صمیمی خارج از چارچوب
اولین ویژگی پسران دریا ساده و صمیمی بودن آن است. لحنی که برای سینمای کودک و نوجوان اگرچه غریب نیست اما نائل آمدن به آن و جمیع زوایا و شرایطش فرمول ساده ای ندارد. پسران دریا لحن صمیمی و راحتش را روی کلمات و نحوه ی ادای آنها پیش میبرد و در کنار موسیقی یا بهتر بگویم صداهای ساده تکمیل میکند.
قصه ساده و روراست و حتی شاید تکراری ست. اما فرم و روایت آن چیزی ست که پسران دریا را متمایز کرده . قصه ی دو پسر نوجوان یکی در شمال و یکی در جنوب ، یکی در تعامل با مردی جوان و دیگری در تعامل با زنی جوان. هردو بومی ، با دلهای بزرگ و البته روزگاری که به طرز عجیبی خیلی هم باهاشان سر ناسازگاری ندارد. در هر دو تکه (فیلم دو بخش دارد که هر بخشش را تکه معرفی میکند) آغاز روایت دوست داشتنی، باور پذیر و کمی جذاب است. و اتفاقا در هر دو تکه پایان ها از باورپذیری، سادگی و صمیمیت دور میشوند. مشکل اصلی پسران دریا بیش و پیش از هرچیز درون مایه ای ست که خود خوب و بیانش الکن است.
فیلم در جاهایی بصورت گل درشت و عجیبی از دنیای کودکی فاصله میگیرد و نوجوان قصه را درگیر روابطی میکند که بیشتر در بزرگسالان دیده میشود. شاید اگر فیلم روایتش را بیشتر روی یتیمی، بی کَسی و تمایزی که این فشارها در نوجوانها ایجاد میکرد متمرکز میکرد با اثری متفاوت تر از آنچه امروز هست و پرداخت به روابط عاشقانه مواجه بردیم. سکانس کشیدن ماتیک روی لبهای زن جوان توسط پسر قصه برای دلبری بیشتر پیش پزشک یا بستن گردنبند هدیه روی گردن دختری که برایش غذا اورده بود (البته فیلم بستن گردنبند را نشان نمیدهد) از جمله موقعیت هایی هستند که پارا فراتر از سن و سال نوجوانی مینهند و با ریتم کلی فیلم خوانش نزدیکی ندارند.
تمام این اشکالات اما زیر بازی های خوب و باورپذیر دو نوجوان قصه و البته درخشان افشین هاشمی و مونا فرجاد در نقش های مکمل ،کمتر دیده میشوند. بازی های بجای هم بازیگران اصلی و هم فرعی و بومی ، فیلم را دلچسب ، مهربان و چیزی نزدیک به یک مستند جذاب توریستی کرده است. اینها و لوکیشنهای دوست داشتنی فیلم از شمال و جنوب ایران زیبا شاید از مهمترین نقاط قوت "پسران دریا" باشند.
من حیث المجموع "پسران دریا" را میتوان به عنوان اثری صمیمی و ساده با نگاهی پررنگ به بومیان شمال و جنوب کشور به تماشا نشست و از برخی دیالوگها و موقعیت هایش لذت برد و انتظاری برای یک اثر سترگ با ظرافت های ویژه نداشت. اینطور شاید بتوان به افشین هاشمی آفرین گفت. ( این نقد در زمان سی و چهارمین جشنواره فیلم های کودک و نوجوان و کثرت اکران ها نوشته شده فلذا اشتباهات و نقص های سهوی را ببخشایید.)