اختصاصی سلام سینما - سایت Imdb به روال هرسالهٔ خود با نزدیک‌شدن به کریسمس، بهترین‌های سال را از نظر تماشاگران دسته‌بندی کرده است. در این یادداشت ده سریال محبوب سال ۲۰۲۲ در این سایت سینمایی را معرفی کرده‌ایم.

خبر مرتبط: ده ستاره‌ی محبوب سال ۲۰۲۲ سایت Imdb

۱۰- جعل آنا (Inventing Anna)

سریال «جعل آنا» محصول نتفلیکس است. یک مینی‌سریال درام نه قسمتی که بر اساس داستانی از روزنامه نیویورک‌تایمز با عنوان «چگونه آنا دلوی مردم نیویورک را فریب داد» اقتباس شده است. شواندا رایمز و جسیکا پرسلر سازندهٔ اصلی این مینی‌سریال هستند و جولیا گارنر در نقش آنا، یک کلاهبردار باهوش و جذاب نقش‌آفرینی می‌کند.

این سریال بر اساس ماجراهای واقعی کلاهبرداری به نام آنا سورکین یک دختر روس در آمریکا ساخته شده و همین بر اساس واقعیت بودنش از جمله دلایل محبوبیت آن در میان تماشاگران بوده است.

۹- اوزارک (Ozark)

سریال «اوزارک» ‌ هم محصول نتفلیکس است که فصل جدیدش امسال حسابی موردتوجه قرار گرفت. فصل اول این سریال در سال ۲۰۱۷ پخش شد و با استقبال زیاد فصل‌های بعدی هم ساخته شدند. داستان این سریال دربارهٔ یک حسابدار است که با قبول مسئولیت پول‌شویی برای یک کارتل مکزیکی، وارد مناسبات مافیایی می‌شود و زندگی خود و خانواده‌اش را به خطر می‌اندازد.

پروژه خوب جلو نمی‌رود و مرد خانواده‌اش را برای گریز از مرگ به منطقه‌ای تفریحی در کنار دریاچه اوزارک منتقل می‌کند و باید در برابر رئیس کارتل بایستد.

این سریال مهیج و گانگستری توانسته با اکشن خود تماشاگران را حسابی مشتاق نگه دارد. روند نزولی که خانواده طی می‌کند تا از مرگ بگریزد و تنها بتواند زندگی را تضمین کند بسیار خوب ازکاردرآمده و کلید اصلی جذابیت سریال «اوزارک» است. رئالیسم و واقع‌گرایی در به‌تصویرکشیدن داستان این فیلم هم از دیگر نکات مهم آن است.

۸- مرد شنی (The Sandman)

سریال «مرد شنی» ‌ تولید مشترک کمپانی برادران وارنر و نتفلیکس است. این سریال بر اساس کتاب کمیکی که در سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۶ توسط نیل گیمن و با لیبل دی سی کامیکس منتشر می‌شد، ساخته شده است. کمیکی که قهرمان آن لرد مورفیوس ملقب به دریم است. چیزی در مایه‌های خدای جهان رؤیا.

از سال ۱۹۹۱ صحبت از اقتباس سینمایی از این کمیک در میان بود و پروژه‌های مختلفی استارت خوردند؛ اما هیچ‌کدام به ثمر نرسید. کمپانی وارنر در ابتدا قصد داشت این پروژه را به شکل فیلم سینمایی با حضور جوزف گوردن لویت به‌عنوان بازیگر و کارگردان جلو ببرد؛ اما اختلاف سلیقه باعث شد لویت از پروژه انصراف دهد. طولانی‌شدن پروسه تولید باعث شد سرانجام کمپانی تصمیم بگیرد «مرد شنی» ‌را به‌صورت یک سریال بسازد و در همین راستا با نتفلیکس وارد مذاکره شد.

داستان این سریال دربارهٔ لرد مورفیوس است که وقتی یک کابوس شورش می‌کند و از جهان رؤیا بیرون‌زده و وارد جهان واقعی می‌شود، برای مهارکردن و بازگرداندن او به دنیای واقعیت می‌آید؛ اما در این جهان آدم‌ها او را به اسارت درمی‌آورند تا با استفاده از نیروهایش به خواسته‌هایشان برسند. غیبت لرد مورفیوس در جهان رؤیا مشکلات زیادی را به بار می‌آورد و باعث پخش‌شدن بیماری‌ای در خواب می‌شود. به این شکل که بسیاری از آدم‌ها وقتی می‌خوابند دیگر نمی‌توانند از جهان رؤیا بیرون بیایند و آن جا گیر می‌افتند. مورفیوس در طول سریال باید سعی کند از دست انسان‌ها فرار کرده و بعد با برگرداندن کابوس شورشی به جهان رؤیا، اوضاع را به حالت اولیهٔ خود بازگرداند. این سریال توجه منتقدان و تماشاگران زیادی را به خود جلب کرده است.

۷- شوالیهٔ ماه (Moon Knight)

«شوالیهٔ ماه» ششمین مجموعهٔ تلویزیونی است که بر اساس کمیک‌های مارول ساخته شده. دیزنی پلاس پخش اینترنتی این سریال را به عهده دارد که از جمله سریال‌های محبوب مارولی این روزها شده و یکی از دلایل اصلی محبوبیت آن حضور اسکار آیزاک در نقش شوالیهٔ ماه است. بازیگری توانمند که در کنار فیزیک و اکت‌های بازیگری جالب‌توجهش، در این سریال برای ایجاد تفاوت در شخصیت‌پردازی شوالیهٔ ماه با لهجه‌های مختلفی هم به ایفای نقش پرداخته است.

این سریال از همان قسمت‌های اول موردتوجه ویژه‌ای قرار گرفت. طوری که بیش از ۱.۸ میلیون خانواده در آمریکا به تماشای سریال «مون نایت» در ۵ روز اول پخشش نشستند. این سریال بعد پس از «لوکی»، دومین شروع برتر سریال‌های MCU را به نام خود ثبت کرده است.

داستان سریال درباره مارک اسپکتور یا همان شوالیهٔ ماه است که اختلالات هویتی دارد و از بیماری تجزیه هویت رنج می‌برد. او درگیر راز مرگبار یک خدای مصری می‌شود و حالا با هویت‌های چندگانه مثل استیون گرانت باید به دنبال جوابی برای رازها بگردد. سریال «شوالیه ماه» اثری اکشن ماجراجویی، فانتزی، وحشت روان‌شناختی و ابرقهرمانی با مایه‌های ماورایی و ترسناک است.

۶- پسرها (The Boys)

مورد ششم این لیست متعلق به کمپانی آمازون است. یک سریال ابرقهرمانی بر اساس کمیکی از دی‌سی کامیکس نوشتهٔ گارث انیس و داریک رابرتسون. بعد استقبال خوب از فصل اول سریال، فصل دوم به‌سرعت ساخته شد و امسال آمازون فصل سوم را رونمایی کرد و قرارداد ساخت سریال برای فصل چهارم هم تمدید شد. این مجموعه نه‌تنها تحسین تماشاگران و منتقدان را به همراه داشته که نامزد شش جایزه‌امی هم بوده است.

داستان این سریال دربارهٔ گروهی به نام پسران است که در مقابل قهرمانان فاسد می‌ایستند. در دورانی که ابرقهرمانان عموماً در شرکت‌هایی سرمایه‌دارانه کار می‌کنند و منافع قدرتمندان را تأمین می‌نمایند. یک شرکت به نام وات اینترنشنال وجود دارد که ابرقهرمانان فاسد زیادی در آن کار می‌کنند. گروه پسران به رهبری بیلی بوچر علیه شرکت وات اینترنشنال و قهرمانان فاسدش به پا می‌خیزند و نبردهای هیجان‌انگیزی میان آنان درمی‌گیرد.

۵- سرخوشی (Euphoria)

«سرخوشی» ‌ یکی از سریال‌های تین‌ایجری ویژهٔ این سال‌هاست. سریالی که اعتیاد نوجوانان سنگ بنای اصلی آن است. یک سریال تلخ و تیره که تماشایش قلبتان را به درد می‌آورد اما می‌ارزد! «سرخوشی» از نظر تکنیکی مرزهای سریال‌سازی را جابه‌جا می‌کند. جالب است بدانید بسیاری از نماهای سریال با دوربین/ ربات هوشمند و بدون فیلم‌بردار گرفته شده و اصلاً امکان چنین فیلم‌برداری به شکل سنتی وجود ندارد.

اما «سرخوشی» در کنار همهٔ جنبه‌های فنی ویژه‌اش در روایت و شخصیت‌پردازی هم بسیار قوی عمل می‌کند. دلیل محبوبیت زیادش هم بیش از هر چیز در هم‌ذات‌پنداری تماشاگران با شخصیت‌های اصلی سریال است که هرکدام یک مدل شخصیتی و رفتار انسانی را بازسازی می‌کنند. بازی خوب و واقع‌گرایانه بازیگران هم در کنار پرداخت کاراکتر روی کاغذ مزید بر علت می‌شود تا در اتمسفر سریال و فضای زندگی شخصیت‌های اصلی غرق شوید.

زندیا بازیگر اصلی سریال موفق به دریافت جایزه‌امی شد. مود آپاتو، انگوس کلود، اریک دین، الکسا دمی، جیکوب الوردی، باربی فریرا، نیکا کینگ، استورم رید، هانتر شیفر، آلجی اسمیت، سیدنی سوئینی، کولمن دومینگو، جیوون والتون، آستین آبرامز و دومینیک فیک از دیگر بازیگران این سریال هستند. جالب است بدانید «سرخوشی» بعد از «بازی تاج‌وتخت» رکورددار پربیننده‌ترین مجموعه در شبکهٔ اچ‌بی‌او می‌باشد.

۴- ارباب حلقه‌ها: حلقه‌های قدرت (The Lord of the Rings: The Rings of Power)

نبرد اساسی سریالی امسال بین تماشاگران و طرف‌داران «ارباب حلقه‌ها» و «بازی‌های تاج‌وتخت» جریان داشت. در حدی که برای آنکه رقیب را زمین بزنند دسته‌دسته به صفحهٔ سریال رقیب می‌رفتند تا با دادن رأی پایین، رقیب را در آی ام دی بی شکست دهند. این اتفاق امسال دربارهٔ سریال «ارباب حلقه‌ها» و «خاندان اژدها» چندین بار رخ داد.

طرف‌داران فیلم‌های «ارباب حلقه‌ها» که بی‌صبرانه منتظر تولید شبکهٔ اپل بودند، بالاخره امسال سریال محبوبشان را دیدند. سریالی که البته ارتباطی با فیلم‌های مشهور ارباب حلقه‌ها نداشت و داستانی مجزا را تعریف می‌کرد.

قسمت‌های اول «ارباب حلقه‌ها» ‌بسیار موردتوجه تماشاگران قرار گرفت. شکل ساخت و جنبه‌های تکنیکی سریال به‌قدری قوی بود که تماشاگر را مجذوب تصویر می‌کرد؛ اما به‌مرور باگ‌ها و ضعف‌های روایی خودان را نشان دادند و در نهایت پایان‌بندی سریال به مذاق بسیاری از تماشاگران خوش نیامد. بااین‌وجود طرف‌داران پر و پا قرص جهان «ارباب حلقه‌ها» بی‌صبرانه منتظر فصل جدید خواهند بود.

۳- بهتره با ساول تماس بگیرید (Better Call Saul)

وقتی که گفته شد تیم سازنده سریال «برکینگ بد» به سرپرستی وینس گیلیگان قرار است دوباره دور هم جمع شوند و اسپین‌آفی درباره ساول گودمن وکیل آن سریال بسازند، کسی فکرش را نمی‌کرد که محصول نهایی بتواند به اندازهٔ «برکینگ بد» محبوب شود.

«بهتره با سال تماس بگیرید» که درباره یکی از شخصیت‌های نه‌چندان دوست‌داشتنی «برکینگ بد» بود، چندان امیدوارکننده به نظر نمی‌رسید و دلیل اصلی‌اش یکی این بود که «برکینگ بد» زیادی خوب بود و فکرکردن به ساخت اثر دیگری هم‌تراز با آن بدون افتادن در دام تکرار بعید به نظر می‌رسید و یکی هم اینکه اساساً ساول گودمن شخصیت نچسبی بود و تماشاگر دوستش نداشت.

اما وینس گیلیگان بار دیگر نشان داد که چه استاد ماهری در تعریف قصهٔ آدم‌های رنجور، جاه‌طلب و جداافتاده است. تصویری که در «بهتره با ساول تماس بگیرید» از سال گودمن ساخته می‌شود، تغییرات اساسی با کاراکتر او در «برکینگ بد» ‌دارد، هرچند که خود اوست.

«بهتره با ساول تماس بگیرید» حتی می‌توانست شمارهٔ یک این لیست باشد. یک سریال تکان‌دهنده و حیرت‌انگیز که هرچه جلوتر می‌رود جذاب‌تر می‌شود و نبوغ گیلیگان را در کمال سادگی و تواضع به رخ می‌کشد!

۲- خاندان اژدها (House of the Dragon)

بالاخره انتظارها به تمام شد و موعد پخش اسپین‌آف «بازی تاج‌وتخت» فرارسید. طرف‌داران وستروس مدت زیادی منتظر انتشار فصل اول «خاندان اژدها» بودند و امسال اچ بی او بالاخره انتظارشان را پاسخ داد. درحالی‌که دو قسمت اول سریال به مذاق بعضی از وستروس‌بازها خوش نیامد، اما بعد از چند قسمت متوجه شدیم که متد سازندگان «خاندان اژدها» با تصویر مشابهی که از «بازی تاج‌وتخت» در ذهن داشتیم، بسیار متفاوت است و به‌تبع آن، متر و معیار بررسی سریال هم متفاوت خواهد بود.

در «خاندان اژدها» دیگر نه خبری از خیل پرشمار شخصیت‌ها و خاندان‌های متفاوت است و نه از معماهای تودرتو و شخصیت‌هایی با روابط درهم‌پیچیده. در اینجا با یک خاندان اصلی و نفرات محدودتری در دل خاندان سروکار داریم و قرار است شاهد یک نزاع درونی و خانوادگی باشیم. این مهم‌ترین نکته‌‌ای است که شکل روایت و ساخت «خاندان اژدها» را از «بازی تاج‌وتخت» جدا می‌کند.

اما تنها چند قسمت کافی بود تا تماشاگران آن‌طور که انتظار می‌رفت شیفتهٔ سریال شوند. هرچند همان قسمت اولش هم رکورد پخش را در شبکه شکست، اما به‌طورکلی نظرات منتقدان درباره دو قسمت اول معمولی بود. بعد از سه قسمت اما موتور سریال روشن شد. نکتهٔ مهم «خاندان اژدها» این است که به دلیل شخصیت‌های کم‌تر و شجرهٔ داستانی باریک‌تری که دارد، وقت بیشتری را صرف عمیق‌شدن در احوالات شخصیت‌ها کرده است و این به این معنی است که ما هم باید برخوردمان را با سریال تغییر دهیم و بیشتر شخصیت‌ها را کنکاش کنیم. پیچیدگی شخصیت‌هایی مانند دیمون تارگرین، ملکهٔ سبزپوش و مشاور اعظم در فصل‌های بعدی حسابی غافلگیرمان خواهد کرد.

۱-چیزهای عجیب (Stranger Things)

«چیزهای عجیب» سریالی بود که از همان فصل اول موردتوجه ویژه‌ای قرار گرفت. البته نه از آن جنس توجه هیجانی مثل «بازی مرکب»، بیشتر یک توجه حرفه‌ای و هنری. این خورهٔ فیلم‌ها بودند که نام «چیزهای عجیب» ‌را دهان‌به‌دهان چرخاندند. یک سریال معمایی و رازآلود تین‌ایجری که در شهری کوچک می‌گذرد. «چیزهای عجیب» علاوه بر داستان هیجان‌انگیزی که دارد به‌واسطهٔ همهٔ امکانات تکنیکی و بیانی و روایی‌اش است که این‌قدر محبوب شده.

سریالی که از نظر ساخت می‌توان آن را در شمار مهم‌ترین سریال‌های بعد از ۲۰۰۰ قرارداد. فیلمنامه دقیق و روایت کنش‌مندی که سیر تکاملی‌اش تماشاگر را در دنیای عجیب آن شهر کوچک فرو می‌برد، قطعاً مهم‌ترین نکته دربارهٔ «چیزهای عجیب» است. با وجودی که در سال‌های اخیر ساخت درام‌های مدرسه‌ای و تین‌ایجری باب شده، «چیزهای عجیب» موفق می‌شود بدعت و نوآوری را در قصه‌اش مؤکد کند و علاوه بر تعریف داستانی متفاوت، آن را در یک فرم روایی جالب‌توجه هم تعریف می‌کند. شخصیت‌پردازی خوب کاراکترهای اصلی از دیگر نکات مهم «چیزهای عجیب» است. کاراکترهای اصلی سریال که در هر فصل به تعدادشان افزوده می‌شود، هم جذاب‌اند و هم سیر تکاملی ویژه‌ای دارند. تماشای بزرگ‌شدن و به بلوغ رسیدنشان لذت‌بخش است و سازندگان در این میان با پرداختن به فضاهای شخصی و اتفاقات عاطفی میان هرکدام، رابطهٔ تماشاگران با آن‌ها را عمیق‌تر می‌کنند.

فصل چهارم «چیزهای عجیب» که امسال پخش شد، توانست تماشاگران را غافلگیر کند، مثل همیشه داستان‌سرایی خوب سریال، باعث شد وقایع آن‌طور که انتظار داشتیم پیش نرود و حسابی حیرت‌زده شویم. مگر از یک سریال معمایی رمزآلود دیگر چه می‌خواهیم ... حالا فصل چهارم در آستانهٔ نبرد نهایی به پایان رسیده است و انتظار برای فصل آخر «چیزهای عجیب»، بی‌اغراق سخت‌ترین انتظار سریال در سال پیش رو خواهد بود.