یوسف (محمدرضا گلزار) و سایه (مهناز افشار) در فیلم آتشبس (تهمینه میلانی، 1384): چالشهای میانه راه عاشقی

برخلاف بخش عمده روابط ماندگار عاشقانهای که در فیلمها و سریالهای ایرانی به یاد میآوریم، «آتشبس» نه به شکلگیری یک عشق، بلکه به بحرانهایی میپردازد که پس از ایجاد عشق رخ میدهد. یوسف و سایه در «آتشبس» همدیگر را دوست دارند و، حتی اگر این میل خودآگاهانه نباشد، دوست دارند با هم بمانند. با این وجود مشکلات درونی هر دو مانع از رسیدن به هدف میشود. ناتوانی آنها در عبور از نقاط ضعفشان (از لجبازیهای یوسف گرفته تا میداندادن بیشازحد سایه به کودک درون) نشان میدهد که عشق بهتنهایی برای دوام یک زندگی مشترک کافی نیست بلکه در این راه نیاز به بلوغ هم احساس میشود. با این وجود و گرچه بخش مهمی از فیلم به نمایش درگیریها و دعواهای بامزه این زوج میگذرد، اما در پس تمام رفتارهای خودخواهانه یوسف و سایه میتوان احساس کرد که آنها واقعا و از ته دل همدیگر را دوست دارند و همین امر نهتنها پایان خوشی را برای ماجرا رقم میزند بلکه تماشای «آتشبس» را هم به تجربه جذابتری تبدیل میکند.