جستجو در سایت

1397/07/28 00:00

عرق سرد … شور و داغ

عرق سرد … شور و داغ

فیلم با تصویر پای باران کوثری آغاز می‌شود و با تصویر برداری دیکته شده مسابقه فوتبال ادامه پیدا می‌کند.

شاید بیشتر اشکالات فیلم در همان دقایق ابتدایی خلاصه می‌شود، صحبت های شعاری کاراکتر سحر دولتشاهی شروع خوبی برای دیالوگ های فیلم نیست اما در ادامه هر چه می‌شنوید به دور از شعار، دقیق و در خدمت پیشرفت داستان است.اگر باز به همان دقایق ابتدایی برگردیم دو اشکال در صحنه های فوتسال وجود دارد، اول اینکه علاوه بر اینکه بازیکنان ایران حجاب دارند، بازیکنان حریف هم با حجاب هستند و این در کنار شکل فیلم برداری صحنه ها دلیل دیکته شدن این صحنه ها به گروه تولید هستند.

نکته بعد فرم ناآماده باران کوثری به عنوان یک بازیکن فوتسال است.بازیکنان فوتسال و فوتبال مثل بازیکنان هندبال اضافه وزن ندارند.از سختی های متحمل شده کوثری برای بازی در این نقش اطلاع دارم اما ظاهراً کافی نبوده است (باران کوثری برای بازی در نقش افروز اردستانی ۲۰ کیلو وزن کم کرده است).


فیلم بعد از گذشتن از صحنه های بازی و تیتراژ وارد فاز دوم می‌شود.خیلی زود از مشکل و سوژه فیلم باخبر می‌شویم که البته این مسئله هم چندان خوشایند نیست.ولی این آخرین عجله بیرقی است.فیلم به خوبی و با جزییات قابل قبول ادامه پیدا می‌کند  و دیگر از مشکلات اولیه خبری نیست.

فیلمنامه به خوبی داستان پیش آمده برای نیلوفر اردلان را مطرح می‌کند، اگر از این ماجرا خبر ندارید ( البته عجیب است) این جا را بخوانید.(عوامل فیلم شباهت های داستان فیلم با این ماجرا را رد کرده اند ولی باور نکنید.)


باران کوثری (مثل همیشه شلوغ و پر آشوب)، سحر دولتشاهی، امیر جدیدی و هدی زین العابدین بازیگران کار بلدی هستند که با توجه به شخصیت پردازی مناسب ( نه عالی) بازیگری بی نقصی به نمایش می‌گذارند که خیال بیرقی از اجرا را راحت می‌کنند.

جسارت بیرقی به دلیل تشابهات زیاد این ماجرا با داستان واقعی بسیار ستودنیست.انتقادات محتوای فیلم به فدراسیون فوتبال، صدا و سیما، نقض حقوق زنان، مرد سالاری، حجاب و مهم تر از همه به قانون عجیب «اجازه خروج از کشور از طرف شوهر به همسرش» جای تقدیر دارد.

در فضای بسته و خیلی تجاری سینمای ایران حداقل اگر می‌خواهیم فیلمی اجتماعی با سوپراستار ها بسازیم مانند بیرقی شجاع باشیم و در همین بستر هم که شده صداهای نشنیده جریان های مختلف را به گوش مخاطبان برسانیم.

ریتم و  فیلمنامه فیلم را از روایت یک ماجرای واقعی تکراری و خسته کننده به ماجرایی درگیر کننده و پر کنش و کشش تبدیل می‌کند و در نهایت با یک جمع بندی قابل قبول به پایان می‌رسد.

اما اگر کمی باهوش تر به فیلم نگاه کنیم، متوجه ایراداتی میشویم که دلیل عالی نبودن فیلمنامه هستند، به دلیل احترام به مخاطبانی که فیلم را ندیده اند از بازگویی آن ها اجتناب میکنم.

احتمالا فیلم اکران شده با نسخه اکران شده در جشنواره فجر حذفیاتی دارد. همچنین فیلم بعد از گذشتن چند روز از زمان اکران فیلم هنوز در سینماهای حوزه هنری اکران نشده است. مثلا من در نسخه ای که دیدم شاهد صحنه زیر نبودم.


نقطه مشترک فیلم اول و دوم بیرقی زن ها هستند.شاید بیرقی تنها کارگردانی باشد که اینقدر صریح و صحیح در فیلم هایش به زن ها و استقلال زن ها در جامعه می پردازد.حتا بهتر از تهمینه میلانی!

سهیل بیرقی کارگردان خوبیست که آینده بسیار روشنی دارد، همین که در فیلم دومش هم اسیر گیشه نشد و فریب فروش بیشتر به هر قیمتی را نخورد خودش جریان فکری درست بیرقی را نشان می دهد که امیدوارم با سوژه هایی پخته تر، فیلمنامه های کار شده تر و با همین دقت بالای دیالوگ نویسی و انتخاب بازیگر و البته جسارت قابل ستایشش باز در سینماهای ایران شاهد اکران فیلم های بعدی او باشیم.