یک اکشن تابستانی مبتکرانه

ترجمه اختصاصی سلام سینما
ما اهل دورانی هستیم که دیزنی برای اولین بار «ترون» را منتشر کرد یعنی 39 سال پیش و راه زیادی را طی پیمودهایم، در حقیقت، برخی از مردم درگیر چیزی می شوند که ما آن را شبیهسازی میکنیم و می تواند یک شبیهسازی عظیم رایانهای باشد، همانطور که ایلان ماسک هم همین موضوع را توضیح داد. در کد کنفرانس در سال 2016 او گفت: «چهل سال پیش ما "بازی پونگ" را داشتیم، مانند دو مستطیل و یک نقطه. بازیها همین بود. 40 سال بعد، ما شبیه سازیهای سه بعدی نوری با میلیونها نفر بازی کننده که همزمان در حال بازی هستند، داریم و هر سال نیز بهتر میشود». بنابراین، "اگر شما هر میزان پیشرفت را که بخواهید فرض کنید، بازیها در آن از واقعیت غیرقابل تشخیص خواهند شد".
در «مرد آزاد» که یک اکشن تابستانی مبتکرانه است و بسیار بهتر از آن چیزی است که انتظار داشتید و بالاخره پس از واکسیناسیون و بازگشای سالنهای سینما منتشر شد، رایان رینولدز نقش یک شخصیت بازی ویدئویی را بازی میکند که نمیداند در دنیای واقعی نیست. افراد در اینجا چیزی هستند که به عنوان NPC یا "شخصیت غیرقابل بازی" شناخته میشود (توسط کامپیوتر هدایت می شود). در قلمرو صفر و یک، او یک صفر است: فقط یکی دیگر از شخصیت های اصلی که در بازی "شهر آزاد" است، یک "اتومبیل دزدی بزرگ (GTA) " به سبک رایگان برای همه است جاییکه بازیکنان تشویق می شوند که ویرانی کنند ، لذت ببرند و راه خود را در یک کلان شهر مجازی طی کنند.
خوش بینی رینولدز این است که در بیشتر مواقع ظاهری ساده و تقریباً مشابه کاپراسک روی لیوان خود را، می پوشید، فروشنده بانک پیراهن آبی و خاکی فقط به اندازه کافی برنامه دارد که هنگام سرقت مسلحانه یا قبل از برخورد با خودرو در خیابان یک عبارت را بیان کند. و مانند نئو در «ماتریکس»، او آنچه را که نمیداند نمیداند. «مرد آزاد» بر لحظه ای که همه چیز تغییر میکند تمرکز میکند، شکاف قرص قرمز هنگامیکه هوشیاری او باز میشود، پس از آنکه حداقل هوش مصنوعی که بر رفتار او حاکم است به اندازه کافی تکامل مییابد تا چیزی شبیه به اراده آزاد به افراد بدهد (و با توجه به حس شوخ طبعی و بسیار رکیک او . چقدر او نسبت به بیشتر چیزها غافل است).
چه به دلیل نداشتن اصالت یا تمایل در به به حداقل رساندن نمایش در فیلمیکه مفهوم عالی آن میتوانست بی پیچیده شود، دقایق ابتدایی فیلم «مرد آزاد» به میزان زیادی از «ددپول» و «فیلم لگو» رینولدز وام میگیرد. و با احتیاط قوانین جهان خود را روایت میکند: در "شهر آزاد"، "افراد دارای عینک آفتابی" قهرمانان هستند (در اینجا توسط چانینگ تاتیوم که خود را تحقیر میکند نشان داده شده است)، در حالی که بقیه افراد NPC یا شخصیت غیرقابل بازی هستند، و با خوشحالی "زندگی" خود را در یک پایان بیپایان انجام میدهند که یک حلقهای جالب است (یک «روز موش خرما» که هنوز DNA بیشتری را از فیلم های دیگر ، از جمله کمدی اکشن مبتنی بر بازی «رتبه رئیس»در بهار گذشته برداشت میکند در اینجا رخ میدهد).
بسیار خوب، بنابراین «مرد آزاد» اصیل ترین فیلم تمام دوران نیست، اما آنچه در اینجا اهمیت دارد این است که چگونه نویسندگان مشترک «مت لیبرمن» و «زک پن» آن را بروز میکنند. ساده است، با پرسیدن: اگر افراد، NPC، عاشق یکی از بازیکنانی شوند که درون بازی میبینید، چه اتفاقی میافتد؟ این شبیه به این است که "چه کسی راجر خرگوش را برعکس کرد"، جایی که دختر فانتزی hubba-hubba یک بازی خیالی نیست، بلکه نمادی برای میلی «جودی کامر»، معروف به مولوتوویرل، و رمزگذاری شبیه پیگمالیون است که او را تصور کرده است. تا زمانی که تماشاچیانی مانند آن افراد (و با بازی رایان رینولدز بازی میکنند، پس چه چیزی را دوست ندارید؟)، ریشه یابی یک عاشقانه غیرممکن بین رومئو پیکسلی و ایده آل گوشت و خون او، آسان است.
«شاون لوی»، طراح «شب در موزه» (که شهر آزاد را طوری طراحی میکند که شبیه نقطه تلاقی بین پشت صحنه یک استودیو و یکی از آن مناظر شهری قابل انعطاف باشد که در "آغاز" نیز دیده میشود) زنده شده و طرح فیلم پر از زمان را بین بازی افراد ساکن و "دنیای واقعی" میلی اجرا می کند، جایی که او و شریک برنامه نویسی سابق والتر "کیز" مک کیز (جو کایری) از هم جدا شده اند. Keys هم در حال حاضر برای Soonami کار میکنند، شرکت بزرگ بازی سازی که پروژه اولیه ایده آل گرایانه خود را به دست آورده است و اگر میلی درست گفته باشد، کد خود را در جایی در "شهر آزاد" به جای توسعه به کار برده است. (که من مطمئن هستم، کاری که شرکتهای نرم افزاری میتوانند پس از خرید کار دیگران انجام دهند، هر طوری است که میخواهند انجام دهند، اما این مسئله مهمی نیست).
مانند شخصیت جف بریجز در «ترون»، «میلی» به سرعت وارد بازی میشود و سعی میکند ثابت کند که توسعه دهنده "موتور هوش مصنوعی ما را برای تیراندازی خود تغییر داده است". نیازی به گفتن نیست که همه این توطئهها به طرز قابل توجهی کمتر از مشکل افراد در بازی هستند، جالب است اگرچه لوی با بازی در نقش «تایکا وایتیتی» در نقش «آنتوان»، مالک عظیم سونامی بی احترامی که به عنوان ترکیبی خنده دار از بدترین شخصیت سیلیکون ولی، ظاهر میشود، تا حدودی تعادل را برقرار میکند. ویژگیهای او چنین است: به طرز نفرت انگیزی ثروتمند، نابالغ، ساینده و متمایل به رفتار با هرکسی که برای او کار میکند و او با آنها به عنوان افراد بی مصرف رفتار میکند.
وایتیتی در فیلم خیلی دیر وارد می شود اما وقتی وارد فیلم میشود، تقریباً آن را ربوده و اختراع بی نظیر و بزرگتری از زندگی را ایجاد میکند و توجه را به خود جلب میکند که مجبور است میلیونها بازیکن «شهر آزاد» را در سراسر جهان مجبور کند و کافی نتها به دنباله بعدی او همچنان ارتقاء مییابد. ظاهراً، «شهر آزاد 2» با گذشته خود سازگار نیست و به طور موثری معجزه هوش مصنوعی، انقلابی در شخصیت افراد داشته است و به سرعت رفتار های افراد در آن تغییر میکند - درست مانند تقریباً هر دنباله بازی ویدیویی که تا به حال درک شده است.
این نکته خوبی خواهد بود اگر اعتراف کنم که سرمایه گذاری من در بازیهای ویدئویی تقریباً 30 سال پیش از بین رفت، درست زمانی که Sega Genesis آمد و سیستم 8 بیتی Sega Master من را یک یا دو ماه پس از صرفه جویی در زندگی، منسوخ کرد. داخل کنسول من در آن زمان تقریباً بازیهای ویدئویی (یا هر چیزی پیچیده تر از «عشق شکلاتی») را متوقف کردم، در حالی که برادرم اکنون بیشتر از هر کاری، زمان بیداری خود را صرف بازی میکند. «مرد آزاد» برای من به اندازه کسانی است که هم اکنون دلارهای واقعی را در ارزهای بازی سرمایه گذاری میکنند و پوسته میخرند و چه کسی میداند چه چیزی را برای تقویت آواتارهای خود سرمایه گذاری کند، چیزی که برای من ساخته نشده است.
«مرد آزاد» سطح خاصی از سواد بازیهای ویدئویی را در نظر میگیرد، مانند سکانسهای مبهم اکشن شبیه به «ماتریکس» که در آن Keys و Soonami همکار موسر «اوتکارش آمبودکار» به عنوان پلیس مجازی وارد بازی میشوند و بازیکنان متخلف را بیرون میآورند (آیا این هدف بازی است؟)، یا وقتی Antwan بازی را مجدداً راه اندازی میکند تا مغز افراد را پاک کند (آیا راههای ساده تری برای رفع اشکال وجود ندارد؟). وقتی همه چیز با شکست مواجه میشود، آنتوان تبر آتشین را به اتاق سرور میبرد، که من را به عنوان یکی از طرازهای هالیوودی به نظر میرساند - مانند ویروسی که در تریلر «ساندرا بولاک» یعنی «تار و پود» بود و صفحههای هر کامپیوتری را که آلوده میکرد را ذوب میکند - که فیلمسازان آن را زیبا کردهاند. چیزی که برای ایجاد یک مفهوم کاملاً غیر سینمایی گیک هیجان انگیزتر است.
اما بیایید صادق باشیم: «مرد آزاد» بسیار سرگرم کننده است، علیرغم این واقعیت که به نظر میرسد «لوی» و فیلمنامه نویسها در حال تغییر قوانین هستند. رینولدز ممکن است کمیبیش از حد کاریزماتیک باشد تا به عنوان یک NPC عاری از شخصیت، باورپذیر نباشد (همانطور که جیم کری همیشه به عنوان ستاره ظاهرا ساده لوح «نمایش ترومن» بسیار خودآگاه به نظر میرسید)، اما تماشای شخصیت او بازهم هیجان انگیز است. به عنوان خود "مرد پیراهن آبی" (همانطور که طرفداران از بازیهای او در بازی میگویند) با عجله بالا میرود.
«کمر» و «کایری» بازیگران جوان تلویزیونی هستند (از «کشتن حوا» و «چیزهای عجیبتر») که هنوز سعی میکنند جذابیت خود را در پردهی بزرگ سینما نشان دهند، و آنها نسبت به شخصیت مجازی که در اینجا اختراع شده است، عمومیتر به نظر میرسند. من شک ندارم که دنیا واقعاً «بازی کاسه ماهی» را می خواهد یعنی چیزی که آنها توسعه داده اند، یا اینکه مردم ترجیح می دهند یک بازی ویدئویی خودمختار تماشا کنند و خودشان آن را بازی کنند.. اما «مرد آزاد» مطمئناً باعث میشود مخاطبان در مورد NPCها متفاوت فکر کنند. این رسانه هنوز در مراحل ابتدایی است و 40 سال دیگر (اگر ماسک راست بگوید)، هنگامیکه آن شخصیتهای مجازی به قدری پیچیده شده باشند که از افراد اصلی بازی قابل تشخیص نباشند، بازگشت به عقب و دیدن میزان اینکه «مرد آزاد» چقدر درست بوده است، میتواند سرگرم کننده باشد.
عاشقانه در قلب انگیزههای افراد میتپد، اما به نظر میرسد که لوی در مورد چگونگی مدیریت این جنبه مطمئن نیست. احساسات در سراسر ملاقات های زیبا، اولین ملاقات، و فراتر از آن بین تقلب صادقانه و پوزخند گیر کرده است. با عواقب عاشقانه در دنیای واقعی، به دره عجیب میافتد. سپس، اشتباه کردن و پیامهای اصلی آن، که در بازی وجود دارد. «مرد آزاد» مشتاقانه بر ارزش فردگرایی و خلاقیت در هنر استدلال میکند و شخصیت منفی آن را هک میکند کسانی که پول نقد را بر مفاهیم اصلی با ارزش تر می دانند. با این حال، فیلم خود یک محصول استودیویی و پر ستاره است که قبل از استفاده از تصاویر دیوانه دیزنی، به طرز باشکوهی از قراردادها لذت میبرد. مطمئناً هیجان انگیز است که برخی از سلاحهای نمادین جزئی از محبوب ترین فیلمهای سینمایی ظاهر شوند، اما این یک هیجان ارزان است که تز این فیلم اصلی را زیر پا میگذارد.
«مرد آزاد» در همان لحظات اولیه بسیار سرگرم کننده است، پر از عملکرد گونزو، خندههای احمقانه، قدرت ستاره ها، ایدههای بزرگ و تعداد زیادی تخم مرغ عید پاک برای دوستداران فیلم و بازیهای ویدئویی. با این حال، در نیمه دوم خود، این سفر شاد از طریق یک جستجوی کوچک از خط خارج میشود. با این حال، رایان رینولدز سرگرم کنندهای سرسام آور را در محیطی چشم نواز و تخیلی ارائه میدهد که با بازی مانند سرزمین عجایب برخورد میکند. بنابراین، حتی با انحراف عمیق و منحصر به فرد خود، «مرد آزاد» یک فیلم لذتبخش ارزشمند است.
منبع: ورایتی
مترجم: وحید فیض خواه
مرد آزاد Free Guy (2021)
تاریخ اکران: 13 آگوست 2021
کارگردان: شاون لوی
نویسنده: مت لیبرمن، زک پن
توزیعکننده: برلانتی پروداکشن
بازیگران: رایان رینولدز، جودی کامر، جو کری، تایکا وایتیتی، کامیل کاستک، لیل رل هاوری، متی کارداپل
فیلمبرداری: جورج ریچموند
تدوین: دین زیمرمن
موسیقی: کریستوف بک
خلاصه داستان: «مرد آزاد» داستان کارمند بانکی است که متوجه میشود شخصیتی از یک بازی کامپیوتری خشن و بیرحم است.