جستجو در سایت

1396/11/29 00:00

زیرمتن های هوشمندانه

زیرمتن های هوشمندانه

  

"عرق سرد" دومین فیلم سهیل بیرقی، فیلمی متفاوت نسبت به فیلم اول او یعنی «من» است.
«من» فیلمی پیچیده به لحاظ فرم و سبک بود. برعکس، بیرقی در «عرق سرد» کوشیده است تا بیش از تمرکز بر عنصر فرم، به محتوای اثرش و نوع روایت آن توجه کند. درام بر طبق الگوی کلاسیک پیش می رود و قرار نیست خلاقیت های سبکی خاصی در آن اتفاق بیفتد اما حُسن بزرگ آن نسبت به «من» این است که داستانش را بی لکنت روایت می کند و خبری از سکون و بی داستانیِ «من» در آن نیست. درواقع هرقدر بیرقی در «من» از قصه گویی و برون ریزی فراوان وجوه دراماتیک پرهیز کرده است به همان اندازه در «عرق سرد» تلاش می کند تا فیلم خود را بر پایه تمامی عناصر درام پیش ببرد و در این امر به موفقیت نسبی دست یافته است.
با این که «عرق سرد» فیلمی "داستان محور" است اما در عین حال فیلمساز با دقت بسیار دست به پردازش شخصیت هایش زده است. هیچ یک از شخصیت ها، حتی مهرانه نوری (سحر دولتشاهی) نشانی از تیپ های رایج و ساختگی برخی دیگر از فیلمها ندارند. شاید به دلیل همین شخصیت پردازی های درست است که همه بازیگران فیلم بازی های درخشانی از خود برجای گذاشته اند.
یکی از محاسن «عرق سرد» ریتم خوب آن است. فیلم هرگز دچار سکته نمی شود. فیلمساز کوشیده است تا با حذف زوائد و اضافات و با تمرکز بر هسته اصلی داستان، کار را از یکنواختی و سکون دور کند. تدوین «عرق سرد» بی شک، یکی از بهترین تدوین های جشنواره ی امسال بود. این دقت در فیلمبرداری کار هم دیده می شود؛ خصوصاً در سکانس اول فیلم که تمرین های بازیکنان با کات های تند و منقطع به تصویر درآمده است و هماهنگی تدوین با دوربین باعث شده است  این سکانس دشوار بسیار تمیز و درخشان از آب درآید.
بیرقی هوشمندی خود را البته در این فیلمنامه کار نیز به نحوی به منصه ظهور می گذارد؛ فیلمنامه ی «عرق سرد» بی تردید یکی از پرنشانه ترین فیلمنامه های سینمای پس از انقلاب ایران است. درواقع بسیاری از المان ها و عناصر غیرقابل تشریح به شکل کدهایی در فیلمنامه باقی مانده اند که مخاطبان هوشمند خواهند توانست با کدگشایی این نشانه های ظریف، بسیاری از زیرمتن های کار را درک نمایند. شاید یکی از مهم ترین این زیرمتن ها، نوع رابطه افروز (باران کوثری) با دوستش (هدی زین العابدین) باشد و یا سکانس قلیان چاق کردن در منزل و ...
بیرقی البته در دادن برخی از اطلاعات نیز مخاطب را گول می زند و در حالی که در سیر پیشرفت درام مخاطب انتظار بروز رویدادی خاص را دارد، آن اتفاق رخ نمی دهد و این باعث می شود فیلم به رغم پیروی اش از الگوی کلاسیک در روایت، قابل حدس و قابل پیش بینی نباشد. یکی از این حدس های غلط که تقریباً بسیاری از تماشاگران پیش بینی می کردند به وقوع بپیوندد ارتباط یاسر (امیر جدیدی) با خانم نوری (سحر دولتشاهی) بود که غلط از آب درآمد و اگرچه هر دوی آنها تمامی ویژگی های رفتاری ای را داشتند که می توانستند آنها را به سمت ارتباط پنهانی و نامتعارف سوق دهد اما این اتفاق رخ نداد.
بنابراین بیرقی همان قدر که در طراحی زیرمتن ها آگاهانه عمل کرده است دقت بسیاری هم داشته که در دام کلیشه ها نیفتد و حالا که فیلمش به لحاظ فرم، کار متفاوتی نیست دست کم فیلمنامه ی آن و نوع روایتش سهل الوصول نباشد.
بازی های «عرق سرد» درخشان اند. باران کوثری علاوه بر ترسیم درست وجوه بیرونی و آمادگی بدنی مناسبش برای ایفای نقش یک زن جوان ورزشکار، در ارائه حالات و درونیات او و همان بخش های پنهان مانده و سر به مهر فیلمنامه نیز موفق است. در مقابل هدی زین العابدین بازی بیرونی تری دارد و او نیز با دریافت درست متن، در بازی خود موفق بوده است. سحر دولتشاهی در این سال ها نشان داده است که گزینه مناسبی برای ایفای نقشهای مکمل جذاب است و کاراکتر مهرانه نیز یکی از متفاوت ترین نقش های اوست با ویژگی های خاص و به شدت جذاب. لیلی رشیدی پس از سالها با نقشی به سینما بازگشته است که جای کار بسیاری داشته و او نیز از پس آن به خوبی برآمده است و در نهایت تنها بازیگر مرد فیلم یعنی امیر جدیدی نیز نقش متفاوت خود را به خوبی ایفا می کند؛ نقشی که به سبب اختلالات روانی و خاستگاه خاص اجتماعی اش فرصتی تکرارناشدنی برای بازیگر ایجاد می کند تا توان خود را در ارائه آن بسجند.
سهیل بیرقی یکی از معدود کارگردانان مرد سینمای ایران است که در فیلمهای خود همواره به زنان اهمیت ویژه ای می دهد. فیلم او لحنی فمینیستی دارد و به نحوی در حمایت از زنان ساخته شده است که این لحن با درک درست او از موقعیت زن در جامعه و شناخت کاملش از درونیات و خلقیات زنان در «عرق سرد» خود را به بهترین شکل نشان می دهد.
«عرق سرد» اگر در هنگام اکران با مشکل سانسور مواجه نشود قطعاً یکی از ساختارشکن ترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است که به موضوعی جدید و البته واقعی در جامعه امروز ایران پرداخته است.