بازی استادانه رالف فاینس ارزش بصری پیدا میکند.
رالف فاینس نقش دکتر گاتری، رهبر یک گروه کر، بازی میکند؛ شخصیتی که در سال ۱۹۱۶ در شهری کوچک به خدمت گرفته میشود، زمانی که جنگ و فقدان، نظم اجتماعی را برهم زده است. گاتری با توانایی و تجربه خود، صدای افرادی را که هرگز شنیده نشدهاند، بالا میبرد و امید را به جامعه بازمیگرداند.
با این حال، تعداد زیاد شخصیتها و داستانهای فرعی گاهی باعث میشود زمان کافی برای پرداخت کامل به هر کدام وجود نداشته باشد. از جمله:
راجر آلام در نقش صاحب کارخانهای سوگوار که عاشق موسیقی است اما استعداد ندارد، رابرت امز بهعنوان پیانیستی با عشق پنهان به رهبر گروه، آلن آرمسترانگ بهعنوان مدیر تشییع جنازهای با طنز سیاه، امیلی فِیرن در نقش همسری که با بازگشت شوهرش روبهرو میشود، آمارا اوکِرکه به عنوان عضو ارتش نجات که با احساسات عاشقانه دست و پنجه نرم میکند، مارک ادی در نقش عکاسی که با روسپی محلی روابط پنهانی دارد.
فیلم تلاش میکند این داستانها را بهطور همزمان روایت کند، اما گاهی توجه زیادی به شخصیتهای فرعی میشود و شخصیتهای اصلی کمتر فرصت بروز پیدا میکنند.
لحظات تأثیرگذار و دشوار فیلم، مانند پنهان کردن اندوه گاتری برای معشوق آلمانیاش یا درخواست آخرین محبت از زنی که دیگر عاشق همسرش نیست، کوتاه و گذراست و فرصت کافی برای ایجاد تأثیر عاطفی عمیق را ندارد. پیام کلی درباره ویرانی جنگ و اهمیت جامعه بیان میشود، اما با جزئیات کافی برای رسیدن به واکنش شدید مخاطب همراه نیست.
صحنههای پایانی گروه کر با نورپردازی و کارگردانی هایتِنر کمی تو ذوق میزند و پایانبندی بنت با جمعبندی نسبتاً بیرمق، انرژی لازم برای ایستادن مخاطب بر پا را ایجاد نمیکند.
(The Choral) در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درآمده و قرار است در بریتانیا ۷ نوامبر و در آمریکا ۲۵ دسامبر اکران شود.