کدام فیلم کلاسیک در دهه 70 آغازگر تب بلاک باسترهای هالیوودی بود؟

ترجمه اختصاصی سلام سینما – نگار رعنایی: فیلم «پدرخوانده» با فروش جهانی ۲۵۰ میلیون دلاری در برابر بودجهای کمتر از هفت میلیون دلار، نهتنها تحسین منتقدان را برانگیخت بلکه به پدیدهای فرهنگی بدل شد که تماشایش نوعی ضرورت اجتماعی به شمار میرفت. نیویورکتایمز در سال ۱۹۷۸ اینگونه آثار را «سوپرپرفروش» یا (super-grosser) نامید؛ فیلمهایی که هم از نظر هنری درخشاناند و هم به تب فرهنگی تبدیل میشوند.
یکی از ویژگیهای مشترک این فیلمها موسیقی ماندگارشان بود. تمهای «پدرخوانده»، «جنگ ستارگان» و «آروارهها» چنان در ذهن مخاطبان ماند که حتی پخش رادیوییشان نقش تبلیغی پررنگتری از بودجههای کلان تبلیغاتی داشت.
عامل دیگر، حس «اتفاق فرهنگی» بودن این آثار بود. مایکل آیزنر، مدیر وقت پارامونت، در گفتوگویی تصریح کرد هدف اصلی تریلرهای سینمایی این بود که پیش از اکران، مردم احساس کنند باید فیلم را ببینند چون «همه خواهند دید». همین نگاه سبب شد استودیوها از دهه ۷۰ میلادی به بعد، بیشتر روی تولید فیلمهای پرهزینه و پرریسک متمرکز شوند و از آثار کمبودجه فاصله بگیرند.
استیون اسپیلبرگ در همان دوران توضیح داد که هزینه سنگین فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» آن را ناگزیر به موفقیت مالی کرده است؛ الگویی که بعدها در آثاری چون «آواتار: راه آب» نیز تکرار شد. با این حال، همه تلاشها به ثمر ننشست؛ فیلمهایی مانند «ایندیانا جونز و گردانه سرنوشت» با وجود فروش چندصد میلیون دلاری، به دلیل بودجههای گزاف، شکست مالی خوردند.
امروزه وابستگی هالیوود به تولید بلاکباسترهای عظیم به حدی رسیده که فیلمهای میانبودجه غالباً سر از پلتفرمهای آنلاین درمیآورند و تنها پروژههای «سوپرپرفروش بالقوه» شانس اکران گسترده دارند. این در حالی است که «پدرخوانده» ـ آغازگر این روند ـ اثری بود متکی بر درام و شخصیتپردازی عمیق، نه جلوههای ویژه یا هزینههای نجومی؛ فیلمی که شاید در فضای امروز هالیوود، دیگر فرصتی برای ساخته شدن نمییافت.

دانشآموخته ادبیات انگلیسی و مترجمی با هفت سال تجربه کار. یک سال است در «سلام سینما» به تولید محتوا درباره سینمای جهان مشغولم. همیشه دنبال داستانهای جدید و تجربههای متفاوت در دنیای هنر هستم.