راوی صادق و منصف
شاید هرکسی بخواهد چهره داعش و گروهک های تروریستی را تصویر کند با هر نوع تفکری، به سراغ نشان دادن کریه ترین چهره از این انساننما ها برود. هیچ مخاطبی هم از این تصویر سازی ایرادی نخواهد گرفت چرا که تا حدودی با عملکرد و عقبه ی این جریان آشنایی دارند. اما حاتمی کیا راه دیگری در به وقت شام به پیش می گیرد. ابتدای کار یک طایفه و قبیله سوری را نشان می دهد که رییس قبیله در عین گرایشات وهابیگری و قومی گرایی اش به خیلی از اصول پایبند است. نماز اول وقت و پایبندی به عهدی که از او در فیلم به نمایش در می آید شاید حتی صدای مخاطب را هم در بیاورد. در کنارش اما چهره های افراطی حضور دارند که نفرت را در دل مخاطب تقویت می کند.
ملیت های مختلفی که به این گروهک تکفیری پیوسته اند را با عناوین و القابی که در فیلم دارند می توانی تشخیص دهی و با جست و جوی ساده ای در اینترنت به صحت آن می توانی پی ببری. حتی همان خواننده متال و پوچ گرا که در فیلم حضور دارد را می توانی در سرتیتر اخبار مربوط به داعش رسد کرد و از این پایبندی به واقعیت به صورت همه جانبه به راحتی نمی توان گذشت. شیخ سعدی و شیخ چچنی را چه زیبا در مقابل هم به تصویر می کشد تا به مخاطب تعارضات داخلی اقوام مختلف داعش را نشان دهد.
از طرف دیگر طبقه بندی های سیستمی داعش از جهادی و تبلیغی نیز به خوبی مشخص شده است. می فهمی که سلسه مراتب آنها به چه صورت است و یک نیروی جهادی چه اجر و قربی دارد. سیستم تبلیغاتی و اطلاع رسانی داعش و مستند سازی های آن ها را هم به خوبی به تصویر می کشد تا جایی که دو سه کلیپ معروف از جنایات داعشی ها در ذهن مخاطب زنده می شود. حمایت دولت های غربی را نیز حاتمی کیا با ظرافت خاصی در فیلم گنجانده است و آن را به مخاطب گوشزد می کند. در کنار این مسائل حضور نیروهای سوری، ایرانی و روسی و تفاوت در عملکردهایشان به خوبی نشان میدهد.
این مقدار صداقت در گفتار و تعهد به واقعیت را باید به فال نیک گرفت و به فیلم در کنار استاندارد های بالای فنی اش اعتبار مضاعفی بخشیده است. از این حیث نیز باید حضور حاتمی کیا را به عنوان یک راوی صادق و منصف در سینمای ایران مغتنم شمرد.