چالش ها و سختی های امین حیایی برای بازی در برف آخر
به گزارش سلام سینما، نشست خبری فیلم «برف آخر» در تاریخ ۱۳ بهمنماه در سالن اصلی برج میلاد برگزار شد.
فیلم سینمایی «برف آخر» در شرایط سخت و سرد در مناطق کوهستانی فیلمبرداری شده است و امین حیایی که بازیگر نقش اول مرد این فیلم است، درباره نقش آفرینی خود در نقش «یوسف»، دامپزشک این روستا در این اثر توضیح داد:
"همانطور که شاهد بودید فیلمبرداری این اثر بسیار سخت بود و ماحصل کار نتیجه کار گروهی همدل است که در دل برف کار میکردند."
از زمانی که با آقای عسگری صحبت کردیم من پنج ماه فرصت داشتم تا به شمایل این نقش نزدیک شوم و به اون گریمی که میخواهیم برسیم.
آن زمان موها و ریشهای من کوتاه بود و بر سر کار دیگری بودم. در این مدت تمام پیشنهادهایی که داشتم را رد کردم که پای این کار بایستم، میدانستم کار خاصی خواهد شد. یک کار متفاوت.
من با تمام وجود خودم را در خدمت ابن کار گذاشتم، همه ی ما بازیگرها خیلی دوست داریم در کارنامه خود یک همچین اتفاقاتی داشته باشیم. کارهای خاص و نقش خاص و متفاوت!
ما همه ی سختی های کار را هم پذیرفته بودیم چون به کار و فیلمنامه علاقه داشتیم. همهی عوامل و همهی تیم با جون و دل برای این کار انرژس گذاشتند و نتیجه اش را هم که شاهد بودید."
او ادامه داد:
"کار بسیار سختی بود و در شرایط سختی که داشتیم من فکر میکردم حداقل ۴ یا ۵ ماه فیلمبرداری کار طول بکشد اما خدا با ما یار بود و با همدلی دوستان توانستیم کار را در عرض ۲ ماه تمام کنیم.
در چنین شرایطی اقلیم و شرایط آب و هوایی نیز کار را سخت میکند. مثلا برای پلان دفن کردن دختر که آخرین پلان ما بود مدتها منتظر ماندیم تا هوا ابری شود. نقدها قطعا درنظر ما نقطه تاملی ایجاد میکند که باعث میشود هر روز جهت رشد و اعتلای سطح کیفی کارمان کوشا باشیم."
او همچنین در برنامه «هفت» درباره تجربه بازی در این فیلم گفت:
"صحبت های اولیه ای که برای این نقش داشتم با احسان علیخانی بود و اولین بار او به من پیشنهاد داد و من را با امیرحسین عسگری آشنا کرد که همه جور با من همراه بود. فیلمنامه را که خواندم دیدم با یک داستان کاملاً متفاوت طرف هستم و کار فوق العاده سختی است و با خود واقعیام خیلی فاصله دارد. تحقیقاتی انجام دادیم و به چند مرکز دامپروری رفتیم و با دامپزشکها صحبت کردم و همه کاری تقریباً یاد گرفتم که اگر لازم شد استفاده کنم که البته بیشتر چیزهایی که یاد گرفتم، لازم نشد.
ابتدا خیلی استرس داشتم که نقش از آب در میآید یا خیر و اولین سکانسی که گرفتیم گاوداری بود و در ادامه کمی در نقش جا افتادم و رج می زدند. برایم کم کم نقش راحت شد و به همین دلیل زمانی که قرار شد سکانس ابتدایی را بگیریم، من در نقش جا افتاده بودم. تجربه عجیبی در زایمان گاو داشتم؛ روز اولی که کار کردیم منتظر بودیم زایمان گاو اتفاق بیفتد و در گاوداری بمانیم اما امیرحسین می گفت به موقعش می گیریم. روز آخری که گاوداری را ضبط کردیم و قرار بود ناهار بخورم، داد زدند که گاو در حال زایمان است که ما این سکانس را گرفتیم و تمام شد. جالب بود که گوساله تا به دنیا می آمد، وارد سینما شد!"