جستجو در سایت

1403/12/15 11:51
بررسی وضعیت کنونی سینمای ایران در گفت‌وگو با احمد مسجدجامعی:

هشدار وزیر اسبق ارشاد درباره آینده سینمای ایران | افزایش فروش، همه چیز نیست!

هشدار وزیر اسبق ارشاد درباره آینده سینمای ایران | افزایش فروش، همه چیز نیست!
جشنواره فیلم فجر امسال در شرایطی برگزار شد که تغییرات سیاسی و مدیریتی قابل توجهی را در عرصه سینمای ایران به دنبال داشت. این رویداد بزرگ سینمایی با توجه به وضعیت پیچیده اقتصادی و فرهنگی، فرصتی بود تا سینماگران با اختلافات کمرنگ‌تری نسبت به گذشته در کنار یکدیگر قرار گیرند.
به گزارش سلام سینما

روزنامه جهان صنعت در گفت‌وگویی صریح با احمد مسجدجامعی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی و از بنیانگذاران بسیاری از فعالیت‌ها و رویدادهای فرهنگی ـ هنری در کشور، نگاهی به چالش‌ها و فرصت‌های پیش روی سینمای ایران، به‌ویژه در حوزه فیلم‌های اجتماعی و کیفیت آثار، داشته‌ایم. این گفت‌وگو به بررسی تاثیرات تغییرات در دولت جدید و بازگشت مجدد برخی فیلم‌ها به جشنواره فجر پرداخته است، با تأکید بر ضرورت بازتعریف فضای فرهنگی و توجه بیشتر به محتوا در کنار درآمدزایی.

ارزیابی شما از عملکرد جشنواره فیلم فجر در سال جاری نسبت به سال‌های گذشته چگونه است؟

طبیعی است که امسال را با سال گذشته نمی‌توان به راحتی مقایسه کرد. در سال جاری تا اردیبهشت‌ماه، دولت دیگری بر سر کار بود و به دلیل حادثه سقوط بالگرد رئیس‌جمهور، تا مرداد نیز با وضعیت باثباتی مواجه بودیم. در فاصله نتیجه انتخابات تا استقرار دولت جدید هم شوراهای تصمیم‌گیری حوزه سینما و فرهنگ تعطیل بودند و از مهرماه بود که معاونت سینمایی و شوراها، از جمله شوراهای نمایش و مجوز برای ساخت فیلم به‌عنوان زیرمجموعه‌های سازمان سینمایی شکل گرفت. در ماه‌های اخیر، اقدامات خاصی صورت نگرفته و جشنواره اخیر، در زمینه تولید، بیشتر به مجوزهایی که در دولت پیشین صادر شده بود وابسته است. با این حال، می‌توان از نظر اجرایی و ایجاد فضای بازتر، رویکرد وزارتخانه در دعوت از همه سلیقه‌های سینمایی را در مقایسه با دوره‌های گذشته مثبت ارزیابی کرد.

مقصودتان این است که این جشنواره تا نقطه مطلوب هنوز فاصله دارد؟

ترکیب جدید دولت و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش کردند فضای اشتیاق برای حضور در جشنواره را ایجاد کرده و قهر و نقار سینماگران و حاکمیت را تا حدودی برطرف کند. این امر، امکان گفت‌وگو با صاحبان فکر و اندیشه در حوزه‌های مختلف سینمایی را فراهم ساخت. همچنین، حضور فیلم‌هایی که قبلاً با مشکلات مختلف روبه‌رو بودند، هر چند به‌صورت محدود و خارج از مسابقه، باعث مشارکت بیشتر سینماگران در جشنواره شد.

برخی از تغییرات در سیاست‌گذاری‌های سینمایی دولت جدید و تاثیر آن بر جشنواره چه بود؟

پس از حادثه سقوط بالگرد، وزارت ارشاد شوراهای خود را تعطیل کرد. البته هر دولتی که بر سر کار می‌آید، نخستین اقدامش ایجاد تغییراتی در امور فرهنگی است اما شورای انتخاب جشنواره منسوب به دولت جدید است. اگر رویکرد جشنواره براساس شوراهای دولت پیشین بود، ممکن بود برخی از همین فیلم‌ها به جشنواره راه پیدا نکنند. برخی از فیلم‌ها در دولت پیشین ساخته شدند، اما مجوز پخش خود را در این دولت دریافت کردند. به همین دلیل، فیلمی که در این دوره ساخته شده نمی‌تواند به‌طور کامل با دوره‌های گذشته مقایسه شود.

چرا سینما، به خصوص در حوزه فیلم‌های اجتماعی، همچنان با رکود مواجه است؟

در گزارش‌های سینمایی گاهی عنوان می‌شود که سالن‌های سینما پر شده‌اند و این به معنای رونق سینماست، اما این تحلیل دقیقی نیست. در چند سال اخیر، گاهی یک فیلم کمدی به‌تنهایی ۳۰۰ سالن سینما را به خود اختصاص داده است، اما در ژانرهای دیگر، به‌ویژه فیلم‌های قصه‌گوی اجتماعی و دارای اندیشه، نه در زمینه ساخت و تولید و نه در حوزه نمایش، فضا برای رشد وجود نداشته است.
البته ما در گذشته هم فیلم کمدی کم نداشتیم، حتی برخی فیلم‌های کمدی در سینمای ایران نه تنها از نظر هنری، قصه‌پردازی و نفوذ اجتماعی در سطح بالایی قرار داشتند، بلکه در برخی موارد از سطحی از ارتباط انسانی برخوردار بودند که برای مردم کشورهای دیگر و به زبان‌های مختلف دوبله می‌شدند. حالا اما باید بپذیریم که سطح کلی سینمای کمدی ایران پایین آمده و تنها نوعی از سینمای کمدی که کارکردش فقط سرگرمی است، ترویج شده است. البته این نوع فیلم‌ها نباید کاملاً سرکوب شوند، بلکه باید به این نکته توجه کنیم که در سال‌های اخیر، سینمای کمدی آن هم از نوع کم‌مایه‌اش، همه سینمای ایران را بلعیده و اجازه بروز به هیچ ژانر دیگری نداده است.

به موضوع گزارش‌های کمی اشاره کردید؛ کمی بیشتر این موضوع را توضیح می‌دهید؟

در حال حاضر، سینمای ایران با نوعی کمیت‌زدگی روبه‌رو است. گاهی آمارها نشان می‌دهند که سینما رونق یافته، اما این رونق بیشتر به خاطر افزایش آمارهای کمی ناشی از تعداد تماشاگر است. آن‌هم البته متمرکز بر شهرهای بزرگ و مجهز به زیرساخت‌های سینمایی است. نقدی که به مسئولان سینمایی به خصوص در دوره گذشته وارد است همینجاست. الان هم گفته می‌شود در ماه‌های اخیر، شمار تماشاگران فیلم‌ها افزایش یافته و حتی شنیدم که گفتند فروش فیلم‌ها در ماه‌های اخیر با فروش کل سال گذشته برابری کرده است. من معتقدم این تنها بخشی از پروژه توسعه و رونق فرهنگی به‌ویژه در سینماست.

به هر حال رونق سینما به چرخش اقتصادی آن وابسته است؛ بنابراین شاید همین افزایش فروش یکی از دستاوردهای دولت فعلی در زمینه سینما باشد. شما اینطور فکر نمی‌کنید؟

خب مشخص است که این دستاورد دولت جدید است اما بحث من این است که همه ماجرای توسعه و رونق در سینما این نیست. ناگفته نماند که افزایش فروش امسال نسبت به قبل، دلیل خاص خود را دارد؛ چون اعضای شوراهایی که در حوزه سینما معرفی شده‌اند، از چهره‌های کارشناس و باتجربه هستند و طبعا بر فضای سینما تاثیر می‌گذارند. در بعد دیگر هم، همین نگاه تخصصی، باعث شده تا غیر از مسئله فروش، برخی از فیلم‌نامه‌ها که پیش‌تر بختی برای دریافت مجوز نداشتند، حالا مجوز دریافت کنند.
این را هم می‌دانیم که در دوره پیش، حدود ۷۰ فیلم بدون مجوز روانه جشنواره‌های برون‌مرزی شدند. این آمار نتیجه سخت‌گیری‌هایی است که در آن دوره بر سینما اعمال شد. وقتی مجوز دادن به فیلم‌های با رویکرد اجتماعی و واقع‌گرا محدود می‌شود، این فیلم‌ها به حاشیه رانده می‌شوند و فیلم‌های صرفاً سرگرم‌کننده و سطحی در متن قرار می‌گیرند. بنابراین اگر این روند ادامه پیدا کند، سلیقه مردم تنزل یافته و سطح تولیدات نیز پایین می‌آید. در زمان مسئولیتم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ایران ۴۰ میلیون جمعیت داشت، اما سالانه ۸۰ میلیون بار مراجعه به سینما ثبت می‌شد. ما در آن زمان هم نگران کاهش سطح سلیقه مخاطبان بودیم، چون تولیدات صداوسیما از نظر کیفی با ما همراهی نداشت اما پربیننده بود.
پس رونق سینما تنها به تعداد فیلم‌ها یا تماشاگران بستگی ندارد و عوامل متنوعی در آن دخیل است. به تعداد سالن‌ها و تمرکز نداشتنشان در مراکز و شهرهای بزرگ نیز ارتباط دارد. بگذارید مثالی بزنم؛ پیش از انقلاب، با جمعیت ۳۰ میلیون نفر، ۵۰۰ سالن سینما در کشور وجود داشت که ظرفیت هر سالن بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر بود، اما اکنون با وجود افزایش تعداد سالن‌ها، ظرفیت هر سالن به‌طور میانگین به حدود ۲۰۰ نفر کاهش یافته است. مسئله حتی فراتر از این است؛ ما امروز به دلیل انقطاع فرهنگی، افت کیفیت آموزش و کاهش محسوس مطالعات بینارشته‌ای؛ با معضل فیلمنامه و متن در سینما مواجهیم. این موضوع حتی در فیلم‌های به اصطلاح اجتماعی یا فیلم‌های تاریخی نیز به چشم می‌آید. همین مسئله نیز به رونق سینما لطمه زده؛ چرا که دیگر مردم قصه‌های تازه و با دربرگیری ملی و جغرافیایی نمی‌بینند و نمی‌شنوند. پس با سینما وارد گفت‌وگو نمی‌شوند و صرفا به آن به چشم یک تفریح زودگذر نگاه می‌کنند.

وضعیت سینما با توجه به حضور پلتفرم‌ها و دسترسی به شبکه‌های متنوع تلویزیونی چه تغییراتی کرده است؟

در حال حاضر، تماشای فیلم محدود به سینما نیست و بسیاری از افراد از طریق پلتفرم‌ها یا در خانه به تماشای فیلم‌ها می‌پردازند. حتی ساخت فیلم به‌واسطه تکنولوژی‌های نوین، از جمله هوش مصنوعی و دوربین‌های موبایل، بسیار ساده‌تر شده است. این تکنولوژی‌ها باعث شده‌اند که فیلم‌سازان بتوانند از محدودیت‌های پیشین عبور کنند و آثار خود را تولید کنند که اتفاقی روبه جلو است اما در کنار پیشرفت امکانات و سهولت دسترسی به تکنولوژی، باید از حوزه فرهنگ پاسداری کرد. نباید این رشد فناوری به توسعه فرهنگی لطمه وارد کند و این کار دولت و مسئولان فرهنگی است. باید گروه‌ها و افرادی که در سینما یا هر حوزه دیگر فرهنگی که بنا به سخت‌گیری‌ها و محدودیت‌ها از کار کنار کشیده‌اند یا ترجیح داده‌اند زمین بازی خود را جایی دیگر قرار دهند، به عرصه دعوت شوند و بار دیگر ارتباط فرهنگی در جامعه را بازتعریف کنند. یکی از کارکردهای مهم سینما هم همین است.

در حال حاضر وضعیت سینما از منظر کیفیت آثار چگونه است؟

سینمای ایران، چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، همواره به دو بخش تقسیم می‌شده است: یک بخش سینمای فکری و هنری، و بخش دیگر سینمای سرگرم‌کننده یا حتی مبتذل. در دوره‌های مختلف هنرمندانی چون علی حاتمی که به سعدی سینما شهرت داشت با آثار ارزشمند خود همچون «مادر» و فیلم‌سازانی چون مسعود کیمیایی با «گوزن‌ها»، سینمایی فاخر و اجتماعی خلق کردند. این سینما با تکیه بر ادبیات و فرهنگ ایرانی، به نوعی شرافت هنری در سینما بخشید. امروز اما ما دیگر فردوسی و حافظ و مولوی سینما نداریم.

پس از انقلاب هم سینماگران بزرگی همچون عباس کیارستمی، مجید مجیدی و اصغر فرهادی ظهور کردند که سینمای ایران را به سطح جهانی ارتقا دادند. آثار این سینماگران، نه تنها در داخل کشور بلکه در جشنواره‌های بین‌المللی نیز درخشید. خاطرم هست در یکی از دوره‌های جشنواره فیلم فجر جوایز بین‌المللی کیارستمی و مجیدی از نظر تعداد با یکدیگر برابر شده بود.
با این حال، متاسفانه در سال‌های اخیر، سینمای ایران دچار افول شده و شاهد کاهش کیفیت در تولیدات سینمایی و به نوعی ابتذال در این عرصه هستیم. خروج برخی فیلم‌سازان بزرگ و عدم حضور آثار مهم، باعث شده شور، هیجان و از همه مهم‌تر تفکری که در گذشته در این عرصه وجود داشت، در سینما از بین برود.

برخورد با هنرمندان و سینماگران باید چگونه باشد؟

سینمای ایران، چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، همواره تحت تاثیر جریان‌های فکری و اجتماعی قرار داشته است. سینماگران ایرانی از همان ابتدا توانسته‌اند آثار ارزشمند و جهانی خلق کنند. اما متاسفانه در برخی مواقع، برخوردهایی آمرانه و تحکم‌آمیز با هنرمندان صورت گرفته که باعث محدود شدن خلاقیت آنها شده است. هنرمندان و سینماگران ایران همیشه به‌دنبال رشد و ارتقای فرهنگ جامعه خود بوده‌اند و برای همین نیاز داریم فضای فرهنگی و هنری را به گونه‌ای پیش ببریم که آنان بتوانند خود را به درستی در عرصه‌های جهانی مطرح کنند. اگر این فضا فراهم شود، هنرمندان به‌طور طبیعی به کار خود ادامه خواهند داد.

در انتها، فکر می‌کنید سینما ایران به روزهای اوج خودش بازمی‌گردد و ما شاهد حضور سینماگران معترض به عرصه فرهنگی خواهیم بود؟

هنر، سینما، کتاب و ادبیات باید در راستای ارتقای فرهنگ عمومی جامعه حرکت کنند. سینماگران و هنرمندان هیچ‌گاه از کشور خود جدا نیستند و همیشه به دنبال تقویت هویت فرهنگی خود هستند. اگر ما به درستی در این مسیر گام برداریم، این هنرمندان با ما همراه خواهند بود.


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image