تطهیر یک ضدقهرمان یا هشدارهای اخلاقی ؟

ترجمه اختصاصی سلام سینما
این اثر با بهره گیری از نقش آفرینی عمیق ، آزاردهنده و استثنائی «واکین فینکس» داستان تک محوری «جوکر» را روایت می کند که در سطح به اصالت یک ضدقهرمان می پردازد و در عمق در تلاش است تا همدلی و مخاطبان را برانگیزد و همچنین تاثیر این کاراکتر بر جامعه ای که از او متنفر است را به تصویر بکشد. کارگردان و نویسنده اثر یعنی «تاد فیلیپس» که سه گانه «خماری» را در کارنامه اش دارد ، فیلم «جوکر» را تبدیل به یک تریلر روانشناختی و شخصیت شناسی یک کاراکتر سیاه کرده است و برای این کار از آثاری مانند «راننده تاکسی» ، «سلطان کمدی» و «شبکه» الهام گرفته است. در این میان گریزی به مسائل اجتماعی نیز زده و سعی کرده شور و اشتیاق یک شخصیت کامیک بوکی را نیز به فیلم اضافه کند فقط با این تفاوت که در فیلم او قهرمانی وجود ندارد.
«جوکر» گاهی اوقات بسیار پیش بینی پذیر می شود و متریال های آشنایی را به تصویر می کشد و در عین حال نیز از این شخصیت اصلی بسیار وحشت آور در حساس ترین و بهترین لحظات فیلم ، به عنوان راوی داستان استفاده میکند. این فیلم در «سیرک شهر گاتهام» در سال 1981 روایت می شود که از این جهت بدلیل اینکه این شهر خانه ی بتمن است ، برای مخاطب آشناست. گاتهام «جوکر» شهری پر از زباله و موش است که در آن میزان جرم و جنایت بالا و میزان اخلاقیات بسیار پایین است. اما با این حال افرادی در این شهر مثل «توماس وین»(پدر بروس وین) یک میلیاردر و نامزد تصاحب پست شهرداری گاتهام است و همچنین مجری مشهور تلویزیون «مورای فرانکلین»(رابرت دنیرو) در این شهر زندگی می کنند.
زندگی «آرتور فلک»(واکین فینکس) به هیچ عنوان جذاب نبوده است. او به عنوان یک دلقک روزمزد کار می کند و شبها نیز به استندآپ کمدی مشغول می شود که در هیچکدام نیز موفق نیست و اتفاقات روزمره ی زندگی اش او را به شدت آزار می دهند و درد عمیقی را برای او به همراه دارند. مادرش همیشه به او می گوید که رسالت او آوردن شادی و خنده به زندگی مردم است و همسایه اش (زازی بیتز) نیز سعی می کند تا او را درک کند اما با تمام این اوصاف او باز هم آرتور نمی تواند تا افکار منفی ار از خود دور کند.
دیگر در زندگی او هیچ چیز مثبت نمی شود. او مدارکی را پیدا می کند که باعث می شود دوران کودکی اش زیر سوال رود. همچنین او در مترو نیز با افراد مردم آزار درگیر می شود. وقتی او با خشونت زیادی مقابل آنها ایستادگی می کند ، در خود قدرتی را درمی یابد که پیشتر آن را تجربه نکرده بود. حالا وا تغییر کرده و شاهد انسان جدیدی هستیم. او مسیر وحشتناکی را طی می کند و به این نتیجه می رسد که باید صورتش را رنگ کند. ناگهان او تبدیل به نماد جمعیت اقلیت شهر گاتهام میشود و تصمیم می گیرد تا جلوی دو نفر بایستد. نفر اول رئیس مادرش یعنی توامس وین و نفر دوم الگوی او در کمدی یعنی مورای فرانکلین(تماشای نقش آفرینی دو غول بازیگری مثل دنیرو و فینکس در مقابل هم بسیار لذت بخش است).
جوکر به دلیل ماهیت موضوع داستانش و همچنین محبوبیت کاراکترش ، نقل تمامی محافل سینمایی است. برخی معتقدند بدلیل روش برخورد فیلم با مسئله خشونت و بحران روانی آرتور ، فیلم تاد فیلیپس در مسیر تطهیر یک ضدقهرمان گام برداشته است. اما از نظر مخاطبان زمانی که آرتور شروع به زیر سوال بردن مسائل اخلاقی می کند ، به هیچ عنوان همدلی آنها را برنمی انگیزد. از طرفی دیگر هسته ی مرکزی «جوکر» هشداری درباره نوع برخورد ما با دیگران است که گاهی نسبت به آن بی توجه هستیم. یک موضوع دیگر که معمولا در خلال ویژگی های منحصر به فرد فیلم گم می شود ، این است که «جوکر» در هیچ کامیک بوکی داستانی انحصاری ندارد خب چه اشکالی دارد که این فیلم را به عنوان اولین داستان درباره ی اصالت جوکر مد نظر قرار دهیم ؟
با اطمینان کامل باید بگویم که جایگاه «هیث لجر» فقید به عنوان بزرگترین جوکر تاریخ سینما همچنان محفوظ است. اما فینکس چهره ای انسانی از جوکر را برای فیلم فیلیپس به تصویر کشیده که در این پروژه ی نه چندان کامل، حسابی باعث اذیت شدن مخاطبان می شود.
منبع : USA Today
مترجم : وحید فیض خواه