جستجو در سایت

1404/04/30 16:22

وقتی توهین جای نقد را می‌گیرد

وقتی توهین جای نقد را می‌گیرد
نقد سینمایی، به‌ عنوان ابزاری برای ارتقای هنر سینما، باید بر پایه تحلیل دقیق، استدلال منطقی و احترام به تلاش‌های هنرمندان استوار باشد.

یک منتقد حرفه‌ای وظیفه دارد نقاط قوت و ضعف یک اثر را با زبانی سنجیده و مستدل بیان کند تا هم مخاطب را به تأمل وادارد و هم فیلم‌سازان را به بهبود آثارشان تشویق کند. نقد منصفانه به معنای چشم‌پوشی از کاستی‌ها یا تمجید بی‌چون‌وچرا نیست، بلکه نیازمند تعادلی است که در آن انتقادات سازنده با احترام به زحمات خالقان اثر همراه باشد. متأسفانه، رویکرد مسعود فراستی در بسیاری از موارد از این چارچوب فاصله گرفته و به جای تحلیل فنی و محتوایی، به استفاده از عبارات سخیف و تحقیرآمیز روی آورده است. این روش، که گاه به فحاشی شباهت دارد، نه ‌تنها ارزش تحلیلی ندارد، بلکه به اعتبار او به‌ عنوان منتقد و فضای کلی نقد در ایران آسیب می‌زند.
از قدیم الایام آنچه که دیده و شنیده‌ایم از زبان بزرگان، به ما دیکته کرده‌اند که «ادب مرد به ز دولت اوست»، ولی ظاهراً این روزها این ضرب‌المثل معروف در دایره لغات و دیالوگ‌های مسعود فراستی جایگاهی ندارد. ایشان که از هر فرصتی برای دیده شدن استفاده می‌کند، همچنان و پس از گذشت چندین سال پشتِ میزنشینی و حرف زدن، اعتقاد ندارد که باید برای تیم تولید کننده یک اثر، ارزش قائل شد و اگر هم نقدی به شاکله فیلم از لحاظ فُرم و محتوا است باید با زبانی شیرین و صد البته با دلیل و برهان و منطق بیان شود به نحوی که سازندگان اثر با دیدن و شنیدن چنین نقدهایی بتوانند در آثار بعدی، ضعف‌ها و کاستی‌های خود را برطرف کنند ولی فراستی مسیر نقد را به سمتی برده که سازندگان اکثر کارهای داخلی، دیگر ارزش آنچنانی برای صحبت‌های منتقدان قائل نیستند و به قول معروف « مشت را نمونه خروار» می‌بینند و همه منتقدان را ادامه دهنده راه فراستی قلمداد می‌کنند. در حالی که به هیچ وجه این گونه نیست و حتی یقین داریم که خودِ فراستی نیز از صحبت‌ها و نظریات ماورایی خود به ستوه آمده و صرفاً برای دیده شدن و روی آنتن بودن، چنین اظهارنظرهای سخیفی را بر زبان می‌ آورد.
یکی از نمونه‌های برجسته این رویکرد که این روزها بسیار دیده شده و در فضای مجازی دست به دست می چرخد، نقد فراستی به فیلم «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی است. او در برنامه «کات» این فیلم را «یکی از کثیف‌ترین فیلم‌فارسی‌ها» توصیف کرد و آن را «لجن‌زار» نامید. چنین عباراتی، که فاقد تحلیل مشخص و استدلال فنی است، نمی‌تواند به‌عنوان نقد معتبر تلقی شود. «پیرپسر»، یک تریلر روان‌شناختی درباره روابط خانوادگی و تنش‌های اجتماعی، از دیدگاه بسیاری از مردم و صاحب نظران مورد تحسین قرار گرفته و جوایزی کسب کرده است.
این فیلم، فارغ از نقاط قوت یا ضعفش، نتیجه تلاش تیمی از هنرمندان است که ماه‌ها برای خلق آن زحمت کشیده‌اند. استفاده از عبارات تحقیرآمیز مانند «لجن‌زار» نه‌ تنها بی‌احترامی به این زحمات است، بلکه نشان‌ دهنده فقدان عمق در نقد فراستی است. او به جای بررسی عناصری مانند فیلمنامه، کارگردانی یا بازیگری، به کلی‌گویی و توهین بسنده کرده و حتی انتقادش از بازی حسن پورشیرازی را بدون اشاره به شواهد مشخص، به ضعف کارگردانی نسبت داده است.
این رویکرد در نقدهای دیگر فراستی نیز مشهود است. برای مثال، درباره فیلم «جنگ جهانی سوم» ساخته هومن سیدی، فراستی به اشتباه لوگوی یک سایت دانلود غیرقانونی را بخشی از فیلم تلقی کرد و آن را تحلیل نمود. این گاف، که نشان ‌دهنده تماشای نسخه‌ای غیررسمی از فیلم بود، نه ‌تنها حرفه‌ای‌گری او را زیر سؤال برد، بلکه شائبه نقد بدون تماشای کامل اثر را تقویت کرد. این موضوع زمانی جنجالی‌تر شد که مشخص شد فراستی بدون بررسی دقیق، به قضاوت درباره فیلم پرداخته است. چنین خطاهایی با اصول نقد سینمایی، که تأکید بر مشاهده دقیق و تحلیل جامع دارد، در تضاد است. نقد باید بر پایه تجربه مستقیم اثر باشد، نه پیش‌داوری یا اطلاعات دست ‌دوم!
نمونه دیگر، نقد فراستی درباره فیلم «درباره الی» ساخته اصغر فرهادی است. او این فیلم را که در سطح جهانی تحسین شده و جوایزی مانند خرس نقره‌ای جشنواره برلین را کسب کرده، «ضعیف» و «شبهه ‌روشنفکرانه» خواند و ادعا کرد که فاقد عمق و اصالت است. این در حالی است که «درباره الی» به دلیل روایت پیچیده، شخصیت‌پردازی قوی و بررسی عمیق روابط انسانی، از سوی منتقدان بین‌المللی به‌عنوان یکی از آثار برجسته سینمای ایران شناخته شده است. فراستی در این مورد نیز به جای ارائه تحلیل فنی، به عبارات کلی و تحقیرآمیز بسنده کرد و نتوانست نقدی مستدل ارائه دهد که نقاط ضعف ادعایی او را با شواهد مشخص از فیلم توضیح دهد. این رویکرد نه ‌تنها به درک بهتر فیلم کمکی نکرد، بلکه به حاشیه‌سازی و جنجال دامن زد.
یکی از انتقادات جدی به فراستی، تأثیر منفی رویکرد او بر فضای سینمایی ایران است. سینمای ایران، با وجود محدودیت‌های مالی و امکانات، در دهه‌های اخیر دستاوردهای بزرگی در سطح جهانی داشته است. فیلم‌سازانی مانند فرهادی،کیارستمی، سیدی و روستایی با آثارشان اعتبار بین‌المللی کسب کرده‌اند و نسل جدیدی از کارگردانان نیز در حال درخشش در جشنواره‌های جهانی هستند. در چنین فضایی، انتظار می‌رود که منتقدان با نقدهای سازنده و دقیق، به رشد این سینما کمک کنند. اما اظهارات سخیف و توهین‌آمیز او، مانند آنچه درباره «پیرپسر»، «جنگ جهانی سوم» یا «درباره الی» بیان کرده، به جای ارتقای گفتمان سینمایی، به تخریب و حاشیه‌سازی منجر شده است. این رویکرد نه ‌تنها به فیلم‌سازان انگیزه‌ای برای بهبود نمی‌دهد، بلکه می‌تواند اعتماد مخاطبان به نقد سینمایی را تضعیف کند.
واکنش‌های عمومی به نقدهای فراستی نیز قابل‌ تأمل است. در شبکه‌های اجتماعی، برخی کاربران معتقدند که حملات تند او به فیلم‌ها، به‌ طور ناخواسته به تبلیغ این آثار کمک کرده است. این واکنش‌ها نشان می‌دهد که رویکرد او نه ‌تنها اثر مثبتی بر ارتقای نقد ندارد، بلکه گاه نتیجه معکوس می‌دهد و توجه بیشتری به آثاری جلب می‌کند که او آن‌ها را مورد حمله قرار داده است. این موضوع خود گواهی بر ناکارآمدی روش او در نقد است.
در پایان، باید تأکید کرد که نقد سینمایی باید به ‌عنوان بخشی از گفتمان فرهنگی، به رشد و بالندگی هنر کمک کند. مسعود فراستی، با این میزان از حضور در تلویزیون(البته اکنون حضور ندارد) و شبکه‌های مجازی حال به حق یا ناحق، می‌توانست نقدهایی ارائه دهد که هم برای مخاطبان آموزنده باشد و هم فیلم‌سازان را به بهبود تشویق کند. اما استفاده مداوم از عبارات سخیف و تحقیرآمیز، این فرصت را از او و جامعه سینمایی ایران سلب کرده است. نقد منصفانه نیازمند احترام به زحمات هنرمندان، تحلیل دقیق و استدلال منطقی است. فراستی، با تکیه بر لحن تند و توهین‌آمیز، از این هدف فاصله گرفته و به جای آنکه راهنمایی برای سینمای ایران باشد، به عاملی برای جنجال و حاشیه‌سازی تبدیل شده است. امید است که او و دیگر منتقدان با بازنگری در رویکرد خود، به سمتی حرکت کنند که نقدشان نه ‌تنها منصفانه، بلکه الهام‌بخش و سازنده باشد.
 


ارسال دیدگاه
captcha image: enter the code displayed in the image