شخصیت های تاریخی در سریال شبکه مخفی زنان
اختصاصی سلام سینما - خلق جهانی لامکان و لازمان یا بازگشت به دورهای از تاریخ، از راههای نقد به خطقرمزها است؛ بنابراین «به عقب برنمیگردیم» درست است که نگاه به آینده دارد؛ اما فعلا این «به عقب برمیگردیم» است که در عالم فیلم و سریالسازی کاربردیتر است.
افشین هاشمی در نخستین تجربه خود از ساخت سریال برای شبکه نمایش خانگی به عقب برگشته و به سراغ تاریخ رفته است. او تاریخ را بهانه قرار داده تا نگاه و نقدی داشته باشد به وضعیت زنان، به سانسور و تنگنای هنر. میتوان «شبکه مخفی زنان» را نوعی فریاد خاموش دانست؛ نوعی هوار از به تنگ آمدن از همه چیز البته به زبان هنر و با فیلمنامهای پر از جزئیات.
هاشمی برای روایت داستان خود از چند ویژگی بهره برده است که هم در فرم سریال را متفاوت کرده و هم در محتوا از جمله استفاده از دیالوگهای موزون با دایره واژگانی قوی، کمدی بهدور از لودگی که از همان تیتراژ و نحوه اجرای آن شروع میشود، قصهگویی تئاترگونه که گویای همکاری او و محمد رحمانیان است و امضای سریال، حضور گروه «ول شدگان» در سریال و تناسب نقش آنها با اسم گروهشان و استفاده از بازیگران نامآشنایی چون لیلا حاتمی، مهدی هاشمی، سیامک انصاری و ... .
البته سریال از همین نقطه قوتهای خود ضربه میخورد؛ چراکه کمکم به تکرار میافتد و دستش برای بیننده رو میشود، علیالخصوص که قرار است ۳۰ قسمت باشد و ادامه این روند تکراری، خستهکننده است.
یکی از ویژگیهای سریال گنجاندن ماهرانه شخصیتهای تاریخی و واقعی در سریال است. شخصیتهایی که حضورشان تنها نوعی ادای دین است به آنها و در پیشبرد سریال نقشی ندارند. شخصیتهایی که نشان میدهد این خاک چه انسانها دیده و چه رنجها کشیده تا به ما رسیده است.
افشین هاشمی تکنیک جالبی برای معرفی این شخصیتها به کار برده است. او سه بازیگر ثابت را مسئول بازی نقشهای واقعی متعدد قرار داده است. اینگونه ذهن بهصورت ناخودآگاه با دیدن این بازیگران در سریال میداند قرار است با شخصیتی واقعی روبهرو باشد که حضورش گذرا است. او در ۱۰ قسمت اول ۱۷ شخصیت را به بیننده معرفی کرده است؛ شخصیتهایی با بازی باران کوثری، احسان کرمی، رضا بهبودی و البته تنها مورد استثنا این لیست حمید فرخنژاد است که کاراکتری واقعی را بازی میکند و در سریال نیز حضوری تاثیرگذار دارد و نقشش کوتاه نیست.
این یادداشت دنبالهای بر سریال است و آن ادای دین. برای معرفی هرچند اجمالیتر این ۱۶ چهره فرهنگی، ادبی و علمی ایران. (به همراه معرفی کاراکتر حمید فرخنژاد در سریال)
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت اول
- باران کوثری در نقش پروین اعتصامی
کیست که پروین اعتصامی را نشناسد. هرکس ذرهای با ادبیات آشنا باشد یا حتی شاید بیآنکه شعری از او خوانده باشد، این شاعر را با آن ژست و عکس معروفش به یاد میآورد. عکسی که افشین هاشمی برای بهتصویرکشیدن اختر چرخ ادب از آن استفاده کرده است. باران کوثری در قسمت اول «شبکه مخفی زنان» پروین اعتصامی بود و البته شناختش برای مخاطب چندان دشوار نبود.
پروین اعتصامی با نام اصلی رخشنده اعتصامی، از مشهورترین شاعران ایرانی است. او زمانی که تخلص پروین را برای خود انتخاب کرد، این نام برای زنان چندان معمول نبود. افشین هاشمی نیز از همین موضوع تغییر نام او برای گنجاندنش در قصه استفاده کرده است.
پروین از جمله چهرههایی است که نسبت به حقوق زنان، فقر، تبعیض و نابرابریها در روزگار خود معترض بود. همین روحیهاش باعث شد که دست رد بزند به پیشنهاد فعالیت در دربار و معلم ولیعهد بودن. شعرش محتوای اخلاقی و آموزشی دارد. یوسف اعتصامی آشتیانی، پدر پروین اعتصامی نیز از نویسندگان ایرانی بود. پروین اعتصامی درنهایت به علت حصبه درگذشت. آرامگاه او در قم است. ۲۵ ام اسفند روز این شاعر ایرانی است؛ روز بزرگداشت پروین اعتصامی.
- رضا بهبودی در نقش صادق رضازاده شفق
صادق رضازاده پژوهشگر و سیاستمدار مشروطهخواه ایرانی است باسابقه چندین دوره نماینده مجلس شورای ملی بودن. دکتر رضازاده یکی از اعضای موثر در نگارش و تصویب منشور ملل متحد بود. او دکتری فلسفه داشت از برلین و استاد دانشگاه تهران بود. مبارزه و مشروطهخواهی را از نوجوانی شروع کرد، از مدرسه و زمان تشکیل گروه «فوج نجات».
هنگامی که مجلس به توپ بسته شد، در تبریز هوارد باسکرویل معلم تاریخ مدرسه مموریال تبریز کلاس درسش را به صحنه نبرد برد. او با همراهی دانشآموزانش از جمله صادق رضازاده گروهی تشکیل دادند به نام «فوج نجات» و به مشروطهخواهان پیوستند. باسکرویل و سیصد نفر از همراهانش در این نبرد کشته شدند. گفته میشود شعر معروف «سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی (اشاره به باسکرویل)» در وصف آنها سروده شده است. شعری که شاعرش معلوم نیست و در سریال نیز به آن اشاره میشود.
بعدازاین اتفاقات و به دنبال برقراری حکومت مشروطه، صادق رضازاده با همراهی دیگران انجمن «جمعیت وطنخواهان» را تشکیل دادند. جمعیتی که هفتهای یکبار روزنامه شفق را منتشر میکرد. بهاینترتیب شفق بعدا به انتهای نام خانوادگی صادق رضازاده اضافه شد. رضا بهبودی نقش صادق رضازاده را بازی میکند که به اداره سجل احوال میرود تا شفق را به انتهای نام خانوادگی خود اضافه کند.
*****
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت دوم
- باران کوثری در نقش وارتو طریان (لالاخانم)
وارتو طریان اولین زنی بود که روی صحنه تئاتر رفت. او بازیگر و کارگردان ارمنی تبار ایرانی است. در روزگاری هستیم که هنوز ورود به تئاتر و صحنه برای زنان سخت است، آغازگر این مسیر سخت با وارتو طریان ملقب به لالاخانم رقم خورد. زنی که فارغالتحصیل دانشگاه ژنو بود و در دکلمه استاد. باران کوثری نقش او را بازی میکند و دکلمهای را نیز در سریال اجرا کرد. دکلمهای همراه با حرکاتی نمایشی، البته در حصار خطقرمزها.
بدون اغراق میتوان گفت خانواده وارتو طریان از مفاخران علمی و فرهنگی ایران هستند. همسر او یعنی آرتو طریان بازیگر و کارگردان ایرانی است که طبع شعر هم داشت. آرتو طریان از بازیگران اپرت «پریچهر و پریزاد» بود، اولین کار موزیکال ایرانی. در قسمت دوم سریال «شبکه مخفی زنان» تنها به نامبردن از آرتو طریان اکتفا شده است؛ اما احتمالا در قسمتهای بعدی او نیز معرفی شود.
آلنوش طریان فرزند این زوج هنرمند است، دختری که مسیرش از دنیای علم فیزیک میگذرد و نه عالم هنر. او که از بانیان رصدخانه خورشیدی ایران است، نخستین فیزیکدان زن ایرانی بود و شاگرد دکتر حسابی. زنی که دکترای فیزیک خود را از دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرد. کودکی آلنوش طریان، مادر نجوم ایران، را در این قسمت از سریال میبینیم، زمانی که وارد گفتگو با دکتر حسابی میشود.
- احسان کرمی در نقش دکتر محمود حسابی
برخی از نامها خود تبدیل به برندی شدهاند که نیاز به معرفی ندارند، دکتر حسابی از آنها است. احسان کرمی درباره این نقش گفته است: «وقتی خودم را در قامت دکتر محمود خان حسابی در آینه اتاق گریم نگاه کردم در دل گفتم، حالا که در این سریال بازیگر این نقش حسابی هستی باید آن را حسابی بازی کنی تا مردم باور کنند واقعا حسابی هستی.»
پدر علم فیزیک ایران، این لقبی است که با آن محمود خان میرزا حسابی را میشناسیم، فردی که در میان مردم به پروفسور حسابی معروف است. او در ۲۵ سالگی دکتری فیزیک خود را دریافت کرد. از خدمات ارزشمند دکتر حسابی تاسیس دانشکدههای فنی و علوم دانشگاه تهران و دانشسرای عالی و دارالمعلمین را بود.
این شخصیت برجسته ایرانی قبل از انقلاب وزیر آموزشوپرورش بود. او را پدر علوم نوین ایران مینامند. استادی که علاقه زیادی به حافظ داشت و دلمشغولیاش اعتلای وطن بود. محمود حسابی سرانجام سال ۱۳۷۱ در ژنو درگذشت. آرامگاه او در شهر تفرش قرار دارد. افشین هاشمی در سریال دکتر حسابی را در زمان جوانی به تصویر کشیده است؛ زمانی در جشن افتتاح انجمن فیزیک و شیمی ایران.
*****
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت سوم
- باران کوثری در نقش ایران تیمورتاش
خاندان تیمورتاشها جای پای محکمی در تاریخ ایران دارند. ایران تیمورتاش دختر عبدالحسین تیمورتاش بود. مردی که نخستین وزیر دربار رضاشاه بود و نقش مهمی در سیاست داشت. او در نهایت به جرم جاسوسی برای شوروی در زندان قصر کشته شد. ایران تیمورتاش، دختر او دکترای فلسفه داشت از دانشگاه سوربن فرانسه و شاعر بود.
ایراندخت در کودکی بهواسطه مقام پدر در دربار پهلوی بود و همبازی فرزندان رضاشاه. بزرگ که شدند، همبازی بودن جای خود را با دلبستگی و علاقه عوض کرد، اما پدر مقامش را از دست داد و تیمورتاشها از دربار محروم شدند. محمدرضا پهلوی از ایران بهعنوان اولین دختری که به او دلبسته بود یاد کرده است.
بعد از کشتهشدن عبدالحسین تیمورتاش به دست احمد احمدی، ایران سایه قاتل پدرش بود. زمانی که رضاخان از حکومت برکنار شد، پزشک احمدی نیز فرار کرد و به بغداد رفت. ایران نیز که به دنبال محاکمه او بود، به بغداد رفت، او را پیدا کرد و با کمک سفارت ایران، احمدی را به کشور بازگرداند و به پشت میز محاکمه کشاند. مسعود بهنود این روایت را در کتاب «سه زن» خود شرح داده است.
باران کوثری ایفاگر نقش ایران تیمورتاش در سریال است و از خوابهای آشفته خود میگوید، خوابهایی که اشارهای به مرگ پدر دارد؛ به قتل عبدالحسین تیمورتاش. قتلی که سرهنگ آیرم در آن دست دارد. بدری تیمورتاش، عمه ایران اولین زن دندانپزشک ایرانی است.
- رضا بهبودی در نقش جهانگیرخان صوراسرافیل
میرزا جهانگیرخان روزنامهنگار بود، مدیر روزنامه صوراسرافیل. به دلیل نام روزنامهاش به میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل معروف شد. روزنامه در آن دوران بهصورت ابزار مبارزه سیاسی – اجتماعی درآمده بود. صوراسرافیل در شماره نخست خودنوشت که «روزنامههای عدیده مثل ستارگان درخشان، بامسلکهای تازه افق وطن را روشن کردند.»
میرزا جهانگیرخان با کمک علی اکبرخان قزوینی معروف به دهخدا روزنامه صوراسرافیل را راه انداختند. روزنامهای که مانند سایر جراید با مشکلات زیادی روبهرو بود. محمدعلی شاه بسیار از برخی روزنامهنگاران از جمله میرزا جهانگیرخان و علی اکبرخان، مدیر و سردبیر صوراسرافیل، تنفر داشت. مشکلاتی که منجر به مرگ دردناک میرزاجهانگیر خان شد.
مدیر روزنامه صوراسرافیل در باغشاه پس از شکنجه در مقابل محمدعلی شاه کشته شد. رضا بهبودی نقش او را در سریال بازی میکند. «سر پرشوری دارم، سرهای پرشور در این ملک زیاد دوام نمیآورند.» این دیالوگی قابل تامل از جهانگیرخان در سریال است. روزنامهنگاری که دهخدا شعر معروفش را به یاد او و در سوگ او سرود: «یاد آر، زشمع مرده یاد آر».
محمدرضا شفیعی کدکنی درباره این شعر میگوید: «هنوز هم پس از قریب یک قرن که این شعر را میخوانیم، بغض گلوگیر ما صدق عاطفی سراینده را به ما منتقل میکند. در هر دورهای از ادوار تاریخی این قرن چه مقدار مصادیق مشهور و گمنام که برای این شعر داشتهایم و داریم و خواهیم داشت.»
- حمید فرخنژاد در نقش محمدحسین آیرم
محمدحسین آیرم نظامی بود و مدتی آجودان لیاخوف. او زمانی که در اوج قدرت بود، حتی نام و سایهاش نیز بهاندازه حضورش قدرت داشت و دیگران را میترساند. آیرم پنج سال رئیس نظمیه بود. حمید فرخنژاد در این سریال نقش او را بازی میکند. البته در بیشتر مواقع تنها صدای او را میشنویم. فعلا این تنها نقش واقعی است که در طول سریال حضور دارد و از یک بازیگر ثابت برای ایفای آن استفاده شده است.
تقیزاده درباره آیرم مینویسد: «آیرم لعنتالله علیه که بدترین آدمها بود، از شمر و یزید بدتر که هیچ، در دنیا آدم از او شقیتر نبود.» او در نهایت با حیلهای عجیب و تمارض به اینکه نمیتواند حرف بزند به آلمان رفت، همان جا ماند و در لیختناشتاین درگذشت.
مسعود بهنود درباره فوت آیرم گفته است که ایران تیمورتاش کمربسته بود تا او را مجازات کند، چراکه در قتل پدرش دست داشته است؛ بنابراین فردی را مامور کرده تا آیرم را به قتل برساند. محمدحسین آیرم در قایق تفریحی خود توسط این گماشته مورد سو قصد قرار گرفت و با وجود عمل جراحی نتوانست جان سالم به در ببرد و فوت کرد.
- رضا بهبودی در نقش محمدحسین لقمان ادهم
زمانی که تصمیم گرفته شد تا دانشگاه تهران ساخته شود، در همان هنگام ساخت مسئولان تصمیم گرفتند تا طی مراسمی دانشگاه را بهصورت رسمی افتتاح کنند. این کار در ساختمان دانشکده حقوق انجام شد و ریاست دانشکدهها معرفی شدند. دکتر محمدحسین لقمان ادهم به ریاست دانشکده پزشکی برگزیده شد.
دکتر لقمان ادهم ملقب به لقمانالدوله و معینالاطبا بود. پزشکی را در پاریس فراگرفت و بعد که به ایران برگشت، شد: طبیب مخصوص احمدشاه. سال ۱۳۱۲ نیز پزشک مخصوص رضاشاه شد. سال ۱۳۲۸ نشان دانش و نشان همایونی بهپاس ۵۰ سال خدمات شایسته به ایشان داده شد. پیش از انقلاب خیابان باقریکماسایی در تهران به نام این پزشک نامگذاری شده بود.
رضا بهبودی نقش این پزشک ایرانی را در سریال «شبکه مخفی زنان» بازی میکند. پزشکی که در سریال همسخن با ایران تیمورتاش است.
در این قسمت، سریال به نکات جالب دیگری اشاره میکند از جمله کتاب «الفیه و شلفیه» و اشارهای به درویش خان و نحوه فوت او. درویش خان موسیقیدان مشهوری است که در ساخت موسیقیهای اپرت «پریچهر و پریزاد» با موسیقیدانهای دیگر همکاری داشت. او از مشهورترین و تأثیرگذارترین موسیقیدانان ایرانی است که براثر تصادف درشکهاش با یک خودرو درگذشت. الفیه و شلفیه نیز کتابی مصور است در باب آمیزش جنسی.
*****
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت چهارم
- احسان کرمی در نقش کلنل علینقی وزیری
«یک مشت اراذل شدهاید تیولدار فرهنگ که باید طویلهدار میشدید! و دردا از شعر و قلم و شیره جان بزرگانی مثل حسین گل گلاب که باید معطل امثال تویی بشن که از جانت جز شیره سوخته چیزی در نمیاد.» اینها جملاتی نیست که وصف روزگار باشد، بلکه دیالوگهای علینقی وزیری است خطاب به سانسورچی در سریال «شبکه مخفی زنان».
علینقی وزیری مشهور به کلنل وزیری پدر موسیقی نوین ایران است. بیبی خانم استرآبادی مادر او بود، مادری که موسس اولین مدرسه دخترانه ایران است. موسی خان وزیری، پدر او نیز نظامی بود. کلنل وزیری خود نیز در مدرسه موسیقیاش نسلی از تأثیرگذارترین و ماندگارترین موسیقیدانها را به جامعه معرفی کرد: ابوالحسن صبا، موسی معروفی و روحالله خالقی از جمله شاگردهای او بودند.
تار، ساز تخصصی علینقی وزیری بود. سازی که با آن آثاری بینظیر به وجود آورد، کارهای ماندگاری مانند: دخترک ژولیده، ژیمناستیک موزیکال، بندباز، حاضرباش، تمرین دشتی و... . قطعه «دخترک ژولیده» او توسط گروه ولشدگان در سریال اجرا میشود. قطعهای که در چهارگاه ساخته شده و شاید مشهورترین اجرای آن در آلبوم دستان با تنظیم پرویز مشکاتیان است.
- باران کوثری در نقش نورالهدی مظفری (پرخیده)
نورالهدی مظفری با نام هنری پرخیده از بازیگران ایرانی است. او کارش را در رشته حرکات آکروباتیک میراحمد صفوی شروع کرد. خوانندگی، دوبله و بازیگری در تئاتر از جمله دیگر تجربههای او است. تئاتر را با گروه حسین خیرخواه آغاز کرد.
پرخیده با بازی در فیلم «خوابهای طلایی» پایش به سینما باز شد. این بازیگر ایرانی سال ۱۳۴۴ بعد از جراحی قلب درگذشت. باران کوثری در سریال «شبکه مخفی زنان» نقش نورالهدی مظفری یا پرخیده را بازی میکند. «افسوس که از هزار چیز باید بترسم، خشم و غضب پدرم، سرزنش و شماتت کسانم، بدزبانی مردم. اما آنچه بیش از همه مرا میترساند این است که قلب شما تغییرپذیر باشد.» اینها بخشی از دیالوگی است که پرخیده در سریال بیان میکند.
حسین خیرخواه، کارگردان تئاتر، از نامهای مشهوری است که در قسمت چهارم از او یاد میشود، اما تنها در حد یادکردن از نام او میماند.
*****
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت پنجم
- رضا بهبودی در نقش مشکاتالدوله
داستان سریال «شبکه مخفی زنان» درباره ظهور جنبشهای زنانه است. شاه که از آن اطلاع مییابد، دستور میدهد تا کانونی در راستای حمایت از زنان تشکیل شود، تشکلی که بهصورت غیرمستقیم باید سایر تشکلها را حذف کند. در این راستا از میرزا محمود زنبورکچی دعوت میشود تا در کنار دلبرجان تاجرباشی مسئولیت انتخاب اعضا کانون زنان را برعهده گیرند. البته حضور دلبرجان برای این است که او را برای نخستین زن سفیر ایران آماده کنند.
مهرانگیز دولتشاهی نخستین سفیر زن ایران در تاریخ است. او دختر محمدعلی میرزا دولتشاهی ملقب به مشکاتالدوله است. مشکاتالدوله وزیر پست و تلگراف ایران بود و در دوره رضاشاه پهلوی نماینده مجلس شورای ملی. رضا بهبودی در سریال نقش مشکاتالدوله را بازی میکند، مردی که از میرزامحمود زنبورکچی میخواهد تا به تشکل بانوان کمک نکند و دلبرجان نتواند سفیر زن شود چون میخواهد مهرانگیز این مسئولیت را به عهده بگیرد.
اما یک مشکل وجود دارد مهرانگیز در زمان درون سریال تنها سه سال دارد!
*****
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت ششم
- باران کوثری در نقش نصرتالملوک کاشانچی
اولین زن پزشک قانونی ایران. نصرتالملوک کاشانچی از خانوادهای تاجر بود، فرزند تاجر معروف علینقی کاشانچی. او در سن کودکی ازدواج کرد و زود هم طلاق گرفت. حاصل ازدواجش یک پسر بود و بعد از آن هرگز ازدواج نکرد. دکتر کاشانچی بعد از طلاق مدتی در تهران و زمانی در پاریس مشغول تحصیل بود و در نهایت موفق به کسب مدرک پزشکی شد.
او بعد از برگشت به ایران توانست در تهران یک درمانگاه بسازد و در آنجا به مردم محروم بهصورت رایگان خدمت کرد. او بیمارستان «بیمه بازرگانان» را در خیابان ری پایهگذاری کرد و تا مدتها ریاست آن را برعهده داشت. بعدها مسئولیت نظارت بر ساخت بیمارستان دادگستری را به عهده گرفت و رئیس آن شد.
دکتر نصرتالملوک کاشانچی را میتوان از زنان پیشرو و روشنفکر ایران به شمار آورد. باران کوثری در این سریال ایفاگر نقش او است.
*****
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت هفتم
- رضا بهبودی در نقش آنتوان سوروگین
عکاسی حلقه اتصال ما با گذشته است و عکسهای آنتوان سوروگین ما را پیوند میدهد به بخشی از تاریخمان. آنتوان سوروگین عکاس روسی در دوره قاجار است که هم فرهنگ آن دوره را برای ما به جا گذاشته است و هم تمدنش را، هم عکس از مردم آن دوره دارد و هم عکس از اماکن. عکسهای سوروگین تاریخ مصور آن دوره است؛ چراکه یکی از پرکارترین عکاسان آن دوره بوده و برای گرفتن عکسهای خود وجببهوجب ایران را گشته است.
آنتوان سوروگین از پدری روس و مادری گرجی در تهران به دنیا آمد. او بعد از فوت پدر همراه با مادرش به گرجستان برمیگردد. آنجا به همراه برادرانش عکاسی یاد میگیرد و در بزرگسالی به ایران برمیگردد و به عکاسی مشغول میشود. بعد از مدتی به دربار راه یافت و از مظفرالدین میرزای ولیعهد لقب «خانی» گرفت.
ارتباط سوروگین با مشروطهخواهان اما بلای جان عکاسخانهاش شد. چراکه اطرافیان محمدعلی شاه در عکاسخانه او بمب گذاشتند و تعداد زیادی از نگاتیوهای او نابود شد. قاجار که رفت و پهلوی آمد، بهرسم حاکمان ایران سعی در نفی گذشته این خاک داشت؛ بنابراین در ابتدای کار عکسها و نگاتیوهای سوروگین را مصادره و توقیف کردند.
دختر سوروگین در زمان محمدرضا پهلوی توانست تعدادی از شیشههای پدرش را از توقیف درآورد. تعداد زیادی از عکسهای او در موزه کشورهای دیگر است. آنتوان سوروگین در سال ۱۳۱۲ درگذشت و آرامگاه او در گورستان دولاب است. عکاسخانه آنتوان خان در خیابان علاالدوله (فردوسی کنونی) بوده است. رضا بهبودی نقش او را بازی میکند و سریال اشاره دارد به توقیف شیشههای او.
آندره سوروگین ملقب به درویشخان، فرزند این عکاس یکی از نقاشان معروف ایرانی است.
*****
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت هشتم
- احسان کرمی در نقش محمدجعفر خادم
محمدجعفر خادم دوست رضاخان بود. او که به پادشاهی رسید و شد رضاشاه، محمدجعفرخان نیز شد عکاس مخصوص دربار و یکی از مشهورترین عکاسان این دوره است. اتفاقا عکسی که از روز تاجگذاری رضاشاه گرفته است، از عکسهای معروفش بوده که روی تمبر رسمی هم رفته و مجله تایم هم از آن استفاده کرده است.
خادم در نوجوانی در کارگاه معرقسازی کار میکرد؛ اما در جوانی علاقهاش به سمت عکاسی تغییر کرد. عکاسخانه او در میدان حسنآباد تهران بود. عکاسخانه خادم از اولین جاهایی است که در آن با استفاده از نور دستگاههای الکتریکی عکسبرداری میکردند و عکاسی در شب برای اولینبار در ایران ممکن شد.
احسان کرمی بازیگر نقش محمدجعفر خادم است.
*****
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت نهم
- باران کوثری در نقش پری آقابابوف
ساتنیک آقابابیان معروف به «مادام ساتو پری آقابابوف» خواننده اپرا و بازیگر ایرانی است. از او بهعنوان «مردمک چشم جامعه هنری تهران» یاد کردهاند. آقابابوف برای یادگیری آواز و تئاتر به برلین و مسکو رفت. بعد از برگشت به ایران در میان ارمنیان مشغول به خوانندگی شد.
آقابابوف بعدا با رضا کمال همکاری کرد و در نمایشنامههای او ایفای نقش کرد و آواز خواند؛ چراکه او خواننده اپرا بود. نمایشهای «پریچهر و پریزاد»، «الهه» و «شب هزار و یکم» از جمله نمایشهایی بود که مادام آقابابوف در آنها به روی صحنه رفت. او از اولین زنانی است که اپرا خواندن روی صحنه را تجربه کرد، لباس بازی پوشید و به سایر بازیگران نیز لباس بازیگری پوشاند.
مادام آقابابوف نهتنها در خوانندگی تابوشکنی کرد؛ بلکه نویسندهای توانا نیز بود. او اپرت «الهه جنگلها» را نوشت که سال ۱۳۰۶ به اجرا درآمد. علاقهاش به صحنه منجر به افتتاح سینما –تئاتر «تروپ پری» در میدان مخبرالدوله شد. پری آقابابوف را میتوان نمادی از نهضت هنری زنان دانست. هنرمندی که از نخستین خوانندگان زن ایرانی اپرا بود. باران کوثری در سریال نقش مادام آقابابوف را بازی میکند که درگیر سانسورهای نمایش «شب هزار و یکم» است.
- رضا بهبودی در نقش رضا کمال (شهرزاد)
رضا کمال ملقب به شهرزاد از نخستین نمایشنامهنویسهای ایرانی به سبک جدید است. او که به داستانهای «هزار و یک شب» و شهرزاد قصهگویش علاقه داشت، تخلص شهرزاد را برای خودش انتخاب کرد. این نمایشنامهنویس علاوه بر نوشتن دستی هم بر ترجمه فرانسوی به فارسی داشت. کتاب سالومه اسکار وایلد را او اولینبار به فارسی ترجمه کرد.
یکی از مشهورترین کارهای رضا کمال اپرت «پریچهر و پریزاد» است. اپرتی که اولینبار سال ۱۳۰۰ در سالن گراند هتل به روی صحنه رفت و نقش اول آن را پری آقابابوف بازی میکرد. کارشکنی و سانسورهای شدید کمال را ناامید و افسرده کرد، جسمش که دچار انزوا شد، روحش نیز کمکم خشکید و سرانجام با خوردن دارو خودکشی کرد. او هرگز ازدواج نکرد.
رضا بهبودی نقش رضا کمال، معروفترین و بزرگترین نمایشنامهنویس دوره پهلوی اول، را بازی میکند که نمایشش گرفتار تیغ سانسور شده و به یکباره عصبی میشود و میگوید: «بس است، هی حذف شود، حذف شود ... این نگوید، آن نزند، این نرقصد، آن نخواند، شما نه نمایش من که من رو نابود میکنید و قصدتان همین است: کشتن من، کشتن درامنویس و کشتن درام ... یکی به اداره انطباعات خبر بدهد رضا کمال مرد.»
«سکینه پری»، «مرتضی خان محجوبی» و «ملوک ضرابی» از دیگر نامهایی است که در این قسمت از آنها نام برده میشود؛ اما تنها در حد نام بردن است و تمام. سکینه پری اولین جراح زن ایرانی است. مرتضی خان محجوبی نوازنده پیانو و از بنیانگذاران موسیقی ملی ایران است. ملوک ضرابی نیز از خوانندگان معروف موسیقی سنتی ایران است.
*****
شخصیتهای تاریخی و واقعی شبکه مخفی زنان - قسمت دهم
- باران کوثری در نقش نیمتاج سلماسی
«ایرانیان که فر کیان آرزو کنند/ باید نخست کاوه خود جستجو کنند» این بیت اول قصیده معروف «کاوه» اثر نیمتاج سلماسی است. نیمتاج سلماسی شاعر وطنپرست و از آزادیخواهان ایرانی در دوره مشروطه است.
او زمانی که شعر کاوه را سرود ازآنجاییکه شعر درونمایهای سیاسی و نقدی تند داشت و پذیرشش برای دیگران سخت بود که یک زن چنین شعری قوی را سروده است؛ بنابراین شعر را به فردی دیگر به نام ناصر روایی خلخالی منتسب کردند و گفتند این شاعر شعر را به نام نیمتاج سلماسی منتشر کرده است.
سلماسی خانوادهاش را در زمان کشتار لکستان در جنگ جهانی اول از دست داد. باران کوثری نقش این شاعر را بازی میکند. او در سریال به شعر کاوه اشاره کرده و میگوید هنگام حمله بلشویکها به رشت آن را سروده است. البته شعرخوانی او در سریال گویا به دست سانسور و صیانت سپرده شده است.