منتقدان درباره «ساعت پنج عصر» چه می گویند؟
فیلم «ساعت پنج عصر» پس از فراز و فرودهای بسیار (از تاخیر در صدور مجوز کارگردانی و ساخت تا اعمال چندین مورد اصلاحیه و تغییر در فیلمنامه و فیلم نهایی از سوی شوراهای مختلف صدور مجوز) سرانجام در 30 تیر 1396 در سینماهای سراسر کشور به نمایش درآمد.
تبلیغات وسیع این فیلم، رسانه ای ها را نسبت به آن حساس کرده به طوری که تقریباً همه ی روزنامه ها، مجلات، سایت ها، کانال ها و صفحات هنری و غیرهنری درباره ی آن مطالبی منتشر کرده اند. البته برخی به جای فیلم، تبلیغات فیلم را مورد نقد و بررسی قرار دادهاند. در این میان، هنرمندان و منتقدان معتبر هنری و سینمایی که اثر را همه جانبه تر و با اصول نقد هنری بررسی کرده اند نظراتشان نسبت به فیلم به مراتب مثبتتر از منتقدانی است که غیرسینمایی اما صاحب رسانه اند.
نکته ی جالب دیگر این است که منتقدان و هنرمندانی که نظرات مثبتی دربارهی فیلم داشته اند اغلب در یادداشت هایشان به نکاتی مشترک اشاره کرده اند. با توجه به اینکه فیلم «ساعت پنج عصر» فیلم خاص و متفاوتی است و با وجود ساده نمودن، سخت نیازمند تفکر است، بر آن شدیم تا نظرات منتقدان و هنرمندان را در چند موضوع دسته بندی و خلاصه کرده و دید روشن تری نسبت به فیلم ارائه دهیم.
«ساعت پنج عصر» درباره ی چیست؟
خسرو نقیبی: فیلمی منتقدانه و تندوتیز، اما نه دربارهی رجل سیاسی و مفاسد اقتصادی و معضلات فرهنگی؛ که فقط دربارهی مردم. دربارهی مردم یک زمانهی بهخصوص.
احمد طالبی نژاد: درباره استحاله انسان امروز، انسان شهري امروز، در فضايي است كه هيچ چيزي سر جايش نيست. زندگي كردن در اين جنگل كه بيشتر شبيه زندگي انسانهاي اوليه و تلاش براي بقا است. در واقع ميتوان گفت موضوع اين فيلم بحث تنازع بقا است.
حسین پاکدل: پنج عصر يك بند بازى ماهرانه بر لبه بايدها و نبايدهاى عادت شده است. فيلم كه تمام شد دقيقاً خودت را مى بينى كه دارى خودت را مى بينى.
رضا ساکی: «ساعت پنج عصر» فیلمی تمیز است درباره چرک. درباره دمل. درباره دملهای جامعه و جامعه دمل.
امیر پوریا: فیلم درباره همانی است که می بینید یا فکرش را می کنید: ما در این سال ها و این جا.
امیر قادری: فیلمی است با مرکزیت شخصیت اصلی از طبقه مرفه با اخلاقیات و وجدان شخصی قابل احترام، که میخواهد زندگی مناسبای در چارچوب اخلاق و قانون داشته باشد، و بدون مخالفخوانی و ادعای مبارزه، مسئولیت اجتماعیاش را هنگام مواجهه با انسانها (و نه تودهها)یی از اجتماع خودش، به دوش بکشد.
«ساعت پنج عصر» چه فضا و لحنی دارد؟
خسرو نقیبی: این طنز سیاه استادانه، ترسناک و البته در کمال خونسردی، همان چیزیست که از مهران مدیری در ورود به سینما انتظار میرفت.
احمد طالبی نژاد: يك كمدي سياه كه ميتواند ابعاد فلسفي هم داشته باشد درباره زيستن در جنگلي كه اسمش را شهر تهران گذاشتهايم.
کیوان کثیریان: فضای فیلم به یک درام عبثنما نزدیک است و چه در ساختار و چه در مضمون، تاحدودی ویژگیهای یک اثر اکسپرسیونیستی در ادبیات نمایشی را دارد.
امیر پوریا: لحن فیلم هرچه پیشتر می رویم، به ابسورد نزدیک تر می شود.
ویژگی برجسته ی فیلم و کارگردانش؛ نقدِ رفتار مردم
کیوان کثیریان: مدیری در «ساعت پنج عصر» آشکارا و به درستی تلاش میکند مردم را نقد کند و این، برجستهترین ویژگی فیلم است.
خسرو نقیبی: مهران مدیری از خود مردم میگیرد و به خودشان بازمیگرداند. این مهمترین خصیصهی او در تمام این سالهای کارش است. نخ تسبیح شوخ و شنگترین تا تلخترین کارهایی که انجام میدهد. او منتقد رفتار روز مردم زمانهی خودش است و چون دور از آنها نمیایستد، هر نقد تندی هم از او پذیرفته میشود.
احمد طالبی نژاد: با نگاه سادهانگارانه ممكن است فيلم عليه مردم به نظر برسد ولي در اصل اين فيلم آينهاي جلوي مردم است. در بعضي از فيلمها مردم را بازيچه قرار ميدهند اما در اين فيلم رفتار مردم به تصوير كشيده شده است. رفتاري كه شايد در قرن بيستويكم خيلي تفاوتي با انسانهاي اوليه نداشته باشد. «ساعت 5عصر» عليه مردم نيست، عليه شرايطي است كه مردم را اينطور گلهوار بار آورده است.
توقع مخاطب از مدیری و پیش بینی برخورد مخاطبان با فیلم
امیر قادری: اگر در انتظار سکانسهای خندهدار متمادی، از آن نوع که در کارهای دیگر مدیری با آن مواجه بودهاید، هستید؛ «ساعت 5 عصر» انتخاب مناسبای نیست. اما اگر میخواهید حاصل کار کمدینای را ببینید، که همیشه خواسته جدی گرفته شود و به شکل عمیقتری با جامعه و تماشاگرش ارتباط برقرار کند، این فیلم نمونه مناسبای است... این کمدی سیاه، (اگر بشود اسماش را کمدی گذاشت)، انرژی میگیرد و فرصت تنفس چندانی به تماشاگرش نمیدهد، به همین خاطر بعید میدانم اشتیاق تماشاگر برای تماشای آن به اندازه روزهای اول، پابرجا بماند.
احمد طالبی نژاد: فيلم جذابي بود گرچه فكر نميكنم عامه مردم خيلي از اين نوع كمدي خوششان بيايد، براي اينكه كمدي متفكرانهاي است، اشارات فرامتني زياد دارد و بايد روي آن فكر هم كرد و فيلم محض خنده صرف ساخته نشده است و فكر ميكنم جاي بحث بسياري دارد.
امیر پوریا: این فیلمی است که به احتمال زیاد تصویر عینی اش از تهران و آدم ها و مناسبات شان، به ظاهر برای بیننده عجیب به چشم می آید. درست به همان دلیل که با اغراق یا شاید بهتر باشد بگوییم افراط در شیوه پرداخت فانتزی، سال هاست که بیگانه است. دست کم فانتزی در دل فضای ظاهراً رئال را خوب به جا نمی آورد.
کیوان کثیریان: مدیری عامدانه تا اواخر فیلم، رسما از خنده گرفتن پرهیز دارد. کیست که نداند او لحظه را خوب میشناسد و استاد “درآوردن” لحظههای طنزآلود و گاه قهقهه ساز است (شمه ای از این مهارت را در سکانسی که خود او حضور دارد، میشود دید). این پرهیز، شاید در نهایت به سود فیلم تمام نشود و حتی برخی مخاطبان جدی مدیری را دلزده کند اما به گمانم برای او تصمیم مهمی است. اینکه مدیری میخواهد از خود تصویری جدیتر از پیش- که حرفهای مهمی هم برای گفتن دارد- ارائه دهد و در تصویر سی ساله پیشین تغییر ایجاد کند، ریسک بزرگی است که به آن دست زدهاست.
بازی های روان و سکانس دیدنی
احمد طالبی نژاد: ويژگي ديگر فيلم اين است كه بازيها فوقالعاده روان است، سيامك انصاري درجه يك است. من كمتر در سالهاي اخير از سيامك چنين بازياي ديدهام و در بعضي از لحظهها حيرتزده شدم.
امیر قادری: بازی سیامک انصاری در سکانس بازجویی که اصلا، از بهترین نمونههای اجرای کمدی، در تاریخ سینمای ایران است.
کیوان کثیریان: سکانس بازجویی با بهره بردن از عنصر سوءتفاهم دیدنی از آب درآمده است.
دستاورد فیلم «ساعت پنج عصر» چیست؟
رضا ساکی: به فیلم محترم «ساعت پنج عصر» میرسیم. جایی که مهران مدیری کارکشته، در نخستین فیلم بلندش راهش را از سینمای اجتماعی سینمای ایران جدا میکند و مسیر جدیدی را پیش رو مینهد. «ساعت پنج عصر» ۳۱ سال پس از «اجاره نشینها» کام ما را از سینمای اجتماعی شیرین میکند.
احمد طالبی نژاد: فيلمی قابل احترام است در عين اينكه كمدي است ولي بسيار جدي است.
امیر پوریا: جذاب ترین دستاورد فیلم در تاثیر بر بیننده این است که با اتمام اش و حتی در فرآیند تماشایش از خود می پرسد آیا فیلم واقعاً درباره همین چیزهایی ست که من حس و فکر کردم؟ چون آنها را فریاد نمی زند، در این موضوع شک می کنید. دنبال این و آن می گردید تا بپرسید «فیلم چی می خواست بگه؟». اما این بدترین و کوته فکرانه ترین سوال تاریخ سینماست. از آن خلاص شوید.
امیر قادری: در چارچوب تنگ سینمای اجتماعی ما، با نگاه چپ تکراری حالا دیگر دمدهاش، و تصور اغلب مبتذلاش از مفاهیمی مثل “زندگی”، “مبارزه”، “تعهد داشتن”، “طبقه محروم”، “متروپلیس فاسد” و...، نمایندهای برای این نوع نگاه نداشتهایم، و حالا این فیلم غنیمت است. صاحب یک نگاه شهری و مدرن...
... و نظر کلی درباره ی فیلم «ساعت پنج عصر»
امیر قادری: با میزانسنهای جذاب و فیلمبرداری حساب شده، و استفاده درست و به اندازه از جلوههای ویژه بصری، و البته حضور درجه یک سیامک انصاری، «ساعت 5 عصر» مهران مدیری، فراتر از انتظارم بود.
حسین پاکدل: مهران مدیرى خودش را در سینما پیدا کرد.... مدیری فيلمى ساخته در قد و قواره سينماى مستقل امروز، سهل و ممتنع. خيلى سخت ولى به ظاهر ساده و بى ادعا.
کیوان کثیریان: مدیری میدانسته چه میخواهد و باز مهمتر از اینها یک فضای جدیتر و تاحدودی متفاوت از گذشتهاش را تجربه کرده است و ناموفق نبوده است.
رضا ساکی: «ساعت پنج عصر» بیشک اجتماعیترین و سیاسیترین فیلم دهههای اخیر است. فیلمی بدون ذوقزدگی، بدون آکروباتبازی با دوربین، بدون مسخرهبازی با دکوپاژ، بدون دیالوگهای پاره و بدون پایان باز. مهران مدیری «ساعت پنج عصر» را نساخته است که ثابت کند کارگردان است او این فیلم را ساخته است تا بگوید: بفرمایید سینمای اجتماعی.
احمد طالبی نژاد: «ساعت 5عصر» يكي از بهترين كارهايي است كه از مهران مديري از ابتداي ورودش به عرصه فيلم تا به امروز ديدهايم.
پایان
علی دهقان