جستجو در سایت

1398/06/08 00:00

بازگشت

بازگشت

"قصر شیرین" بی تردید بازگشت رضا میرکریمی به روزهای اوجش است؛ فیلمی که محصول فیلمنامهای دقیق و مهندسیشده است با فضایی روایی که به درستی شکل میگیرد و بهرغم جادهای بودن و محدودیتهایی که بهواسطهی آن بر فیلمساز تحمیل میشود هرگز افت نکرده و از ریتم نمیافتد.
علاوه بر فیلمنامهی «قصرشیرین» که از شستهرفتهترین و در عین حال متفاوتترین فیلمنامههای چند سال اخیر سینمای ایران است باید به انتخاب و بازیهای بازیگران فیلم اشاره کرد که با توجه به شخصیتمحور بودن آن، اهمیت بسیاری در روند پیشرفت درام ایفا میکنند. فیلم از ابتدا تا نقطهی عطف اولش، فیلم جلال (حامد بهداد) است و از نقطهی عطف دوم تا پایان،محوریت آن با بچههاست، فرزندان جلال که بازی روان و حرفهای دو بازیگر خردسال به آن جذابیت مضاعفی بخشیده است.
همانطور که گفته شد، «قصر شیرین» فیلمی شخصیتمحور است و "جاده" در آن نه بهعنوان یک موقعیت مکانی بلکه در قامت یک شخصیتِ واجدِ هویت ظاهر میشود. علاوه بر آنکه تمامیِ پرسوناژهای فیلم "شخصیت"اند و حضور هیچیک از آنها بیدلیل و دیمی نیست جاده هم قرار است بستری باشد برای تحول مرد؛ درواقع جلال در طول این سفر به درک تازهای از زندگی میرسد. ضمن آنکه درمسیر این سفر از بسیاری از رازهای داستان پرده برداشته میشود و موقعیتها و بحرانها مدام دچار تغییر و تحول میشوند و درام در درستترین نقطهاش به پایان میرسد؛ پایانی متناسب با فضای کلی کار. پایانی که نه ضربه زننده و غیرقابل پذیرش است و نه تحمیلی. صحنهی تصادف مرد با روباه و در پی آن تنها ماندنش با فرزندانیکه در سکانس افتتاحیهی فیلم آنها را پس میزد، نه تنها پایانی هوشمندانه برای فیلم است بلکه میتواند کلید درک بسیاری از لایههای زیرین متن آن باشد.
رضا میرکریمی در آخرین ساختهی خود همانقدر که به روح درام نزدیک میشود و جذابیتهای دراماتیک را در سراسر کار خود لحاظ میکند، همانقدر که در روایتپردازی و خلق قصهای ناب از موقعیتهای موجود موفقیتآمیز عمل میکند به همان اندازه نیز در خلق تصویری مستندگونه و رئالیستی از وقایع و رخدادهای فیلم موفق است. درواقع میرکریمی داستانی خطی را بی هیچ غافلگیری آشکاری روایت میکند اما در پایان و با چرخشی مدور پی خواهیم برد که این داستان خطی و ساده و این فیلم جادهای که واجد بسیاری از شاخصههای دیگر فیلمهای از این دست نیز هست کلیتی چندلایه و بهشدت تأملبرانگیز دارد که آن را از فیلمهای همژانر خود سر و گردنی بالاتر میبرد.
«قصر شیرین» مضامین مدنظرش را فریاد نمیزند و هرگز چیزی را مستقیماً مطرح نمیکند اما به شکل زیبا و دایرهواری مراحل تحول مرد، از عدم تعلقخاطر به فرزندان تا درک و زنده شدن عواطف پدرانهاش و البته بازگشت او به انسانیت را به تصویر میکشد و با بلوغ و دگردیسی نهایی او به پایان میرسد.