جستجو در سایت

1398/06/27 00:00

نقد Interstellar;نولان باز هم گل کاشته

نقد Interstellar;نولان باز هم گل کاشته

همه ما کریستوفر نولان را می‌شناسیم.هیچ کس وجود ندارد که حداقل یک فیلم او را ندیده باشد یا اسمش را نشنیده باشد.اکثرا او را با روایت های غیر خطی‌اش و شخصیت های تماما خاکستری‌اش می‌شناسیم.میان ستاره‌ای تا حدودی از این قائمه مستثنا نیست.جدیدترین ساخته نولان،در جاهطلبی در روایت،دست تمام آثار نولان را می‌بندد.یکی کردن مسائلی پیچیده چون نظریه نسبیت،فضا و زمان با عشق و تعریف آن ها به ساده ترین شکل ممکن،به گونه‌ای که برای مخاطب عام قابل فهم باشد و بتواند در گیشه موفق ظاهر شود.همین امر موجب شده تا فیلم در روایت،مخصوصا در پرده سوم،یکنواختی‌اش را از دست بدهد.داستان در پرده سوم به شتاب زده ترین شکل ممکن جمع می‌شود.آن هم در وقتی که مخاطب باید به درک کاملی از رابطه کوپر و دخترش برسد.این رابطه در پرده سوم نه تنها به پختگی نمی‌رسد،بلکه مخاطب را با انبوهی از سؤالات رها می‌کند.اپایانبندی فیلم فقط در حد کند دیالوگ کوتاه آن هم به گونه‌ای که مخاطبش بتواند داستان فیلم را بفهمد جمع و جور می‌شود.مفهوم سیاهچاله در این فیلم بسیار میتوانست بسط و گسترش یابد.سیاهچاله در این فیلم فقط با چندین دیالوگ طولانی و شدیدا ساده شده تعریف می‌شود.بعد هم که موقع عمل می‌رسد به سریعترین شکل ممکن جمع بندی می‌شود.

البته که مشخصا این ایراد به نولان و برادرش وارد نیست.به هر حال آنان با شرکتی همکاری می‌کنند که در دخالت زبانزد خاص و عام است.الته که این موضوع علاوه بر ضرر هایی که به فیلم وارد کرده سود هایی هم برای میان ستاره‌ای داشته است.برای مثال همین ساده سازی مسائل.نولان در این فیلم ثابت می‌کند که اگر فیلمساز نمی‌شد،فیزیکدان بزرگی می‌شد!او مسائل بسیار پیچیده فیزیک را به ساده ترین شکل ممکن بیان می‌کند.او آنقدر مثال های زیبایی می‌زند که گاها احساس می‌کنید سر کلاس فیزیک نشسته‌اید و یک معلم خوش سر و زبان دارد برایتان توضیح می‌دهد.برخلاف ساخته کوبریک،میان ستاره‌ای موفق می‌شود که حتی پیچیده‌ترین بخش هایش را برای مخاطب ساده سازی کند.البته همانطور که گفتم،این ساده سازی برای فیلم ایراداتی هم به همراه داشته است.

شخصیت ها در فیلم های نولان همواره مهم ترین رکن فیلم هایش بوده‌اند.میان ستاره‌ای تقریبا بدترین فیلم نولان در زمینه شخصیت پردازی است.تقریبا به جز کوپر و فرزندانش،تمام شخصیت های فیلم اصلا شخصیت نیستند.آن ها فقط یک سری موجودات دانایی هستند که می‌خواهند کوپر را از جهل نجات دهند.گاهی مسائل را برای او (البته برای بیننده) ساده سازی کنند،گاهی هم برای از او حرف می‌کنند تا او را برای مخاطب قابل درک تر کنند.البته اتفاق خوبی که می‌افتد این است که نولان برای پوشش شخصیت پردازی انان ثانیه های اندکی را به انان اختصاص می‌دهد و تأثیر گذاریشان را بر روی داستان نزدیک به صفر می‌کند.

نوبتی هم که باشد نوبت به نکات مثبت فیلم می‌رسد.در فیلمی که نولان کارگردانش باشد،مهم ترین نکته مثبتش یا کارگردانی است،یا فیلمنامه.اینجا نولان رقابت را از برادرش می‌برد!کارگردانی میان ستاره‌ای معرکه است.نولان مثل همیشه از کات ها و مدیوم شات های متعدد استفاده می‌کند.او فقط در مواقعی از شات های عظیم استفاده می‌کند که بخواهد یک شات بسیار زیبا بگیرد.مانند همیشه برای القای حس استرس به جای روش پیش پا افتاده حرکت دوربین،از موسیقی دیوانه وار هانس زیمر و رنگ بندی های تیره استفاده می‌کند.برای مثال در سکانس فرود سفینه بر روی سیاره میلر،نولان آسمانی با رنگ تیره و آب هایی کدر را به تصویر می‌کرد.علاوه بر این هانس زیمر هم وارد عمل می‌شود.او در هر ثانیه یک  تیک تاک تقدیم مخاطبش می‌کند.این دو در کنار هم چنان سکانش دیوانه ماری خلق می‌کنند که خلقش فقط از پس خودشان بر می‌آید.یا در سکانسی که کوپر به تماشای پیام های ضبط شده از گذشته می‌نشیند،هانس زیمر موسیقی آرامی می‌زند.این سکانش در انتها و در یکی از دردناک ترین دیالوگ های فیلم،احساسات مخاطبش را بسیار جریمه دار می‌کند.همین جاست که یکی دیگر از نکات مثبت فیلم نمایان می‌شود.متیو مک کانهی در این فیلم بهترین بازی آش را به تصویر می‌کشد.اوج بازی او هم در زمانی است که مورد را در حال می‌بیند که با او همسن شده است.یا در سیاهچاله.این فیلم تنها در یک بخش جایزه اسکار را دریافت کرد.آن هم در بخش جلوه های ویژه.پس به نظرم نیازی نیست که درباره جلوه های ویژه اثر تعریف کنم.

میان ستاره‌ای شگفت انگیز است.حتی بیشتر از ساخته کوبریک.این فیلم ایده هایی را به نمایش می‌گذارد که تقریبا هیچ کدام آن ها به شکل رسمی اثبات نشده یا حداقل به صورت عینی دیده نشده اند.این موضوع نه تنها نولان را مأیوس نمی‌کند،بلکه سکوی پرتابی برای اوست تا تمام برداشت همایش از این نظریه ها را با دستی باز و بدون نیاز به خلق یک جهان بیان کند.میان ستاره‌ای بهترین فیلم علمی تخیلی فضایی محور قرن اخیر است.