پر از کلیشههای دهه هشتاد

ترجمه اختصاصی سلام سینما
هرگاه یک پروژه با تعویق چندباره برای اکران عمومی مواجه میشود، واضح است که مشکلی وجود دارد. اما با وجود همهگیری کرونا فیلم جدید «جاش بون» یعنی «جهشیافتههای جدید» به شکلی محدود به اکران در آمد. این اتفاق برای یک پروژهی سینمایی که باید بتواند توجیه اقتصادی را برای تولیدکنندگانش به همراه داشته باشد مانند یک زنگ خطر است. چرا باید شرکت دیزنی که سال گذشته کمپانی فاکس را خریداری کرد، این اسپینآف «مردان ایکس» را در این شرایط اکران عمومی کند اما پروژهی عظیمی مثل «مولان» را روی سرویسهای VOD اکران کند.
جواب این است که دیزنی نمیتوانست تا ابد به تعویق این فیلم ادامه دهد. دیزنی امیدوار است که با درونمایههایی مثل قدرت زنان و مرکزیت جوانان در «جهشیافتههای جدید» بتواند محبوبیت کاهش یافتهی فرنچایز «مردان ایکس» را بازیابی کند. با تمام این اوصاف و سر و صداهای فراوان اما «جهشیافتههای جدید» نتوانسته چیزی بیشتر از «ققنوس سیاه» که آن هم بسیار ناامیدکننده بود، را به طرفداران «مردان ایکس» ارائه دهد.
این فیلم چندباره فیلمبرداری و تدوین شده است تا از ابهام و بیمعنایی نجات پیدا کند. نیمهی اول فیلم «جاش بون» بد نیست البته نیمهی دوم آن هم خوب نیست. این فیلم فقط در این حد به درد میخورد که بتواند کسانی را از قرنطینه خسته شدهاند را واقعا مریض کند. البته باید بگویم که این فیلم بطور اختصاصی برای منتقدان در پارکینگ رز باول اکران شد. «بون» که کارگردانی فیلم پر طرفدار «بخت پریشان ما» را در کارنامهی خود دارد، سری جدید کمیکبوک «جهشیافتههای جدید» را تبدیل به فیلم کرده است تا باری دیگر یک اثر راضیکننده را برای مخاطبان نوجوان بسازد. اما در این فیلم به جای آنکه یک دختر در حال مرگ را به تصپیر بکشد که آرزوی دیدن آمستردام را دارد، او نوجوانان را ترغیب میکند اگر دارای تواناییهای ابرقهرمانی بودند چکار میکردند.
«جهشیافتههای جدید» متکی به مخاطبانی بسیار جوان است که ارجاعات فیلم را درک نمیکنند. آنها متوجه نمیشوند که «بون» ایدههای «آن»، «کابوس در خیابان الم3» و «شرلوک هولمز جوان» که در آنها جوانان به مقابله بزرگترین ترسهایشان برمیخیزند را دزدیده است. این دزدی ایدهها در کاراکتر «دنی»(بلو هانت)تجلی پیدا میکند. او میتواند هر ترس پنهانی را که مخاطب در خود دارد را در یابد و آن را در جهان واقعی به تصویر بکشد که بسیار تماشایی جذاب است اما آنقدر که مخاطبان را خط داستانی فیلمهای ابرقهرمانی در دهههای اخیر آشنا هستند، میتوانند دست «بون» را بخوانند.
چیزی که «جهشیافتههای جدید» را واقعاً جدید میکند، تواناییهای کاراکترها نیست بلکه هویتهای آنان است. «بون» خودش را متعهد میداند که در سلیقهی بصری مخاطب نسبت به ابرقهرمانان، تغییر ایجاد کند و از این جهت یک کاراکتر زن سرخپوست را در مرکز داستانش قرار میدهد و برای به تصویر کشیدن احساسات عاشقانهاش نسبت به دیگران به او فرصت زیادی میدهد.
برخلاف تمام فضولیها و ارجاعات درونی فیلم ، «جهشیافتههای جدید» در پایان بنظر یکپارچه است. چیزی که در بدست آوردن آن ناتوان است، شخصیتی منحصربفرد برای خودش است. این پروژه خود را متعهد میداند که شبیه به فیلمهای ترسناک جوانپسند دهه 80 باشد که به هیچ عنوان در این کار موفق نیست.
منبع: ورایتی
مترجم: وحید فیض خواه