جستجو در سایت

1404/02/13 20:00

چرا استودیوها می‌خواستند «راکی» را بدون استالونه بسازند؟

چرا استودیوها می‌خواستند «راکی» را بدون استالونه بسازند؟
در حالی که سیلوستر استالونه امروزه با نقش «راکی بالبوآ» شناخته می‌شود، اما این بازیگر در ابتدای مسیر خود برای بازی در فیلمی که خودش نوشته بود، با چالشی بزرگ روبرو بود: خطر از دست دادن نقش به نفع ستاره‌ای از سریال معروف «گان‌اسمک».
به گزارش سلام سینما

سیلوستر استالونه در فیلم «راکی بالبوآ» محصول ۲۰۰۶، جمله‌ای به‌یادماندنی را بیان می‌کند: «مهم نیست چقدر ضربه می‌زنی، مهم اینه که چقدر ضربه می‌خوری و باز هم به جلو حرکت می‌کنی. پیروزی یعنی همین!» این جمله که به نوعی روح فیلم‌های «راکی» را به تصویر می‌کشد، در سال‌های بعد تبدیل به یک میم اینترنتی شد. با این حال، واقعیت این است که استالونه به تک‌تک واژه‌های این دیالوگ باور داشت، و دلیلش هم روشن بود.

در زمانی که فیلمنامه «راکی» را نوشت، استالونه در وضعیتی بحرانی بود. او سال ۱۹۶۹ به نیویورک آمد تا بازیگر شود، اما اغلب بی‌خانمان بود؛ مدتی را در پایانه اتوبوس پورت آتوریتی در حالی گذراند که از دست پلیس فرار می‌کرد و وسایلش را در کمدی قفل‌دار پنهان می‌کرد. در این دوران فقط کارهای سطح پایین برایش فراهم بود؛ از جمله تمیز کردن قفس شیرها در باغ‌وحش سنترال پارک. او بعدها در مصاحبه‌ای با مجله پلی‌بوی گفت: «به خودم گفتم، خیلی عالیه سیلوستر، به جایی رسیدی که برای این‌که یه شیر روت ادرار کنه، ساعتی یک دلار و دوازده سنت می‌گیری.»

در حالی که همسر بارداری داشت و در آستانه اخراج از خانه بود، استالونه تصمیم گرفت فیلمنامه‌ای بنویسد که خودش در آن نقش اصلی را بازی کند. نتیجه‌اش شد «راکی». برای او، بازی در این نقش ضروری بود، اما زمانی که تهیه‌کننده‌ها بالاخره به فیلمنامه علاقه نشان دادند، برنامه‌های دیگری برای نقش اول داشتند.

استالونه در مصاحبه‌ای با بی‌بی‌سی در سال ۱۹۷۷ گفت که دلیل نوشتن «راکی» این بود که احساس می‌کرد فیلم‌های آن دوران «در پایین‌ترین سطح ممکن» قرار دارند: «همه چیز ضد جامعه، ضد دین، ضد دولت بود. هیچ‌کس نبود که بخوای ازش حمایت کنی.» او باور داشت که باید قهرمانی سنتی با اخلاق‌گرایی در مرکز داستان باشد؛ چیزی که در آن زمان نایاب بود. اما این ایده‌آل‌گرایی فقط بخشی از انگیزه‌اش بود؛ مبارزه‌ای که برای گرفتن نقش اصلی فیلم خودش انجام داد، او را به مصداق واقعی «تحمل ضربه و ادامه دادن» تبدیل کرد.

راکی بالبوآ تجسمی از خود استالونه بود؛ نه بر اساس تجربه‌هایش، بلکه بر اساس «هاله شخصیتی» خودش. به گفته‌اش، «قطعاً نمی‌تونستم خودم رو جای یه وکیل با کت‌شلوار سه‌تکه جا بزنم، پس باید می‌رفتم سراغ چیزی ساده‌تر — یه مرد خیابونی. خب، چه جور مردی؟ یه بازنده.» او به مبارز حرفه‌ای رسید و ظرف سه روز و نیم، نسخه اول فیلمنامه را نوشت. با وجود گمنامی‌اش، شرکت تهیه فیلم Chartoff-Winkler Productions حاضر شد فیلم را بسازد.

اما استودیو مخالف حضور استالونه در نقش راکی بود. به گفته خودش در گفت‌وگو با نیویورک تایمز: «به همسرم گفتم ترجیح می‌دم فیلمنامه رو دفن کنم و بگذارم کرم‌ها راکی بازی کنن، تا این‌که بفروشمش. از خودم بدم می‌اومد اگه می‌فروختمش؛ همون‌طور که از بقیه که این کار رو می‌کنن، بدمون میاد.» او نمایندگانی داشت که با تهیه‌کنندگان وارد مذاکره شدند، اما همچنان درباره حق مالکیت بلندمدت این مجموعه با استالونه اختلاف وجود دارد. با این حال، در نهایت، یونایتد آرتیستز موافقت کرد فیلم ساخته شود.

با وجود توافق نهایی، فشارها برای کنار گذاشتن استالونه از نقش اصلی ادامه داشت. به گزارش نیویورک تایمز، قبل از فروش فیلمنامه هم از او خواسته بودند که بازیگران مشهورتری چون برت رینولدز، جیمز کان، یا رایان اونیل را جایگزین کند.

در آن زمان، برت رینولدز یکی از محبوب‌ترین ستاره‌های هالیوود بود. او بین سال‌های ۱۹۶۲ تا ۱۹۶۵ در سریال وسترن «گان‌اسمُک» در نقش آهنگر کوئینت اسپِر بازی می‌کرد و بعد از آن به آثار تلویزیونی دیگر و سپس فیلم‌هایی چون «رهایی» (Deliverance – 1972)، «رعد سفید» (1973)، و «طولانی‌ترین حیاط» (1974) رسید.

حضور رینولدز شاید به فروش بیشتر فیلم کمک می‌کرد، اما استالونه همان مردی بود که «راکی» را به واقعیت تبدیل کرد. خوشبختانه، او از همان ابتدا یاد گرفته بود چطور ضربه بخورد، اما باز هم به راهش ادامه دهد — درست مثل راکی بالبوآ.

منبع: slashfilm


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image