نگاه منتقدان به فیلم یک مکان ساکت (A Quiet Place)
اختصاصی سلام سینما-درام هیجان انگیز «یک مکان ساکت/ A Quiet Place»، به کارگردانی «جان کرازیسکی» در آوریل 2018 اکران شد. این فیلم با واکنش خوب منتقدان و استقبال نسبتا خوبی از مردم مواجه شد و با بودجه ای در حدود 17-21 میلیون دلار به فروش بیش از 334 میلیون رسید.
امتیاز مردمی | امتیاز منتقدان | |
سلام سینما | 7.3 | 8.8 |
IMDb | 7.7 | - |
Metacritic | 7.5 | 8.2 |
Rotten tomatoes | - | 8.1 |
«یک مکان ساکت/ A Quiet Place»، روایتگر زندگی خانواده ای است که به اجبار باید در سکوت زندگی کنند. آنها به واسطه یکی از فرزندان خانواده که ناشنوا است، زبان اشاره را به خوبی یاد گرفته اند و این مهارت برای زندگی در سکوت مناسب است. اما آنها یک فرزند خردسال بازیگوش دارند و مادر خانواده باردار است.
چند نقد کوتاه از فیلم سینمایی «یک مکان ساکت/ A Quiet Place» را مرور می کنیم:
جنت کتسولوس
این فیلم درست مثل اسمش «یک مکان ساکت» به آرامی به جلو حرکت می کند، دوربین بر روی پاهای برهنه خانواده ابوت که در سوپرمارکت دورافتاده ای به دنبال مواد مورد نیاز خود می گردند ثابت شده است. یکی از لذت بخش ترین لحظات فیلم زمانی است که احساسات سیموندز بین رنج، شک، عصبانیت و پذیرش تغییر می کند. «یک مکان ساکت» فیلم عجیبی است نه بخاطر اینکه از نظر فکری هر بخش از داستان و طرح کلی آن عمیق و بی نقص است بلکه موسیقی دارد که به ما می گوید چه موقع و چقدر باید از جا بلند شویم. در تصویرسازی موقعیت ها می بینیم که کوبیدن میخ می تواند مانند یک بمب عمل نکرده مرگبار باشد. (متن کامل این نقد)
جوزفین لیوینگستون
وقتی یک فیلم واقعا ترسناک است حتی بستن چشم ها هم نمی تواند موثر واقع شود. بعضی هم گوش هایشان را می گیرند چون وقتی در فیلم سکوت حکم فرما می شود باید منتظر یک حرکت ناگهانی باشید. این فیلم دربارهی صدای ترس است. «یک مکان ساکت» رویکردی متفاوت به ناشنوایی و صمیمیت بین افراد دارد و در مورد شنیدن صداها و ارتباط برقرار کردن بدون استفاده از آنهاست.
اریک کوهن
«یک مکان ساکت» با پیش درآمدی ترسناک در یک دوره پسا آخرالزمانی در حومه یک شهر اتفاق می افتد. جایی که هیولاها برای شکار منتظر شنیدن کوچکترین صداها هستند و چیزی جز نجوا نمی تواند بین افراد رد و بدل شود. کارگردان، یک داستان هیجان انگیز و میخکوب کننده را در قالب فیلمی متوسط ارائه داده است. این فیلم با داشتن بازیگرانی به تعداد انگشتان یک دست در تمام مدت، وحشت و دلهره را در خود نگه می دارد به نحوی که هر قدم یا هر حرکت ناگهانی پتانسیل تبدیل شدن به یک فاجعه را دارد. در این عصر پر هرج و مرج دیدن فیلمی که در آن سر و صدا باعث کشته شدن افراد می شود، جالب است.
دیوید سیمس
این فیلم یک درام دلهره آور در مورد خانواده ای است که خطری هولناک آنها را تهدید می کند. کارگردان هوشمندانه تصاویر را به صورت کلوزآپ نشان می دهد که هم تاثیر بسزایی در انتقال ترس و دلهره به بینندگان دارد هم تعامل افراد از طریق احساسات صورت و زبان اشاره را به خوبی به تصویر می کشد. در چنین فیلمی که سکوت حکمفرماست مشخصا لحظات ترسناک آنهایی هستند که با صدا یا حرکتی ناگهانی همراه هستند.
جان دفوره
هیجانی ترسناک و در عین حال دوست داشتنی در فیلم «یک مکان ساکت» از جان کرازینسکی تمثیلی از نقش پدر و مادر در یک دنیای کاملا اشتباه و پرهرج و مرج است. کرازینسکی و امیلی بلانت نقش والدین در دنیایی را ایفا می کنند که حتی کوچکترین صدا می تواند منجر به مرگی ناگهانی و وحشیانه شود. «یک مکان ساکت» فیلمی هیجانی و ناراحت کننده است. سومین کارگردانی کرازینسکی بسیار به موفقیت های تجاری نزدیک شده است. (متن کامل این نقد)
جوهانا اشنلر
با تماشای این فیلم شما آنقدر هیجانزده و عصبی میشوید که تقریبا حالت تهوع به شما دست میدهد، اما میتوان گفت که بسیار سرگرمکننده است. این دقیقا همان حالتی است که این اثر هیجانانگیز هوشمندانه و جدید، شما را در آن قرار میدهد. باید برای ساخت چنین فیلمی از جان کراسینسکی متشکر باشیم. احساس خطر توسط مخاطب ، بسیار واقعی حس می شود. یک عدد میخ روی راه پله ها شاید ترسناک ترین چیزی باشد که امسال در سینما می بینید. امیلی بلانت یک بار دیگر ثابت کرد که چه بازیگر حرفه ای و کار بلدی است و این کار را حتی بدون حرف زدن هم انجام داد. شاید این فیلم می خواهد به ما بگوید که در دنیای امروز تنها سکوت راهی است برای رهایی.
مایکل فیلیپس
صحنه مورد علاقه من در این فیلم، لحظه برخورد ریگن ابوت و یکی از هیولاهای شرور است که در مزرعه ذرت اتفاق میافتد. ریگن در این صحنه به طرز خلاقانهای سعی دارد با صداها و تصویر بازی کند و تنشهای مختلفی را به وجود بیاورد. شاید به من خرده بگیرید که زیاد از حد به دنبال منطق یا واقع گرایی هستم اما مطمئنا به این نتیجه می رسید که این منطقی نیست وقتی آن موجودات به شخصیت ها حمله ور می شوند آنها زندگی خود را ترک می کنند و هرگاه آن موجودات کمی آنها را رها می کنند دوباره به سکونت خود ادامه می دهند. یکی از مشکلات کراسینسکی این است که در آثار او انسان ها بسیار آسیب پذیر هستند و برای رهایی خود تلاش می کنند اما چیزی از آن بیرون نمی آید.
آرش پارساپور
احتمالا اولین موضوعی که مخاطب در حین دیدن فیلم متوجه میشود، بدون دیالوگ بودن بیشتر سکانسهای فیلم است. هشتاد درصد دیالوگها با زبان ایما و اشاره بین کاراکترها رد و بدل میشود که با زیرنویس همراه است. این مساله باعث شده که بازی بازیگران بیشتر به چشم بیاید و به اصطلاح نوعی بازی زیرپوستی از خود ارائه نمایند. بازیگران اصلی فیلم (به ویژه شخص امیلی بلانت که در زندگی واقعی هم نامزد کرازینسکی هست) به خوبی از پس این کار برآمدهاند و فضاسازی فیلم هم به این امر کمک شایانی کرده است. میلیسنت سیموندز(که در زندگی واقعی کرولال است) و نوآ جوپ جوان، در نقش کودکان این خانواده نیز میدرخشند و روابط فامیلی با کمترین دیالوگ و صرفا با عناصر بصری به بهترین شکل به مخاطب منتقل میشود. (متن کامل این نقد)