جستجو در سایت

1404/07/22 14:54
پرونده سلام سینما به یاد ناصر تقوایی - 6

3 اقتباس درخشان سینمایی ناصر تقوایی؛ از دایی جان ناپلئون تا ناخدا خورشید

3 اقتباس درخشان سینمایی ناصر تقوایی؛ از دایی جان ناپلئون تا ناخدا خورشید
ناصر تقوایی از جمله فیلمسازانی بود که توانست میان جهان کلمه و تصویر پلی استوار بسازد و نشان دهد که چگونه می‌توان از روح ادبیات برای خلق بیانی سینمایی بهره گرفت، بی‌آنکه یکی فدای دیگری شود.

اختصاصی سلام سینما - مهین بهزادی: در حالی که تنها شش فیلم سینمایی بلند در کارنامه‌ ناصر تقوایی به چشم می‌خورد، این فیلم‌ساز برجسته که از چهره‌های شاخص جریان موج نوی سینمای ایران به شمار می‌آید، تصمیم گرفت پس از انقلاب ۱۳۵۷ و در پی اعمال سانسورهای گسترده بر فیلم‌ها و فیلمنامه‌هایش در این دوران، برای همیشه از فیلم‌سازی کناره بگیرد. تقوایی در یکی از سخنرانی‌های خود با صراحت اعلام کرده بود که «اگر قرار باشد برای ساختن فیلم از کسی اجازه بگیرم، دیگر فیلم نخواهم ساخت»؛ جمله‌ای که نه‌تنها شعار نبود، بلکه به آن وفادار ماند و تا پایان عمر بر تصمیم خود ایستاد. او بر این باور بود که فیلم‌سازی مستقل، در مواجهه با سازوکارهای محدودکننده، اگر سکوت کند و فیلم نسازد، شاید بتواند ساختاری را که بر پایه‌ سانسور و خودسانسوری بنا شده است از درون متزلزل کند. تقوایی برخلاف بسیاری از هم‌نسلانش که به ناچار در وضعیت «کژدار و مریز» زیستند و برای ادامه‌ کار تن به مصالحه دادند، ترجیح داد با عزت و استقلال کنار بکشد و خود را از چرخه‌ فرساینده‌ سازش با سانسور دور نگه دارد.


بیشتر بخوانید:

ناصر تقوایی؛ فیلمسازی برای همه دوران

همه فیلم‌هایی که ناصر تقوایی نساخت

درگذشت ناصر تقوایی در سالگرد درگذشت داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر


اگر نگاهی واقع‌بینانه به وضعیت کنونی سینمای ایران بیندازیم، درمی‌یابیم که سخنان تقوایی نه ادعایی اغراق‌آمیز، بلکه پیش‌بینی‌ای دقیق و دردناک بوده است. امروز، با وجود حضور پررنگ سینمای ایران در جشنواره‌های بین‌المللی، این سینما یکی از برهوت‌ترین دوران‌های خود را از حیث پرورش فیلم‌سازان خلاق، مستقل و مولف تجربه می‌کند؛ نسلی که بتواند مانند تقوایی با نگاه انسانی، اجتماعی و البته سینمایی تصویری کمتر دیده شده از جامعه ارائه دهد. با این حال، هرچند کارنامه‌ سینمایی ناصر تقوایی از نظر کمیت محدود است، اما هر یک از آثارش درسی بزرگ در صداقت هنری، تفکر عمیق و زیبایی‌شناسی روایت است؛ میراثی ماندگار که همچنان الهام‌بخش فیلم‌سازان و دوست‌داران سینماست. در این میان نوع نگاه او به امر اقتباس ادبی در سینما می‌تواند بزرگ‌ترین آورده این فیلمساز مولف برای سینمای ایران تلقی شود. 

او از جمله فیلمسازانی بود که توانست میان جهان کلمه و تصویر پلی استوار بسازد و نشان دهد که چگونه می‌توان از روح ادبیات برای خلق بیانی سینمایی بهره گرفت، بی‌آنکه یکی فدای دیگری شود. تقوایی در اغلب آثار خود با تکیه بر اقتباس‌های داستانی، نشان داد که تسلطش بر هر دو قلمرو ــ ادبیات و سینما ــ نه از سر تقلید، بلکه حاصل درک عمیق از ساختار روایت، شخصیت‌پردازی و فضاست.

آرامش در حضور دیگران (1349)

نخستین فیلم بلند او، «آرامش در حضور دیگران»، اقتباسی درخشان از داستانی از غلامحسین ساعدی بود؛ فیلمی که نه‌تنها توانست جهان ذهنی و اتمسفر مسلط بر نوشته‌ی ساعدی را به تصویر بکشد، بلکه در عین وفاداری به متن، زبان تصویری مستقل و جسورانه‌ی خود را نیز بنا نهاد. حرکت حساب‌شده‌ی دوربین در فضای تاریک و محدود اتاق‌خواب، بر بدن‌هایی که در رقصی شهوانی و بی‌قرار درهم تنیده‌اند، گفت‌وگوهایی که در میانه‌ی این تنانگی جاری می‌شود، و پرسه‌زنی‌های سرهنگ در خیابان‌های سرد و بی‌روح شهر، همگی نمونه‌هایی از نگاهی سینمایی‌اند که در عین شاعرانه بودن، از واقع‌گرایی تلخ اجتماعی نیز غافل نیست.

تقوایی در این فیلم و دیگر آثارش ثابت کرد که ادبیات برای او نه تکیه‌گاه، بلکه نقطه‌ی عزیمت است؛ ابزاری برای رسیدن به بیانی شخصی و بصری که فقط در زبان تصویر معنا پیدا می‌کند. در نگاه او، سینما ترجمان مستقیم ادبیات نبود، بلکه بازآفرینی آن در جهانی تازه و مستقل بود. از همین رو، آثارش الگویی ماندگار از هم‌نشینی هوشمندانه‌ی ادبیات و سینما در تاریخ فرهنگ معاصر ایران به شمار می‌آیند.

ناخدا خورشید (1365)

در فیلم «ناخدا خورشید»، ناصر تقوایی با اقتباس از نویسنده‌ای بزرگ و منحصر‌به‌فرد چون ارنست همینگوی نشان داد تا چه اندازه درک عمیقی از ماهیت اقتباس و جوهر روایت دارد. او توانست با مهارتی مثال‌زدنی از رمان «داشتن و نداشتن» اقتباسی آزاد، هوشمندانه و کاملا بومی‌شده ارائه دهد؛ اقتباسی که در آن روح ماجرا و درون‌مایه‌ انسانی اثر همینگوی حفظ شده، اما جهان داستان به خلیج‌فارس، مردم جنوب و فرهنگ ایرانی منتقل می‌شود. هنر تقوایی در این فیلم تنها به کارگردانی بی‌نقص و دکوپاژ دقیق محدود نمی‌شود، بلکه در بازآفرینی جهان همینگوی در بستری بومی، نوعی خلاقیت فرهنگی کم‌نظیر بروز می‌یابد که نشان از آگاهی عمیق او از هویت و زبان ملی دارد.

دیالوگ‌های فیلم «ناخدا خورشید» از ماندگارترین دیالوگ‌های تاریخ سینمای ایران به شمار می‌روند؛ جملاتی موجز، زنده و چندلایه که هم نشانه‌ تسلط تقوایی بر زبان و گفتار محاوره‌ای جنوب است و هم گواهی بر درک ادبی و طنز لطیف او. این دیالوگ‌ها در عین سادگی، حامل لایه‌هایی از طنز، درد، و فلسفه‌ زیستن‌اند و به شخصیت‌ها جان و هویت می‌بخشند. نتیجه آن است که نه ‌تنها شخصیت ناخدا خورشید، بلکه فرحان، ملول و دیگر شخصیت‌های فرعی نیز با لحنی طبیعی و روحی باورپذیر بر پرده ظاهر می‌شوند.

رویکرد تقوایی در این فیلم، الگویی تمام‌عیار از سینمای مؤلف ایرانی است؛ سینمایی که در آن ادبیات، تصویر، و گفت‌وگو به شکلی ارگانیک در هم می‌آمیزند و جهانی خلق می‌کنند که هم به شدت بومی و ایرانی است و هم واجد کیفیتی جهانی.

«ناخدا خورشید» شاید اوج پختگی سینمای تقوایی باشد، اما در عین حال نشانه‌ای روشن از اینکه چگونه یک فیلم‌ساز می‌تواند با وفاداری به فرهنگ خود، به گفت‌وگویی جهانی با ادبیات و سینما دست یابد.

دایی جان ناپلئون (1354)

اما برای بسیاری، سریال «دایی‌جان ناپلئون» خاطره‌انگیزترین و محبوب‌ترین اثر ناصر تقوایی به شمار می‌آید؛ جایی که او توانست یکی از پرفروش‌ترین و پرخواننده‌ترین رمان‌های فارسی را با نگاهی وفادار اما خلاقانه به اثری ماندگار در قالب تصویر بدل کند. تقوایی نه‌تنها زبان طنز تیز و ظریف ایرج پزشک‌زاد را حفظ کرد، بلکه در شیوه‌ی تصویرسازی خود نیز از آن بهره برد. صحنه‌ی جمع شدن بچه‌های فامیل برای شنیدن نطق دایی‌جان و پایین آمدن او از پله‌ها، همراه با موسیقی و میزانسن دقیق، نمونه‌ای درخشان از هماهنگی میان ادبیات و تصویر است؛ لحظه‌ای که در آن طنز، ریتم و موقعیت به شکلی سینمایی جان می‌گیرند. این تنها یکی از موارد بی‌شماری است که تقوایی در این سریال برای تبدیل روایت ادبی به زبانی تصویری و زنده به کار می‌بندد.

***

ناصر تقوایی بی‌تردید یکی از مهم‌ترین فیلم‌سازان تاریخ سینمای ایران است؛ فیلم‌سازی که پس از او کمتر کسی توانسته در عرصه‌ی اقتباس ادبی گامی به استواری او بردارد و به آثاری چنین ماندگار از دل رمان‌ها و داستان‌های برجسته دست یابد. فیلمسازی که از چنان هوشی برخوردار بود که وقتی دریافت سانسور می‌تواند توانایی‌های فنی و خلاقانه‌اش را به‌عنوان نویسنده و کارگردان محدود کند، از ساختن در زیر سایه‌ آن سر باز زد. تصمیمی دشوار، اما شرافتمندانه، که باعث شد نام تقوایی همواره با استقلال و پایبندی به آزادی بیان گره بخورد. 


اخبار مرتبط
ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image